احکام وسواس در اسلام



احکام وسواس در اسلام

 

اختلال وسواس به 2 نوع فکری و عملی تقسیم می‌شود؛ اختلال وسواس در برخی مواقع منجر به انجام کارهایی شود که به آن وسواس عملی می‌گویند و نسبتا هم شایع است، شستن چندباره دست‌ها، چک کردن باز یا بسته بودن درب منزل، چک کردن خاموش یا روشن بودن اجاق گاز مواردی از اختلال وسواس عملی است.

احکام وسواس
با توجه به فتوای اغلب فقها که بر اساس مدارک و ادله توجیح شده، مطرح شده است وظیفه شخص وسواسی، بی توجهی به وسواس است؛ یعنی هر جا در پاکیزگی یا طهارت چیزی به شک افتاد، باید فرض را بر پاکیزگی بگذارد و عمل خود را به طور صحیح و بدون نگرانی انجام دهد. این قضیه تا آن جا پیش رفته که می گویند اگر یقین فرد به نجاست و الودگی برسد، که برای بیشتر مردم چنین اتفاقی نمی افتد، یقین فرد وسواسی هیچ گونه ارزش و اعتباری ندارد بر او واجب است که فرض را بر پاکیزگی بگذارد.


اگر شخصی به این دستور عمل کند و در مواقع شک در نجاست یا پاکیزگی بنا را بر طهارت بگذارد، نزد خدا بلند مرتبه است هر چند که لباسی که به آن نماز خوانده یا غذایی که خورده، نجس باشد.


به افراد وسواسی چه سفارشی شده است؟
به این افراد وسواسی توصیه اکید می کنیم که در اسرع وقت نسبت به ترک این عادت اقدام کرده تا از این بیماری خلاص گردد و این امر در دو مرحله انجام می گردد:


مرحله اول:
 باید توجه داشته باشد که این کار چه از نظر عقلی و چه از نظر شرعی، مذموم است چون شخص را از حالت اعتدال و استاندارد خود خارج می کند و بدون این که سودی داشته باشد یا خصلت پسندیده ای ایجاد کند، توانایی و نیروی انسان را به هدر می دهد. وسواس در دین اسلام هرگز به عنوان پرهیزکاری عنوان نشده و در شرعیت دین مبین اسلام این امر پسندیده ای نیست بلکه آن را نوعی اختلال یا بیماری در درک و فهم فرد می دانند. این بیماری ناشی از ضعف نفس و اراده می باشد و همانطور که در احادیث و روایات ذکر شده، تسلیم شدن در برابر وسوسه های شیطان رجیم این امر را دو چندان کرده است. پس اگر آدمی به این حقیقت پی ببرد، نوبت به اجرای مرحله دوم می رسد. 

 

 گاهی اوقات وسواس‌های فکری منجر به وسواس‌های عملی می‌شود

 

مرحله دوم:
انسان باید با تلاش و زحمت فراوان بتواند بر نفس خود غلبه کند و قدرت تصمیم گیری را از عوامل نفسی خود گرفته و نگذارد شیطان او و ذهنش را بازی بگیرد. او باید در تمامی کارها عزم راسخ داشته باشد تا خداوند به دلیل این وسوسه ها او را مورد سرزنش قرار ندهد. مثلا زمانی که شک داشته باشد که آب قسمتی از بدنش رسیده است یا نه، در این شرایط و شرایط مشابه، باید فرض را بر رسیدن بگذارد و شک در نجاست را طهارت دانسته و به شک خود ادامه ندهد. اگر بی اعتنایی به این شک ها را فرا گیرد، تصورات، تخیل یا خرافات خاموش می گردد. با این کار شیطان از او منصرف شده و او را به حال خود رها می کند؛


با تبدیل شدن به یک شخص درستکار و میانه رو می توانید قدم در میدان مبارزه با عمل گذاشته و مطمئن باشید که اگر در این میدان قرار گیرید، به طور حتم و با یاری روز افزون خداوند، پیروز میدان خواهید گشت. خداوند کریم در این باره می فرماید: "همانا کید و حیله شیطان ضعیف است."


در واقع احکام طهارت یا نجاست همان است که در رساله های علمیه به آن اشاره شده. در حقیقت همه اشیا محکوم به طهارت هستند مگر آنان که اشاره به حکم نجاست دارند و انسان نیز به نجاست آن ها یقین حاصل کرده است. به این صورت، رهایی از وسوسه و وسواس برای انسان به راحتی آب خوردن می شود؛ این به خوش ذوقی و سلیقه شخصی آن ها مربوط است و این که انقدر با ایمان و معتقد به اصول خدواندی باشد که هر چیز و هر کسی را نجس نداند. چرا که یقین پیدا کردن به نجاست در و دیوار یا هر چیز دیگری چندان آسان نیست. پس چگونه یک فرد می تواند یقین پیدا کند؟ چگونه یک نفر می تواند نجاست را مصری دانسته و تصور کند اگر فلان چیز نجس بود می تواند نجاست را به وسایل اطرافش پراکنده کند و آن ها نیز نجس خطاب شوند؟ این چگونه یقینی ست و علم رسیدن به یقینی است؟ کمی در این رابطه تمرین کنید و این تمرین ها را مرتب تکرار کنید تا به لطف خداوند بتوانید از همه آن ها دست بکشید.


در روایت است که عبدالله بن سنان می‌‌گوید در محضر امام صادق (علیه السلام) از شخصی ‌که در وضو و نماز مبتلا به وسواس بود نام بردم و گفتم: او شخص عاقلی ‌است، حضرت فرمودند: چگونه عاقلی ‌است که از شیطان اطاعت می‌‌کند، عرض کردم چگونه از شیطان اطاعت می‌‌کند؟ فرمودند: از او بپرسید که دلیل و ریشه این حالتش چیست؟ قطعا می گوید این از حالات شیطان است.


حکم اعتنا به احکامی که برخواسته از وسواس است
از منظر ایت الله مکارم شیرازی عنوان گردیده که یقین پیدا کردن به مواردی که برخواسته از وسواس است، به طور یقین حرام است و باید برای ترک آن، هر کاری صورت گیرد و ما مسئولیت آن را به گردن خواهیم گرفت.

 

 یکی از عوارض وسواس ابتلا به افسردگی می باشد

 

وسواس موجب بطلان وضو نمی شود؟
با این که وسواس موجب هدر رفتن آب می شود و اسراف کار گناهی است و عملی حرام شمرده می شود اما وضو را باطل نمی کند و هیچ قانونی در دین مبین اسلام نمی تواند منکر آن شود. مگر این که در شستن دست چپ دچار شک و تردید شوید و آب اضافه ای برای آن مصرف کنید که برای مسح سر شما را دچار ایراد یا مشکل کند.


نماز فرد وسواسی
چون تکرار و ازدیاد در بیان اذکار در نماز می تواند وسواس نامیده شده و نماز را حرام کند ( البته برخلاف تکرار معمولی و رایج در نماز که تمام نماز گزاران از آن تبعیت می کنند) این زیادی اذکار نماز را دچار اشکال می نماید. باید سریعا برای رفع آن چاره ای اندیشید تا به بقیه اعمال روزمره شما آسیب وارد نکند.

گردآوری: بخش مذهبی بیتوته

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------