آیا اختیار وجود دارد؟
- مجموعه: آیا می دانید ؟
فکر وجود پشتوانه ی علمی برای وجود اختیار کمی ضد و نقیض و شاید حتی متناقض به نظر می رسد، اما با پیشرفت علم هر روز سوالات عمیق و عمیق تری مطرح می شوند که زمانی تنها در فلسفه قابل پاسخگویی بودند. یکی از این مسائل در مورد اختیار است که ما به عنوان انسان تمایل به وجود آن داریم.
تمام علم با این فلسفه آغاز شد که جهان قابل پیش بینی است بر اساس یک سری قوانین رفتار میکند
اگر ما انسان ها کاملا مختار نباشیم چه؟ تاریخ انسان ها پر از تلاش برای تبدیل شدن به انسان های مستقل است و شاید این هدف جزئی از شرایط انسانی است. اما سوال ما همچنان نیاز به تحلیل دارد. سوال اصلی این است:”آیا اختیار یا انتخاب، توهم است؟” جواب به سادگی یک بله یا خیر نیست. این سوال پر از نادانستههایی است که بدون آنها قادر به جواب قطعی دادن نیستیم. به طور مثال: ذات آگاهی انسان، شیوهی کار مغز و تاثیرات خارجی غیرقابل اندازه گیری بر روی انسان. اگر همهی اینها بهتر فهمیده شوند ما را به سمت جوابی قطعی در مورد اختیار سوق خواهند داد.
در این باره به جوابی قطعی نخواهیم رسید پس بیایید سوال را عوض کنیم: آیا ما از اختیار یا قدرت انتخاب خود اطمینان داریم؟ جواب به این سوال با اطمینان بالایی نه است. تمام علم با این فلسفه آغاز شد که جهان قابل پیش بینی است بر اساس یک سری قوانین رفتار میکند. هر چیزی که در این جهان مشاهده میکنیم دستورالعمل های خاصی را پیروی می کنند و هیچ چیزی آزاد از تاثیرات نیروهای خارجی نیست. بنابراین چرا ما که حاصل این جهان هستیم باید از تاثیرات محیط آزاد باشیم؟ بر اساس اختیار، ما به عنوان یک موجودیت باید قادر باشیم تصمیماتی بگیریم که مستقل از محیط بیرون باشد. به طور قطع نیروهای خارجی تاثیر دارند اما در نهایت انتخاب با ماست، درست است؟
اما شاید اینطور نباشد
مطمئنم برایتان قابل باور نیست و چرا باید باور کنید؟ شهود میگوید که شما اختیار دارید و احساس میکنید که انتخاب هایتان کاملا از شما می آید. دلیلی که شهود چنین چیزی به شما میگوید احتمالا این است که ذهن شما قادر به شناسایی همهی فاکتورهایی که انتخابهای شما را تحت تاثیر قرار میدهد نیست و نتیجه میگیرد که انتخابهای شما از خودتان میآید.
زمان آن است که با یک آزمایش این نکته را برای شما روشن کنیم. فرض کنید وارد یک شیرینی پزی شدهاید و دو گزینه برای انتخاب دارید: یک سینی دونات شکلاتی و یک سینی دونات وانیلی. فرض کنید شما به این شیرینی پزی آمده بودید تا دونات بخرید. بنابراین گزینهی دونات نخریدن را نداریم. انتخاب ساده است. یکی از این دو تا را باید بردارید. همچنان باید تاثیر محیط را در نظر بگیریم. شاید شما از شکلات متنفر باشید و هیچ وقت در زندگیتان از طعم شکلات خوشتان نیامده است. این فاکتور از کنترل شما خارج است چرا که اینگونه نبوده که یک روز از خواب بیدار شده و تصمیم بگیرید از شکلات بدتان بیاید.
ما از اختیار یا قدرت انتخاب خود اطمینان نداریم
در مورد وانیل هم همین قضیه صدق می کند. اگر به جای وانیلی، شکلاتی را انتخاب کنید چون به طعم نارگیل مذاقتان خوش نمیآید چه؟ شاید یکی از سینیهای دونات تازهتر از بقیه به نظر برسد یا خامهای تر باشد. شاید آن روزباران آمده باشد و بوی باران خاطرهای که در آن شکلات بوده را به خاطر بیاورد. شاید در حال حاضر از وانیل حالتان به هم میخورد چون یک هفته است که هر روز ظهر پودینگ وانیل می خورید و اگر وانیل بیشتری بخورید بالا بیاورید. یا شاید مخالف چیزی که میخواهید را انتخاب کنید فقط به این دلیل که حرفهای من و این مقاله را به سخره بگیرید.
متوجه شدید به کجا میخواهم برسم؟ فاکتورهای بسیار بسیار زیادی در سادهترین انتخابهای ما نقش دارند. فاکتورهایی که بسیار بی اهمیت اما واقعی هستند. این مثال را در نظر بگیرید. آیا شما برای یک سلول یا یک میکروب اختیار قائلید؟ در مورد یک بوته علف چطور؟ یا یک درخت؟ یک مورچه یا یک سگ یا شامپانزه چطور؟ در چه سطحی از پیچیدگی اختیار پدید میآید؟ آنتونی کاشمور که یک زیست شناس است اعتقاد به اختیار را به اعتقاد به معجزه تشبیه میکند. حتی روانشناسی هم بر این اصل استوار است که انسان قابل پیش بینی است. به نظر میآید که دانشمندان بیشتر بر ضد ایدهی اختیار و فیلسوفان موافق با آن هستند آنها حتی شواهد را متفاوت از هم تعبیر میکنند.
سنجش شواهد
در مطالعهای که سال ۲۰۰۸ صورت گرفته است از داوطلبان خواسته شد تا یکی از دو دکمهی جلوی خود را فشار دهند. فعالیتهای مغزی آنان میتوانست ۱۰ ثانیه قبل از آنکه تصمیم به زدن دکمه را بگیرند پیش بینی کند کدام دکمه را خواهند زد. بسیاری این مطالعه را گواهی بر وجود اختیار میدانند اما نظر آلفرد مل این نیست. او مخالف این نتیجه بود. چگونه میتوانیم به اتفاق نظر برسیم وقتی شواهد موجود را مثل هم نمیبینیم. صادقانه بگوییم که نمیتوانیم. حداقل تا زمانی که یک چیز محکمتری پیدا کنیم.
آنچه در موردش صحبت می کنیم در اصطلاح دانشمندان تعیین سببی نام دارد. که آن هم مخالفان خود را دارد. میچیو کاکو که یک فیزیکدان نظری است در مورد تاثیرات فیزیک کوانتومی بر روی اختیار نظراتی دارد. او بر طبق اصل عدم قطعیت بیان می کند که این اصل مانع از اطمینان ما از مکان الکترون ها می شود و در نتیجه این اصل فیزیکی به جبر و اختیار پایان می دهد.
استیون هاوکینگ در کتابش به نام تاریخچهی مختصری از زمان (Brief History of Time) میگوید: اگر قادر به اندازه گیری دقیق وضعیت کنونی جهان نباشیم پیش بینی اتفاقات آینده امکان پذیر نیست. این واقعیت دارد (و به همین دلیل است که دانشمندان فیزیک اینقدر از فیزیک کوانتومی متنفر هستند.) چگونه جبرگرایی یا قطعیت امکانپذیر است اگر نمیتوانیم وضعیت قطعی جهان را آنگونه که اکنون است را اندازه بگیریم؟ و سوال همچنان پابرجاست. چگونه ممکن است الکترونها تاثیری بر روی اختیار داشته باشند؟ و ما جواب این را نیز نمیدانیم. احتمال دیگر این است که تمامی فعالیتهای ما کاملا تصادفی هستند. اگر همه چیز تصادفی باشد آنگاه میتوان همچنان از انتخاب صحبت کرد؟
کارلو روولی آزمایشی را پیشنهاد میدهد (که انجامش غیر ممکن است). در این آزمایش افراد در شرایط خطرناکی قرار میگیرد که همهی فاکتورهای موثر در انتخاب از جمله حالت ذهنی، خلق و خو، خاطرات و غیره برای همهی آنها یکسان هستند. فراهم کردن این شرایط امکان پذیر نیست اما اگر امکان انجام این آزمایش وجود داشت با تکرار آن و مشاهدهی انتخاب ها در شرایط مشابه این امکان را میدهد تا در مورد اختیار به نتایجی برسیم. به طور خلاصه: ما در مورد وجود اختیار چیزی نمیدانیم و شاید هیچ وقت هم ندانیم. سوالات بی پاسخ بسیاری وجود دارند و فاکتورهای بسیار زیادی وجود دارند که باید آنها را در نظر بگیریم. در مورد آن فکر کنید، کسی چه می داند، شاید یکی از شما این بحث بزرگ که بر سر وجود اختیار وجود دارد را حل کند.
منبع: bigbangpage.com - futurism.com