راز پرسپولیس: نقش دو مرد بعد از برانکو



 اخبار ورزشی ,خبرهای ورزشی ,تیم‌های فوتبال

 

صدرنشینی پرسپولیس در پایان نیم‌فصل لیگ برتر یک پیام ویژه برای لیگ دارد: به پروژه‌های بلندمدت پایبند باشید، اگر مربی خود را پس از دوره‌ای طولانی از دست دادید، مربیانی را انتخاب کنید که در قواره پروژه پیشین باشند.

 

پیام ساده و واضح است. موضوع پیچیده‌ای را در میان نمی‌گذارد اما اجرای همین کار ساده، اغلب سخت است و با کج‌سلیقگی به کاری غیرممکن در اجرا تبدیل می‌شود. شاید فقط پرسپولیس تنها مثال در سالیان اخیر فوتبال ایران باشد که این مسیر ساده و موفق را پیش رفته و به نتیجه رسیده است.

 

از دوران برانکو ایوانکوویچ بگذریم، تمام جام‌ها و موفقیت‌هایش را فراموش کنیم، حتی از فینال آسیا با برانکو گذر کنیم. برسیم به بعد از برانکو. امروز آنچه پرسپولیس را همچنان به صدرنشین فوتبال ایران تبدیل می‌کند، در پی اتفاقات دورانی است که بعد از برانکو رخ داد.

 

سرمربی پرسپولیس بعد از برانکو، مرد کوچکی در کارش نبود. گابریل کالدرون با تجربه‌هایی بزرگ به پرسپولیس آمد و خیلی زود نشان داد که مسیر تازه‌اش می‌تواند به هدف برسد. او هر چه را برانکو ساخته بود، فرو نریخت، بلکه قدر سرمایه‌اش را می‌دانست و البته به سبک و سلیقه خودش تیمش را می‌ساخت. 

 

کالدرون پایه‌های پرسپولیس پس از برانکو را گذاشت و در این کار تبحر کافی داشت. پرسپولیس با جدایی برانکو می‌توانست ویرانه شود اما کالدرون هرگز چنین اجازه‌ای نداد. 

 

او پرسپولیسی را تحویل گرفته بود که کار در آن برای هر مربی دیگری سخت بود. شما به عنوان مربی باید چه کار می‌کردید که برانکو نکرده باشد؟ کالدرون اما بدون آنکه شق‌القمر کند، این را بلد بود که در یک تیم برنده و موفق چگونه آرام و بی‌تنش ایده‌های خودش را جاری کند.

 

پس از کالدرون، یحیی گل‌محمدی نیز در حفظ شاکله پرسپولیس و زنده نگه داشتن اندیشه پیروزی موفق بود. یحیی، هم قهرمانی را تکرار کرد و هم فینال آسیا را. امروز نیز به عنوان صدرنشین لیگ، نیم‌فصل را به پایان رسانده است. این کار هرگز آسان نیست که کالدرون و گل‌محمدی انجامش داده‌اند. 

 

مربیان پرشماری هستند که می‌توانستند از تمام ساخته‌های پیشین بگذرند و از پرسپولیس نشانی باقی نگذارند اما کالدرون و گل‌محمدی بهترین انتخاب‌ها بودند برای پیش بردن پروژه‌ای که با برانکو شکل گرفته بود.

 

شاید در این بحث‌ها سهم چندانی برای مدیران نتوانید در فوتبال ایران قائل شوید. مثلاً برانکو ایوانکوویچ در روزهایی سرمربی پرسپولیس شد که نژاد‌فلاح انتخاب‌کننده سرمربی برای پرسپولیس بود. 

 

در دورانی که برانکو پرسپولیس را ساخت نیز مدیران پرسپولیس هرگز مدیرانی با اهداف بزرگ و روشن و صاحب ایده نبودند. انتخاب‌های بعدی نیز حاصل ایده‌های ناب نیست اما پرسپولیس خوش اقبال است که پروژه‌اش دست مربیانی که از هر تیم ویرانه می‌سازند، نیفتاد.پرسپولیس دو فصل اخیر اتفاقاً می‌تواند برای بررسی جذاب‌تر باشد، اینکه چطور یک پروژه موفق پس از جدایی سرمربی نابود نشود. 

 

جست‌وجو در جریان دو فصل اخیر پرسپولیس می‌تواند به یافتن چرایی ادامه موفقیت‌های پرسپولیس منجر شود. کالدرون و گل‌محمدی هر دو می‌دانستند چه میراث فنی مهمی را تحویل می‌گیرند و چه اعتراف کرده باشند و چه اعتراف نکرده باشند می‌دانستند این سرمایه فنی بزرگی است که به آنها هدیه داده می‌شود. هر دو مربی اما قدرشناس بودند و خود به این سرمایه افزودند و این چیزی است که بجا مانده و قابلیت تکرار قهرمانی را دارد: پرسپولیس.

 

ایران/فرشاد کاس‌نژاد

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------