گرایش سهامداران در ثلث دوم



 بازدهی بورس تهران از ابتدای سال در حالی به ۴۰ درصد نزدیک شده که بازارهای موازی عملکردی بسیار ضعیف در این مدت داشته‌اند. همزمان با ترافیک مجامع بورسی تا پایان تیر، بسیاری از سهامداران در حال تغییر پرتفوی سرمایه‌گذاری خود هستند. تقابل نیروها در جبهه‌های مختلف اقتصادی-سیاسی باعث شده انتظار رشدهای پرشتاب بورس کمرنگ شود و این امر به افت‌وخیزهای متناوب سهام دامن زده است.

 

در این فضای جدید سرمایه‌گذاران سه استراتژی مختلف را در پیش می‌گیرند. گروه اول با کمترین سطح ریسک‌پذیری، سود مناسب خود از ابتدای سال در سهام را شناسایی کرده و به سمت دارایی‌های امن خارج از بورس می‌روند. دسته دوم و سوم اما به علت آنکه معتقدند فرصت جذاب‌تری در بازارهای اقتصادی کشور وجود ندارد، سرمایه خود را در سهام حفظ می‌کنند. در این میان، افراد با ریسک‌پذیری متوسط به سهام بنیادی و نقدشونده روی می‌آورند. به‌طوری‌که اگر سهام رونق خود را حفظ کند از سود آن بهره‌مند شوند یا در صورت وقوع رویدادهای غیرقابل پیش‌بینی، سرمایه خود را در برابر زیان‌های سنگین مصون نگه دارند. اما سهامداران پرریسک که معتقدند همچنان جریان پول‌های تازه به سمت بورس قدرتمند است به سوی سهام با تحرک بالا حرکت می‌کنند. این دسته، از احتمال زیان‌های سنگین به امید کسب سود حداکثری چشم‌پوشی می‌کنند.

 

عمر کوتاه موج‌های صعودی و نزولی در بورس تهران از اختلاف شدید آرا و شکاف معنادار انتظارات در دو سوی عرضه و تقاضا حکایت می‌کند. سرمایه‌گذاران حقیقی که روز دوشنبه مالکیت بخش قابل‌توجهی از سهم‌ها را به نام خود تغییر داده بودند، در جریان معاملات دیروز، در مسیر معکوس، عمدتا در نقش فروشنده ظاهر شدند و قیمت‌ها را تحت‌فشار قرار دادند. این روند ادامه سریال افت و خیزهایی است که طی ۹ روز کاری گذشته در برآیند صفر شاخص کل منعکس شده است. تغییر زودهنگام جبهه‌های فعال در بازار سهام و شکل‌گیری موج‌های متناوب صعودی و نزولی در این مدت نشان‌دهنده تلاش بورس برای انتقال به موقعیت جدید تعادلی، آن‌هم در کشاکش انتظارات متضاد است. در این وضعیت می‌توان فعالان بورس تهران را در قالب سه دسته بازشناخت که هر گروه به فراخور ریسک‌پذیری خود به اتخاذ استراتژی مناسب خواهد پرداخت.

 

شکاف تحلیلی در تالار شیشه‌ای

با وجود افت متوسط قیمت‌ها در روز گذشته، نرخ بازدهی بورس تهران از ابتدای سال‌جاری در کانال ۳۹ درصد باقی ماند و جایگاه خود را در صدر فهرست بازدهی بازارها حفظ کرد. این در حالی است که بازار ارز و سکه از ابتدای سال عقب‌نشینی حدود دو درصدی را تجربه و به پایین‌ترین رتبه در جدول بازارهای ۹۸ تنزل کرده است. عموم تحلیلگران طی این مدت بر سر سبقت بورس اتفاق‌نظر داشتند و رشد شتابان قیمت‌ها را نتیجه مستقیم انتقال محور نقدینگی و تورم به روی سهام می‌دانستند. اما این اجماع در بین کارشناسان که زمینه‌های تحلیلی برای حرکت سرمایه‌های خرد به سمت بورس تهران را مهیا کرده بودند، در روزهای اخیر دچار شکاف شده و متعاقبا رفت و آمدها و تحرکات بورسی را درگیر موج‌های موقت و کوتاه کرده است.

 

از یک‌طرف، اشباع رشد قیمت در طیفی از سهم‌ها-که متناسب با ظرفیت‌های عملیاتی خود در روند صعودی افتاده بودند و از طرف دیگر، فقدان محرک قوی برای ادامه این مسیر و انتظار برای رونمایی از عملکرد سه‌ماهه منتهی به خرداد را می‌توان از عواملی دانست که افسار رشدهای شتابان را در بورس تهران به‌دست گرفت و جو اصلاحی توام با فراز و فرود را بر بازار حاکم کرد. حتی جذابیت تقسیم سود در برگزاری فزاینده مجامع سالانه نیز به دلیل پیش‌خور شدن در هفته‌های ماقبل نتوانست تغییر خاصی در روند شاخص ایفا کند تا رونق رو به انتهای سهام در ثلث نخست سال با گمانه‌زنی‌های گوناگون همراه شود. به این ترتیب، با افت سرعت بورس و توقف رالی‌های شتابنده، برخی فعالان بورسی در خریدهای خود دچار تردید شدند و بیشتر منتظر مهیا شدن شرایط برای ثبات روند قیمت‌ها ماندند.

 

سه الگو برای ادامه مسیر سهام

در این دورنما سه الگوی سرمایه‌گذاری را بر اساس سناریوهای احتمالی سهام در آینده می‌توان در پیش گرفت. اما قبل از بررسی مدل‌های سه‌گانه بورس‌‌بازی باید وضعیت عمومی بازار سهام را از حیث بنیادی مرور کرد. ناگفته پیداست که فضای کلان اقتصادی و وضعیت سیاسی کشور کلیت بورس تهران را تحت‌الشعاع خود قرار خواهد داد و از طریق اثرگذاری بر نرخ‌های ارز یا تقویت یا تضعیف صرف ریسک، سهام را متاثر خواهد کرد. حرکت دلار به‌عنوان آینه تورم در اقتصاد کشور در بیش از یک سال اخیر به ملاکی برای تنظیم استراتژی در بین سرمایه‌گذاران بدل شد و متعاقبا بورس دلارمحور تهران را با وقفه‌ای کوتاه پشت‌سر به جهش‌های متوالی واداشت.

 

با وجود این، در روزهای اخیر آرامش نسبی در بازار ارز برقرار شد و در کنار همگرایی نرخ‌های نیمایی دلار با بازار آزاد، یکی از محرک‌های بنیادی بورس تهران برای صعود پرشتاب را تا حدود زیادی تعدیل کرد. همزمان ریسک‌های غیراقتصادی نیز سایه خود را بر فضای عمومی کشور حفظ کرده‌ و بالطبع بورس تهران را هم بی‌نصیب نگذاشته‌اند. از طرف دیگر، شتاب رشد تورم نیز بر اساس آخرین گزارش‌ها افت کرده و تورم نقطه به نقطه از اوج خود عقب‌نشینی کرده است. ضمن اینکه وضعیت کنونی بازار جهانی هم از توقف رونق و رشدهای پرشتاب حکایت دارد و از این منظر، نمی‌توان چندان به بهبود بهای کامودیتی‌ها دل بست. به این ترتیب، بر مبنای مطالعه روند متغیرهای کلان می‌توان نتیجه گرفت که شرکت‌های بورسی برای کسب سود بالاتر صرفا به رشد نرخ‌های فروش نمی‌توانند امید بالایی داشته باشند و باید در معادلات جدید اقتصاد کلان به دنبال بهبود عملکرد و ایجاد ظرفیت جدید برای ادامه رشد باشند.

 

انتخاب گزینه‌های کم‌ریسک

این دورنما نشان می‌دهد بورس تهران به ظاهر برای صعود پرشتاب محرک قدرتمندی ندارد. در نتیجه یکی از راهبردهای معاملاتی که در شرایط فعلی می‌تواند از سوی سرمایه‌گذاران، به‌ویژه کم‌ریسک‌ها اتخاذ شود شناسایی سود سهام و ورود به بازارهای کم‌ریسک‌تر نظیر پول و بدهی است. این الگو با وجود برخی ظرفیت‌ها خالی از ایراد نیست زیرا با وجود تضعیف محرک‌های صعود بورس، همچنان سهام می‌تواند از رکود بازارهای موازی بهره‌مند شود. به عبارت دقیق‌تر، اگر فضای کم‌نوسان بازارهای ارز و سکه مطابق با فضای اقتصادی کشور ادامه یابد و بانک‌ها نیز در شرایط کنونی تغییری در سود اعطایی ایجاد نکنند، احتمالا همچنان هدف پول‌های سرگردان در اقتصاد کشور بازار سهام باشد زیرا این بازار هنوز با سطوح حبابی فاصله داشته و می‌تواند بخشی از سرمایه‌ها را جذب کند.

 

میانه‌روی در بین اهالی سرمایه

بر اساس این سناریو، بورس تهران در ضعف رقبا همچنان می‌تواند گزینه مناسب سرمایه‌گذاری باشد. هرچند متوسط قیمت‌ها در بورس تهران رشد قابل‌ملاحظه‌ای را تجربه کرده است اما به‌زعم کارشناسان همچنان طیفی از سهم‌های بنیادی ظرفیت بازدهی‌های جذاب را دارند. از این منظر، حتی در صورت تغییر روند متغیرهای کلان و منفی شدن انتظارات از بورس، سبد بنیادی از آسیب بحران با درجه اطمینان بالاتر مصون خواهد ماند. این سهم‌ها هرچند در مسیرهای صعودی رشدهای پرشتابی را تجربه نمی‌کنند اما به دلیل حرکت متناسب با عملکرد، در صورت منفی شدن فضا نیز با افت‌های تند مواجه نمی‌شوند و بنابراین گزینه مناسبی برای افرادی با ریسک‌پذیری متوسط تلقی می‌شوند.

 موج‌بازی‌های بورسی

 

در الگوی سوم و در صورت عدم جذابیت بازارهای موازی، سرمایه‌گذاری در سهام چابکی که پول‌های داغ را به خود جلب می‌کنند در معرض توجه قرار می‌گیرند. از آنجا که سهام در مقایسه با بازارهای موازی ظرفیت به مراتب کمتری دارد، ورود حجم محدودی از نقدینگی می‌تواند منجر به موج‌سازی شود. هرچند در بلندمدت بازار به وضعیت متعادل می‌رسد و حباب‌ها مجبور به تخلیه هستند، اما بورس‌بازانی که روی امواج حرکت می‌کنند در عین پذیرش ریسک بالا می‌توانند در کوتاه‌مدت به سودهای کم‌نظیری دست یابند. طبعا هر یک از فعالان بورسی متناسب با روحیات بر اساس یکی از الگوهای فوق رفتار می‌کند. با وجود این، کارشناسان بنیادی بر اساس شواهد کنونی و با فرض ثبات شرایط کلان اقتصادی و سیاسی بهترین استراتژی را احتمالا گزینه دوم بدانند.

 

 اخبار اقتصادی ,خبرهای اقتصادی ,بورس

 

دنیای اقتصاد 

تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

سایر خبرهای داغ

    ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

    ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------