روشي براي ايجاد شادابي درنوجوانان
- مجموعه: مشاوره خانواده
نوجوان امروز با نشاط نيست: از شنبه تا پنج شنبه ، از صبح زود تا نيمه ي شب ، از شرق تا غرب شهر ، هميشه و همه جا ، فقط كار و كار و كار.فقط فشار روي كلاژ زمان و توقف روي دنده چهار زندگي و فقط سرعت .
به هواي آنكه نكند روزي قطار نامرئي تكنولوژي و مدرنيته ، از ايستگاه هاي كوچك ذهن مان بگذرد و ما جا بمانيم .زمانه ي بدي است اين هزاره ي سوم . هزاره ي بيماري هاي رواني را مي گويم ، كه از طاعون و وبا و جزام هم خطرناك تر است . زمانه اي كه مثل هميشه ، ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند ، اما خواب غفلت و فراموشي ، آنچنان آدميان را در برگرفته كه نه خود را مي بينند ، نه آناني را كه به دست ما سپرده شده اند ، تا شكوفاي شان كنيم و به آينده بسپاري مشان.
پدر عزيز ! مادر گرامي !
روي صحبت در اين مقاله با شماست . قصد داريم در اين مجال كوتاه ، به مسئله اي اشاره كنيم كه شايد در گذر روزگارتان به فراموشي سپرده شده باشد .
مسئله ي اصلي اين است كه نوجوان امروز ، در اصل و باطن خويش با نشاط نيست . تحقيقات نشان مي دهد كه نوجوانان در سي سال گذشته روحيه اي شاداب ندارند .اگرچه افسردگي را بيماري فراملي ناميده اند ، اما در ايران به شدت رو به افزايش است .
زماني نوجوان با نشاط و لبريز از خوشنودي است كه از خود احساس رضايت دارد . با خويشتن وجودي اش در ارتباط است .مي داند در زندگي چه مي كند و از دنيا چه مي خواهد .
نوجوان امروز در دوست يابي هاي خود ضعيف است و از مهارت هاي ارتباطي خوبي برخوردار نمي باشد . و هم اينان هستند كه چون در نوجواني تطابق با محيط را نمي آموزند ، در جواني نيز با همسران خود دچار مشكل مي شوند . بالتبع عجيب نيست اگر از زبان خبرها بشنويم كه آمار طلاق رو به افزايش است.
اكثر نوجوانان دچار اختلالات رفتاري شديدي هستند . پرخاشگري و وازدگي در آنان بيداد مي كند . جملاتي مانند : نمي خواهم ! نمي شود ! ممكن نيست ! روزي نيست كه از دهان آنان بيرون نيايد . ديد آنان نسبت به خود و محيط منفي است و اين چنين نگرشي در دراز مدت ، آنان را دچار افسردگي و سرماخوردگي رواني مي كند و درصد افت تحصيلي را بالا مي برد .
همه ي اين عوامل ما را برمي انگيزد تا بكوشيم با القاي روحيه اي شاداب به نوجوانان ، آنان را از بيماري افسرگي برهانيم .
آيا شاداب كردن اين است كه آنان را به سمت موسيقي يا فيلم هاي طنز سوق دهيم !؟ يا بهتر است انگيزه ي اصلي براي شادابي را به دست آوردن موفقيت بدانيم ؟
پسري شاد است كه در انجام يك آزمايش سخت موفقيت به دست آورده ، يا پسري كه يك ساعت به موسيقي گوش داده است ؟
مي توان يكي از اصول مهم در بحث نشاط و طراوت نوجوان را احساس رضايت مندي دانست :
زماني نوجوان با نشاط و لبريز از خوشنودي است كه از خود احساس رضايت دارد . با خويشتن وجودي اش در ارتباط است .مي داند در زندگي چه مي كند و از دنيا چه مي خواهد .
نوجواني كه از جايگاه خود در خانه ، مدرسه و كلاس لذت مي برد ، شاد است .وقتي زنگ آخر مدرسه مي خورد ، نمي خواهد از مدرسه فرار كند . در كلاس از هم نشيني با دوستانش راضي است ، به دنبال گريز از خانه هم نيست .
نوجواني با نشاط است كه از زندگي خود راضي است ، مدام اين فكر را در سر نمي پروراند كه اي كاش برادر كوچكم نبود ! اي كاش مادرم براي من ارزش بيشتري قائل بود !
يكي ديگر از نشانه اي رضايت مندي كه باعث طراوت و سلامت روان نوجوان مي شود اين است كه از آفريننده ي خويش راضي باشد . خدا را متهم نكند . مدام نگويد : "چرا به دنيا آمده ام ؟ چرا در اين خانواده هستم ؟ چرا در اين شهر يا كشور زندگي مي كنم ؟ و هزاران چراي ديگر . اين افكار نوجوان را دچار غم و اندوه مي كند .
حال به مهم ترين نكته مي پردازيم و آن اين است كه چگونه مي توان اين روحيه را در نوجوان ايجاد كرد ؟
به وجود آوردن اين شادابي در فرزندان ، احتياج به يك زيربنا دارد كه آن را خانواده مي سازد . سرچشمه ي آن تربيت است و تربيت ، بسترسازي مناسب براي به فعل درآوردن استعدادهاي مثبت بالقوه در فرزندان است .
ما بستر سازي مي كنيم ، خود نوجوان است كه مي رويد ، رشد مي كند و به ثمر مي نشيند .
وقي ما يك دانه ي گندم داريم و مي خواهيم آن را به ثمر برسانيم ، بايد زحمت بكشيم : خاك مناسب ، آب به اندازه ، و نور كافي. دانه ي گندم در اين شرايط خوب رشد مي كند و يك دانه اش ، هفتاد دانه ي با بركت مي شود. دررابطه با نوجوانان نيز همين گونه است : ما بستر سازي مي كنيم ، خود نوجوان است كه مي رويد ، رشد مي كند و به ثمر مي نشيند .
در مقاله ي بعد به اين نكته اشاره مي كنيم كه پدران و مادراني كه خود از پس مشكلات شان برنمي آيند و در پيچ و خم معضلات ، سرگردان و حيران مي شوند ، چگونه مي توانند الگو و سرمشقي براي نوجوان شان باشند ؟