واکنشها به مصاحبه جنجالی رهبریفرد | میرزاپور: چرا تا بلاژویچ زنده بود جرات حرف زدن نداشتید؟
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : پنجشنبه, ۰۶ آذر ۱۴۰۴ ۱۱:۲۹

به گزارش خبرورزشی، مصاحبه العاده جنجالی بهروز رهبریفرد و ادعاهای او مبنی بر عدم تمایل برای پیروزی تیم ملی ایران مقابل بحرین در بازی آخر مرحله گروهی پیکارهای انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲ بازتاب رسانهای بسیار وسیعی پیدا کرده است.
در همین خصوص سراغ داود فنایی رفتیم. دروازهبان و مربی اسبق پرسپولیس که خودش در آن مسابقه گلر ذخیره ایران بود. او پس از سالها سکوت پیرامون این دیدار و البته شرایط این روزهای خودش و پرسپولیس حرفهایی زد که توصیه میکنیم دنبال کنید:
از من برای بازی کردن پسرم پول میخواستند!
این مدت و چند ماه اخیر ترجیح دادم بیشتر مشغول خانواده و فرزندانم باشم چون قطعا آنها نیز به گردنم حق دارند. سالها در پرسپولیس و لیگ برتر کار کردم ولی شرایط به گونهای است که ترجیح میدهم در هر وضعیتی و با هر آدمی کار نکنم. متاسفانه در فوتبال ایران فساد وجود دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد. من دروازهبان پرسپولیس و تیم ملی بودهام ولی شاید باورتان نشود که از خود داود فنایی برای اینکه پسرش فوتبال بازی کند، پول طلب کردهاند! همین چند روز قبل پدر یک بازیکن سطوح پایه را دیدم که با سند و مدرک به من نشان داد یک نفر ۴۰۰میلیون تومان از او بابت اینکه پسرش به تیم ملی برود، پول خواسته بود! البته انصافا میدانم که روح فدراسیون از این قضیه خبر نداشت و دلالان مشغول سوءاستفاده هستند. خیلی تلخ است که آدم میبیند برخی افراد ممنوعالکار و کسانی که به شکل مشروط آزاد هستند، گاهی اوقات در اطراف تیم ملی آفتابی میشوند و به مسافرت نیز میروند.
مربی خارجی برای بیرانوند؟!
علیرضا بیرانوند شاگرد خودم بوده و شرایطش را میشناسم. به کادر فنی تیم ملی احترام میگذارم ولی برایم واقعا عجیب است وقتی بیرانوند به زبان انگلیسی مسلط نیست، چطور برای دروازهبانان تیم ملی که علیرضا نفر اول آنها محسوب میشود، مربی خارجی آوردهاند! بخش اعظمی از کار مربی دروازهبانان, روانی است و باید روی روحیه یک سنگربان کار کند. مربی دروازهبانان حتی گاهی اوقات باید مثل یک برادر بزرگتر مشکلات خانوادگی دروازهبان را حل کند تا او تمرکز کافی برای گلری داشته باشد. شکر خدا علیرضا احیا شده و باید حواسمان به عنوان سنگربان اصلی تیم ملی به او باشد.
پرسپولیس شانس اول قهرمانی
مطمئن باشید پرسپولیس شانس اول قهرمانی در لیگ برتر است و پیروزی در ژن این تیم نهادینه شده است. ما حتی با هاشمیان هم شانس اول قهرمانی بودیم ولی برخی افراد بیانصافی کردند. با این وجود، به موفقیت این تیم همراه با اوسمار ویرا هم امید زیادی دارم. پرسپولیس در دو جبهه لیگ برتر و جام حذفی میجنگد.
بزرگان تیم ملی گفتند زود به بحرین نرویم
در رابطه با مصاحبه آقای رهبری فرد باید به این نکته اشاره کنم که حرف پیرامون آن دیدار فوقالعاده زیاد است و خود من میتوانم در مورد جدال ایران بحرین کتاب بنویسم ولی حالا که این بنده خدا میروسلاو بلاژویچ دستش از دنیا کوتاه شده، باید کاری کنیم که حرمتش حفظ شود. اینکه بهروز رهبریفرد میگوید شرایط تیم ملی قبل از آن سفر خاص بود کاملا درست است چون حدودا یک هفته قبل از بازی به منامه پرواز کردیم و دقیقا به خاطر دارم درون فرودگاه مهرآباد بازیکنان بزرگ تیم از جمله آقای علی دایی به کادر فنی و اجرایی تاکید میکردند تیم را زودتر نبرند ولی اعزام شدیم و.... خیلی حرفها را نمیتوانم در مورد آن مسابقه بزنم اما آنجا به ما زمین تمرین نمیدادند و گاهی اوقات مجبور بودیم داخل راهروهای هتل تمرین کنیم.
بلاژویچ گفت از شبزندهداری خجالت بکشید
بلاژویچ شبها در بحرین به بازیکنان مرخصی میداد و تعداد قابل ملاحظهای از نفرات به جای اینکه استراحت کنند، شبها درون کافی شاپها و... منامه رفتوآمد میکردند! شبزندهداری برخی بازیکنان تیم ملی یک بار کار را در بحرین به جایی رساند که مرحوم بلاژویچ با اینکه خودش به بچهها مرخصی داده بود، فوقالعاده عصبانی شد و خطاب به بعضی از آنها گفت: خجالت بکشید، این چه رفتاری است که انجام میدهید؟!
قرار بود من جای میرزاپور بازی کنم
در بازی ۲۹ مهر ۱۳۸۰ میان ایران و بحرین به میزبانی منامه، اصلا قرار نبود ابراهیم میرزاپور بازی کند چون مصدوم بود و قرار بود من درون دروازه تیم ملی قرار بگیرم ولی چند ساعت قبل از مسابقه ترکیب ثابت اعلام شد و دوباره فرصت بازی به میرزاپور رسید. او در آن مسابقه واقعا آسیب دیده بود و پایش درد میکرد.
علی دایی گفت به خاطر تیم ملی تحمل کن
همان سال ۸۰ و قبل از بازی با بحرین یکبار وقتی در حال بازگشت از اتریش بودیم، علی دایی من را در هواپیما صدا زد و گفت: میدانم حقت بوده که در تیم ملی فیکس بازی کنی ولی حالا که سرمربی به هر دلیلی ابراهیم میرزاپور را انتخاب کرده، به خاطر حفظ انسجام تیم چیزی نگو. من هم گفتم علی آقا حرف شما حجت است. هرگز چنین روحیهای ندارم که فضای تیم ملی را خراب کنم.
بلاژویچ گفت حق نداری پشت پرده تیم ملی را افشا کنی
بلاژویچ سرمربی تیم بود و خودش میدانست چه اتفاقاتی در بازی با بحرین داخل اردوی ایران افتاده است. او خودش بهتر از هر کس دیگری اتفاقات پشت پرده را میدانست. دقیقا به خاطر میآورم بعد از اینکه از منامه به تهران برگشتیم، من را کنار کشید و گفت: اگر مصاحبه کنی و این قضیه که میرزاپور با وجود مصدومیت بازی کرد را با رسانهها در میان بگذاری و افشا کنی، من میدانم و تو. در پاسخ به او گفتم: مرد حسابی! من آرامش تیم ملی مملکتم را هیچ وقت بهم نمیزنم. انشالله میرویم و ایرلند را هم میبریم. البته که متاسفانه نتوانستیم در آن مقطع صعود کنیم.
اخراج دو بازیکن از اردوی تیم ملی
فنایی ادامه داد: در رابطه با خندیدن بازیکنان تیم ملی هنگامی که مقابل بحرین گل میخوردیم، دو بازیکن این کار را کردند و بلافاصله پس از بازگشت به ایران هر دو نفر هم از تیم ملی اخراج شدند. البته برایم عجیب است نفراتی که سابقه محرومیت در فوتبال ایران را داشتند و با کاهش زمان محرومیتشان توانستند دوباره به تیم ملی برگردند، حالا گاهی اوقات طوری حرف میزنند که انگار ما گذشته را یادمان رفته است!
***
میرزاپور: بحرینیها به فارسی فحش ناموس میدادند | چرا تا بلاژویچ زنده بود جرات حرف زدن نداشتید؟
ابراهیم میرزاپور، گلر سابق تیم ملی پاسخ حرفهای جنجالی بهروز رهبریفرد را داد.

صحبتهای بهروز رهبری فرد را شنیدید؟
نه در جریان صحبت ها نیستم. مگر چه چیزی گفته؟
رهبریفرد مدعی شد که با دستور از تهران تیم ملی در دیدار مقابل بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ بازنده شد؛ درحالی که تیم ما به راحتی توان بردن بحرین را داشت!
من نمیدانم بر چه اساسی این حرفها زده شد. من به عنوان کسی که گلر تیم ملی در آن بازی بودم نه چیزی دیدم و نه چیزی شنیدم. به ما که چیزی گفته نشد. اینکه بگویند شل کنید، ببازید را اصلا نشنیدم و در جریانش نیستم. شاید رهبریفرد چیزی میداند و خبری داشته که این صحبتها را مطرح کرده است.
حتی گفت شب قبل از بازی بلاژوویچ به بچهها اعلام کرد بروید و ۲ صبح برگردید. درحالی که معمولا بازیکنان میبایست شب قبل از بازی خوب استراحت کنند و زود بخوابند.
ببینید همه اردوهای زمان بلاژ همین مدلی بود و معمولا او اعلام میکرد بازیکنان بعد از شام در اختیار خودشان باشند و ۱۲ شب به هتل برگردند و استراحت کنند. چیز عجیبی نبود و در همه اردوها حتی اردوهای داخل ایران هم همین اتفاق میافتاد.
به نظرت چرا تیم ملی در آن بازی به طرز عجیبی شکست خورد؟
خیلی از آن زمان و آن بازی گذشته ولی به نظرم برای دیدار با بحرین خوب آماده نشده بودیم. شرایط آنجا خیلی بد بود وتیم ملی را تحت فشار قرار دادند. به خاطر آتشسوزی در ورزشگاه، بازی با چند روز تاخیر برگزار شد. بحرینیها به ما زمین تمرین نمیدادند و حتی چند روز کنار ساحل تمرین کردیم. میزبانیشان اصلا خوب نبود و ما مجبور بودیم چند روز بیشتر آنجا بمانیم. در مجموع شرایط تیم ملی آنجا خوب نبود و ما بازی را باختیم. حتی در طول بازی بازیکنان بحرین به فارسی به بچههای تیم ملی مثل مهدی مهدویکیا فحاشی ناموسی میکردند و تمرکز تیم ما را بههم زده بودند.
خیلیها باخت را گردن کشک بادمجان انداختند. ماجرا چه بود؟
در میهمانی ضیافت غذاهای متنوعی وجود داشت که کشک بادمجان هم یکی از آنها بود. بازیکن حرفهای شب قبل از بازی خب نباید چنین غذایی بخورد و خود من مثلا کشک بادمجان نخوردم. کلی غذای دیگر وجود داشت و هرکسی میتوانست هر مدل غذایی خواست بخورد. فکر نمیکنم این موضوع عامل باخت ما بوده باشد.
رهبری فرد در صحبتهایش اسم شما را آورد و مدعی شد چون بلاژوویچ میخواست شما را ترنسفر کند، به شما بازی میداد درحالیکه پرویز برومند گلر اول تیم ملی بود.
نمیدانم این حرفهای بدون سند و بیپایه و اساس برای چیست. اولا که من ترانسفر نشدم و چنین موضوعی اصلا صحت ندارد. هیچ مربی یک بازیکن را بیشتر از آبروی خودش دوست ندارد. دوما من قبل از آمدن بلاژوویچ توسط جلال طالبی به تیم ملی دعوت شدم. بله من گلر سوم تیم ملی بودم ولی پرویز برومند یکبار به دلیل درگیری با بلاژ از اردو اخراج شد، دوباره به تیم ملی برگشت ولی در تمرینات مصدوم شد. گلر دوم داود فنایی بود که او هم در یک اردو مصدوم شد و من گلر فیکس تیم ملی شدم. بعد هم عملکردم طوری بود که سرمربی تیم ملی به من اعتماد کرد و به من بازی میداد. نه کسی حمایتم کرد و نه به کسی پول دادم. من در ابتدا مهاجم بودم ولی تلاش کردم و در ۲۲ سالگی گلر تیم ملی شدم. من نه بازیکن پرسپولیس و استقلال بودم که رسانهها و مردم حمایتم کنند و نه بچه پولدار. یه جوان شهرستانی ساده بودم که با زحمت و تلاش خداراشکر به همهچیز رسیدم. قبل از بلاژ در لیست تیم ملی بودم و بعد از او هم در زمان برانکو گلر اول تیم ملی بودم. قهرمان بازیهای آسیایی شدیم، در جام ملتهای آسیا سوم شدیم و در جام جهانی هم ۳ بازی کردم. اگر بد بودم این همه سال در تیم ملی حضور نداشتم. این دوستان تا حالا کجا بودند و حرفی نمیزدند. حداقل جرات داشتید زمانی حرف میزدید که بلاژوویچ زنده بود و میتوانست صحبت کند. الان که فوت کرده، آقایان یادشان افتاده علیه او حرف بزنند.
همبازی سابق شما مدعی شد چون خودش آنجا بوده و هماتاقی برومند بوده، دیده و شنیده که بلاژوویچ به برومند گفت که تو گلر اول تیم ملی هستی ولی بعد از اینکه او پیشنهاد ترنسفر شدن را از طریق بلاژ رد کرد، نیمکتنشین شد و میرزاپور در ترکیب اصلی قرار گرفت.
من نمیدانم بین آنها چه صحبتهایی رد و بدل شده ولی این را میدانم هیچوقت با بلاژوویچ در این رابطه حرف نزدم و او هیچوقت نگفت قصد ترنسفرکردن من را دارد. حتی میتوانید از چلنگر به عنوان کسی که همواره در کنارش بود بپرسید. من اگر حمایت کسی را داشتم که همیشه مورد انتقاد قرار نمیگرفتم. همیشه بیشترین فشارها روی من بود. بله قبول دارم که من هم اشتباهاتی داشتم ولی وقتی هم خوب بازی میکردم، هیچکس از من تعریف نمیکرد. واقعا متاسفم که این صحبتها مطرح میشود که هیچ شباهتی با واقعیت ندارد. با تلاش خودم، دعای پدر و مادر و لطف خدا به همهچیز در این فوتبال رسیدم. سالها در تیم ملی فیکس بودم و در جام جهانی بازی کردم که آرزوی خیلیهاست و خیلیها نتوانستند به آن برسند.











