پیمان حدادی نمیداند به کجا آمده/ پرسپولیس را خانوادگی اداره میکنند!
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۴ ۰۸:۴۴

به گزارش خبرآنلاین؛ کمتر چند روز پیش رضا درویش پس از ۴۶ ماه تکیه بر صندلی مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس، از سمت خود استعفا داد و پیمان حدادی رئیس هیئت مدیره تا اطلاع ثانوی سرپرست این باشگاه شد.
سرپرستی که پس از ۱۵ روز، روز شنبه از سوی هیات مدیره بعنوان مدیر عامل باشگاه انتخاب شد.سابقه حضور حدادی درپرسپولیس به زمان واگذاری سهام این باشگاه به کنسرسیوم بانکی باز می گردد که موجب باز شدن پای وی به عنوان نماینده بانک ملت در هیئتمدیره این باشگاه شد.
حدادی طی دو سال گذشته بهعنوان عضو هیئت مدیره در باشگاه پرسپولیس فعال بوده و در یک سال گذشته نیز ریاست هیئت مدیره سرخپوشان را برعهده داشته است.
یکی از جوان ترین مدیران عامل پرسپولیس اگر چه کارنامه ورزشِی ندارد ولی از مهمترین سوابق اجرایی او میتوان به کارشناس نظارت بر کارگزاران در سازمان بورس و اوراق بهادار و سرپرست مدیریت سرمایهگذاری در چند کارگزاری اشاره کرد.حدادی که پس از جدایی درویش تمام امور اجرایی را برعهده داشت در اولین اقدام تصمیم به تغییر سرمربی گرفت و بدون مذاکره با وحید هاشمیان، اوسمار ویرا برزیلی را جایگزین سرمربی ایرانی کرد.
حدادی در حالی مدیرعامل جدید پرسپولیس شده که خیلی از هواداران نگرانند؛نگران رابطه تنگاتنگی که او با رضا درویش داشت،چنانکه خروجی تصمیمات مدیریتی پرسپولیس و مصاحبههای حدادی در یک سال گذشته گویای تعامل کامل او با درویش است.حال باید دید آیا حدادی از زیر سایه مدیر عامل قبلی خارج خواهد شد و راه دیگری را در ادامه مسیر برای خود و همراهان در نظر خواهد گرفت یا با ادامه همان روند قبل شرایط استعفای خودش را فراهم می کند؟زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
خبرگزاری "خبرآنلاین" در گفتگو با امیر عابدینی مدیر عامل پیشین سرخ پوشان به این موضوع پرداخته است.
پیمان حدادی رسماً بهعنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس معرفی شد.خیلی ها معتقدند او ادامهدهنده همان مسیر درویش خواهد بود و تغییر خاصی در پرسپولیس ایجاد نخواهد کرد. نظر شما چیست؟
واقعیت این است که هیچ مکانیزم مشخص و قابل دفاعی برای این آمد و شدها وجود ندارد. ما معیاری نداریم که بر اساس آن بگوییم فردی با این نمرات آمده و دیگری با آن ارزیابی رفته است. امروز، فقط اقبال عمومی باید نشان دهد که ایشان چگونه عمل میکند.
آیا این اقبال میتواند موجب ماندگاری او در این سمت شود؟
اجازه دهید پیشبینی خوشایندی نکنم؛ به نظرم ایشان مدت زیادی در این سمت نخواهند ماند و امیدوارم حداقل عملکرد ضعیفی نداشته باشند، چون در نهایت این پرسپولیس است که آسیب میبیند. صاحبان واقعی باشگاه مردم هستند، اما هیچ نقشی در این تصمیمها ندارند. مردم صبوری میکنند تا ببینند این مدیر چه عملکردی خواهد داشت. شنیدهام اعضای هیئتمدیره همان ترکیب قبلی هستند که در زمان درویش نیز حضور داشتند و آقای حدادی هم در همان هیئتمدیره بوده است. آیا فقط درویش مقصر بود؟ آیا آن هیئتمدیره کارنامه موفقی داشت؟ اکنون همه پشت نام سرمربی برزیلی پنهان میشوند و بار مسئولیت را بر دوش او میگذارند تا اگر تیم نتیجه نگرفت، مقصر او باشد.
اما اوسمار در زمان سرپرستی حدادی به پرسپولیس آمد،نه دردوره مدیرعاملی او؟
بله، اما با توجه به همین موضوع، ایشان میگوید من هنوز مدیرعامل نبودم که سرمربی انتخاب شد. این یعنی هیچکدام حاضر نیستند مسئولیت تصمیمها را بپذیرند. آنها از خودشان مراقبت میکنند، نه از باشگاه.
پس چه کسانی از باشگاه مراقبت میکنند؟
آنهایی که برای این باشگاه زحمت کشیدهاند، از بام تا شام تلاش کردهاند، حرص و غصه خوردهاند،مدیریت کردهاند و هوادار بودهاند.پرسپولیسحاصل همین تلاشهاست. وقتی کریم باقری میگوید حاضر نیست سرمربی شود، دلیلش نگرانی از ضعف مدیریتی است. هیئتمدیره ضعیف باشد، سرمربی ضربه میخورد. به نظرم آقای حدادی هنوز نمیداند به کجا آمده! تجربه او خام است و پرسپولیس جایی برای آزمون و خطا نیست. وظیفه این باشگاه بُرد، طراوت و فوتبال چشمنواز است؛ چیزی جز این را مردم نمیپذیرند. استقلال و تراکتور روند رو به رشد دارند، سپاهان هم به ثبات رسیده، اما پرسپولیس در این مسیر کجای کار است؟ اگر تغییر هیئتمدیره میتوانست اوضاع را درست کند، درویش نمیرفت. اعضای هیئتمدیره باید به مردم پاسخگو باشند، نه به چند نفر خاص که باشگاه را خانوادگی اداره میکنند. من برای آقای حدادی آرزوی موفقیت دارم، اما میدانم روزهای سختی در انتظار پرسپولیس است. ای کاش مدیریت باشگاه با تدبیر، اندیشه و دور از لابی و رفیقبازی اداره میشد.
هرچند حدادی سابقه ورزشی ندارد، اما در حوزه اقتصاد فعال بوده است. فکر میکنید مدیریت ایشان بتواند وضعیت مالی باشگاه را بهبود ببخشد؟
مدیرعامل نقش هدایتگر دارد، نه صرفاً تماشاگر. او باید ساختار را بر اساس انضباط اداره کند و کمیتهها را فعال نگه دارد. وقتی سرمربی خودش تیمش را میآورد، یعنی کنترل فنی از دست باشگاه خارج شده است. باید کمیتههای فنی و قراردادها تشکیل شوند و تصمیمگیری جمعی باشد.ما در فوتبال ایران از استانداردهای جهانی فاصله گرفتهایم. بازیهایی داریم که تا دقیقه ۳۰ حتی یک موقعیت روی دروازهها ایجاد نمیشود، در حالی که در فوتبال اروپا هر لحظه هیجان وجود دارد. بازیکنان خارجی درخشان ظاهر میشوند، اما ستارههای داخلیمان کجا هستند؟ این مسئله نشان میدهد سیستم فنی ما از پایه ایراد دارد و مدیریت باید در این زمینه بازنگری کند.
چرا اعضای هیئتمدیره به سراغ پیشکسوتانی چون طاهری یا گرشاسبی و...نمیروند؟
چون با آنها عناد دارند. باورشان این است که باید از میان خودشان انتخاب کنند، و تا زمانی که مدیران از یک حلقه خاص باشند، وضع همین است.
سوالی هم در مورد تیم ملی بپرسم؛ و آن اینکه بعضی ها معتقدند بازیهای تدارکاتی اخیر با تیمهای نهچندان مطرح، چشمانداز روشنی برای تیم ملی ترسیم نمیکند. نظر شما چیست؟
من نگران کلیت فوتبال کشور هستم. فوتبال ما زیباست، اما لکههای سیاه مدیریتی باعث بدبینی شده است. در داخل ضعفهایی داریم، اما از بیرون هم فشارهایی وجود دارد که میخواهند فوتبال ایران را از مدار طبیعیاش خارج کنند. امروز بحث شخص نیست، بلکه بحث موجودیت فوتبال ملی است؛ فوتبالی که برای مردم شادی و هیجان میآورد. فوتبال، برخلاف بسیاری از رشتهها، جهانی است و ما باید با تمام توان از تیم ملیمان حمایت کنیم. آنچه شنیدهام این است که آقای تاج مصمم به ادامه همکاری با امیر قلعهنویی است و من هم معتقدم باید از او و تیمش حمایت شود. تیم ملی نماینده ملت است و نباید آن را قربانی اختلاف نظرها کرد.
با توجه به نتایج اخیر، راهکار موفقیت تیم ملی را در چه میدانید؟
به نظر من اگر قلعهنویی بخواهد در این مقطع صرفاً جوانگرایی کند، اشتباه است. تجربه در چنین میدانهایی تعیینکننده است.
یعنی شما با جوانگرایی مخالف هستید؟
من نمی گویم چاشنی جوانی نداشته باشد،البته که باید از جوانها هم استفاده شود، اما در کنار بازیکنان باتجربه. بازیکنان قدیمی باید خود را بهروز کنند؛ از نظر جسمی، اخلاقی و رفتاری. اگر ترکیب تجربه و جوانی درست شکل بگیرد، در جام جهانی دستوپابسته نخواهیم بود.من مصمم هستم که از تیم ملی حمایت کنم، چون زمان زیادی تا مسابقات آمریکا، کانادا و مکزیک باقی نمانده و باید همه در یک مسیر حرکت کنیم.













