صنایع دستی و آثار چوبی تزیینی کرمان
- مجموعه: هنرهای دستی و ترسیمی
هنر معرق روی چوب، از رشته های پر پیشینه صنایع چوب در کرمان است
● هنر خوشنویسی
سابقه هنر خوشنویسی به عنوان یکی از هنر های سنتی و دینی کرمان تا حدود قرنهای پنجم و ششم هجری باز می گردد. بصورت کتیبه آثاری از این دوران را در کرمان مشاهده می کنیم از جمله کتیبه های بنای خواجه اتابک و مسجد ملک که به خط ثلث و کوفی است. البته کرمان در تاریخ هنر خوشنویسی، هرگز از مراکز مهم این هنر قلمداد نشده است اما هنرمندان بزرگی چون : اسداله کرمانی ( قرن نهم هجری قمری )، عبداله بیانی ( قرن دهم )، شیخ ثانی کرمانی (قرن دهم )، محمد مؤمن کرمانی (قرن دهم)، میرزا حسن کرمانی (قرن یازدهم) به جامعه معرفی کرده است که تعدادی از آنها ، از مؤثرترین شخصیتها در تاریخ خوشنویسی قلمداد شده اند.
به عنوان مثال میرزا حسن کرمانی از شخصیتهایی است که در تکامل خط شکسته نقش بسیار مهمی داشته و احتمالاً درویش عبدالمجید طالقانی هم از او تأثیر گرفته است. در یکصد و پنجاه سال اخیر هم با توجه به اینکه در شیراز، تهران، اصفهان و تبریز خوشنویسی رواج کامل داشته و خوشنویسان بزرگی تربیت شده اند در کرمان چندان خوشنویس بزرگی که بتوان او را هم شأن شخصیتهای بزرگ خوشنویسی برشمرد تربیت نشده است.
در پنجاه سال گذشته می توان از خوشنویسانی چون: مشاق، رشیدی، وکیل زاده، خضرائی و ... نام برد. از سالهای ۱۳۵۵ خوشنویسی در ارتباط با انجمن خوشنویسان ایران با حضور جمال الدین مؤدب دوران جدیدی را شروع کرد. ایشان در رواج این هنر در کرمان بسیار تأثیر داشت و هم اکنون مدیریت کانون هنر کرمان را بر عهده دارد.
● آثار چوبی تزئینی
تولید صنایع چوبی در کرمان به دلیل کمبود چوب ، همیشه در حد رفع نیازهای منطقه بوده است. هر چند که احتمالاً در گذشته های دور کرمان یکی از مراکز تولید چوب بوده ( در کتیبه های داریوش آمده است که برای ساختن بناها چوب مورد نیاز را از جنگلهای کرمان تأمین کرده اند .)
تزئینات چوبی تفننی در دوران قبل ساخته نشده اند، بلکه فقط در حد ساخت ظروف چوبی و وسایل بازی مانند تخته، شطرنج، در ، پنجره و ... .در هر حال آنچه امروز به عنوان صنایع چوبی تزئینی در کرمان وجود دارد ، به قرار ذیل است :
▪ منبت
منبت کاری، هنری مشتمل بر برجسته کاری چوب به وسیله ابزار و مغارهای خاص بر اساس نقشه ای دقیق است.
تبحر هنرمندان کرمان عمدتاً در ساخت اسکلت مبلهای قالی و منبت کاری آنهاست.ساخت مبل قالی در کرمان بسیار متداول بوده و خراطی و منبت کاری روی اسکلت این مبلها از هنرهای سنتی و خاص هنرمندان کرمانی است.
▪ معرق
هنر معرق روی چوب، از رشته های پر پیشینه صنایع چوب است که خاستگاهش هند می باشد و از آن کشور به ایران راه یافته، و توسط هنرمندان و صنعتگران ایرانی تکمیل شده و گسترش پیدا کرده است. این هنر که درابتدای ورود به ایران تلفیق چوب و فلز بود ، به کمک ذوق و اندیشه معرق سازان ایرانی، تغییر سیما داد.
هنرمند ایرانی به جای یک نوع چوب، به استفاده از چوب به رنگهای مختلف پرداخت و هم اینک استفاده از حدود هفتاد نوع چوب نظیر: رز، زیتون، شمشاد، نارنج، فوفل، عناب، گردو، اقاقیا، ممرز، کیکوم و ... نزد معرق سازان مرسوم است.افزون بر این، صنعتگران بنا به ضرورت و ذوقشان گاهی از استخوان شتر، صدف، مس، نقره، عاج و حتی طلا برای تکمیل فرآورده هایشان استفاده می کنند.
یکپارچگی طرحها و تولیدات معرق تا حدی است که اگر کسی با چگونگی ساخت آن آشنایی نداشته باشد، به سختی می تواند بپذیرد که آنچه در پیش رو دارد، حاصل ترکیب قطعات چوب با یکدیگر است. در حال حاضر این هنر علاوه بر ساخت تابلوهای دیوارکوب ، برای تزئین رویه میز،پشتی صندلی، رحل قرآن، جعبه های قاشق و چنگال، سرویسهای چوبی و درهای مقابر ائمه اطهار، منازل مسکونی و ... نیز استفاده شده و می شود.
▪ گره چینی
گره چینی از هنرهای دیرینه در صنایع چوبی است که در آن از کنار هم قرار دادن تکه های کوچک چوب، نقوش گره های سنتی و هندسی نمایان می شود.
آقایان محمد حسین عمید، ماشااله خدادادپور، و فرزندشان عبدالرضا خدادادپور و محمدرضا عبدالعلی زاده از هنرمندان این رشته در کرمان هستند.
ساخت درها و قطعات گره چینی بناهای ذیل، از جمله نمونه کارهای استاد عمید می باشد:
بقعه شاه نعمت الله ولی، باغ شاهزاده در ماهان، ارگ بم، مسجد جامع کرمان، مسجد امام کرمان،گنبد جبلیه، بازار وکیل، حمام گنجعلیخان، و مسجد جامع بندر لنگه.
ـ از آثار آقای خدادادپور به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
۱)در ورودی مسجدالرضا،
۲) مسجد امام و مسجد جامع در کرمان،
۳) ضریح امامزاده جوپارو امامزاده عباسعلی.
● سازسازی
سازندگان ساز در کشور ما واقعاً مظلوم واقع شده اند در صورتی که بخش مهمی از هنر نوازندگان خوب و چیره دست، در ساز خوبی نهفته است که دستهای هنرمند سازندهٔ ساز آن را آفریده، و همانطور که نوازندهٔ هنرمند و شورآفرین به جماعت مشتاق و علاقمند معرفی می شود، باید سازندگان چیره دست و توانای ساز نیز از شهرت و ناموری بهره مند گردند.« محمد حسین نوحی » (متولد ۱۲۸۰ ه.ش. و متوفی به سال ۱۳۷۸ ه.ش. ) در تولید آثار چوبی بسیار ماهر بود و در ساخت ساز از جمله تار، سنتور و ویلن تبحر داشت و تاری که وی می ساخت در تمام ایران شهرت داشت.
مرحوم « احمد فغان » نیز از دیگر هنرمندان سازنده ساز کرمان بوده است.
استاد « حسین مسعود » از بهترین سازندگان ساز در کرمان می باشند که درنوازندگی انواع سازها تبحر دارند، کتاب « گام به گام با هنر ساز سازی موسیقی ایران » که درحال چاپ است مشتمل بر تجربیات ۶۰ سالهٔ وی در هنر ساز سازی است.
ایشان ۱۴ عدد از بهترین سازهای ساخت دست خود و تجهیزات ساخت ساز را به میراث فرهنگی کرمان اهداء نموده که در « باغ موزهٔ هرندی » در موزه ای به نام استاد نگهداری می شوند.
● گلیم بافی
▪ گلیم شیریکی پیچ:
«شیریکی پیچ» نامی است که بافندگان عشایر و روستایی کرمان بر نوعی از گلیم گذاشته اند. در اصطلاح بومی شیریکی پیچ بیشتر به گلیم سوزنی معروف است.
نام شیریکی پیچ به قولی از شریکی پیچیدن دو تار با هم و به نقل قول دیگری از شریکی کار کردن دو یا چند بافنده آمده است.
برای بافت شیریکی پیچ از چله (تار) خامه ، پود کلفت و در برخی مناطق پود نازک استفاده می شود. شیریکی پیچ گلیمی تمام پشمی است که کلیه الیاف اعم از چله ، خامه ، پود پشمی هستند. بافت این نوع گلیم به اندازه قالی مشکل و وقت گیر است.
وسیلهٔ بافت دار گلیم بافی افقی ویا عمودی است. گره زدن در شیریکی پیچ بر دو نوع است: گره متن و گره آب دوزی.
پس از اتمام گره زنی هر ردیف پودگذاری انجام و بین پود و گره ها درگیری ایجاد می شود. نقوش شیریکی پیچ بنابر امکانات خاص خود از محدودهٔ هندسی بالاتر می رود و گاه توازن و هماهنگی را از ترکیب نقوش غیرمتقارن بدست می آورد.
اساس کار بافندگان شیریکی پیچ «دار» است که شامل دو تیر چوبی یا فلزی موازی با هم است و دو تیر دیگر بطور عمودی به ابتدا و انتهای آن متصل شده و روی هم چهارچوبی مستطیل شکل بوجود می آورند و چله ها قسمت سر دار و زیر دار را دور می زنند. در میان چله ها و عمود بر آنها دو چوب یکی بنام «گُرد» و دیگری بنام «پس گرد» قرار می گیرند. قیچی ، چاقو و دفتین از دیگر ابزار بافت است.
در منطقه بافت و توابع آن از شاخ حیوان برای پس و پیش کشیدن گرد استفاده می شود و البته شایان ذکر است استفاده از شاخ در دارهای افقی رایج می باشد. در بافت گلیم شیریكی پیچ از نخ بسیار نازك (جهت استفاده برای پود نازك گلیم) پشم(برای بافت گلیم و چله كشی و پود كلفت) ، کرک و ابریشم (بافت گلیم) استفاده می شود. شیریکی پیچ گلیم تمام پشم است. از نخ پشم برای تاروپود و خامه استفاده می شود. گاهی نیز از نخهای ابریشم رنگی در کنار نخ پشمی برای خامه استفاده می شود.
بافت این گلیم از نوع «پودگذاری» است و چون نحوه پیچش خامه به دور تار در گلیم شیریکی گره هایی که در بافت شیریکی پیچ رایج است ، عبارتند از:
۱) گره متن: گره متن پود از زیر دو تار بیرون آورده می شود سپس از روی آنها گذشته و به همین ترتیب از زیر و روی تارهای دیگر هم می گذرد.
۲) گره آب دوزی: در این نوع گره پود از روی دو تار عبور کرده از زیر دو تار برگردانده می شود و مجدداً از زیر و روی همان دو تار عبور می کند. پس از سفت شدن گره قسمتهای اضافی به پشت گلیم برده می شود. این گره نسبت به گره متن از ضخامت بیشتری برخوردار است. زیرا پود دو بار به دور نخهای تار پیچیده می شود. عمل پودپیچی و ایجاد گره گاه از سمت راست و گاه از سمت چپ صورت می گیرد.
شیوه بافت در گلیم شیریکی پیچ رج به رج است که بعد از اتمام هر رج عمل پودگذاری توسط پودی نازک انجام می گیرد. این پود همانند پود قالی تاثیری در به وجود آمدن نقوش گلیم ندارد وتنها باعث استحکام و مانع از تداخل گره های هر رج می شود. در بافت و توابع آن ، این گلیم به صورت دو پود بافته می شود.
پس از اتمام بافت گلیم نوبت به عملیات تکمیلی می رسد که این مراحل عبارتند از:
۱) سوزاندن نخهای اضافی پشت گلیم
۲) سوزاندن پرزهای اضافی سطح گلیم
۳) شستشوی گلیم
۴) دارکشی کردن (این عمل زمانی ضروری است که گلیم پس از بافت حالت اعوجاج داشته باشد)
۵) اتوبخار دادن
در این گلیم ، رنگها هر کدام فلسفهٔ خاص خود را دارند و هر رنگی دارای یک مفهوم نمادی است و براساس اعتقادات و فرهنگ خاص ، انتخاب شده اند. برای زمینه شیریکی پیچ اغلب از رنگ سفید ، قرمز ، شیری استفاده می کنند. علاوه بر رنگهای اصلی ، رنگهای مصرفی دیگر در این قسمت عبارتند از: نخودی ، سرمه ای و آبی فیروزه ای. برای ایجاد نقوش هم از رنگهای مشکی ، قرمز لاکی ، سفید ، زرد ، سبز ، یشمی ، قهوه ای ، آبی فیروزه ای ، نارنجی ، پسته ای ، دارچینی ، مسی ، حنایی ، شتری (ترمه ای) ، سورمه ای ، کرم و .... استفاده می شود.
در این گلیم ، رنگها هر کدام فلسفهٔ خاص خود را دارند و هر رنگی دارای یک مفهوم نمادی است و براساس اعتقادات و فرهنگ خاص ، انتخاب شده اند. برای زمینه شیریکی پیچ اغلب از رنگ سفید ، قرمز ، شیری استفاده می کنند. علاوه بر رنگهای اصلی ، رنگهای مصرفی دیگر در این قسمت عبارتند از: نخودی ، سرمه ای و آبی فیروزه ای. برای ایجاد نقوش هم از رنگهای مشکی ، قرمز لاکی ، سفید ، زرد ، سبز ، یشمی ، قهوه ای ، آبی فیروزه ای ، نارنجی ، پسته ای ، دارچینی ، مسی ، حنایی ، شتری (ترمه ای) ، سورمه ای ، کرم و .... استفاده می شود.
▪ نقش:
در میان صدها گلیم به ندرت می توان چند گلیم را پیدا کرد که شبیه به یکدیگر باشند زیرا بافت آنها براساس طرحی از بیش آماده نبوده است. نقوش حیوانی ، گیاهی ، انسانی ، نقوض اشیاء و نقوش تکمیلی (نقوش جاپرکن) در گلیم شیریکی پیچ کاربرد دارد. ترنج نیز از نقوشی است که در این نوع گلیم استفاده دارد. از نقوشی که شباهت کلی به ترنج دارد و در این گلیم استفاده می شود.نقش «بابابیگی» و گل «موسی خانی» است. دیگر نقوش گلیم شیریکی پیچ عبارتند از: نقشه بوته شاهی ، گل شول ، نقش محرمات.
● شالبافی:
هوتک یکی از روستاهای چترود است که تنها کارگاه شالبافی استان کرمان را در خود جای داده است. آقای غضنفر میراحمدی هوتکی آخرین بازمانده از نسل شالبافان کرمان در خانه ای به دور از هیاهوی شهری و نام آوریهای رایج به حفظ این هنر فراموش شده مشغول است.
● آجیده دوزی:
▪ آجیده : بخیه دوزی - سوزن دوزی
آجیده دوزی یا لایه دوزی یا پنبه دوزی یکی از رودوزیهای ایرانی است که ریشهٔ عمیقی در هنرهای سنتی ایران دارد و قدیمی ترین مدرکی که پیرامون آن داریم به زمان هخامنشیان مربوط می شود. در دورهٔ اشکانیان وساسانیان نیز این هنر رواج داشته است. حجاریهای این دوره گواه بر این مدعاست. در دوره اسلامی تادورهٔ صفوی این دوخت مانند سایر دوختها از رواج نسبی برخوردار بوده و بصورتهای مختلف کاربردی تولید و مصرق می شده اما دورهٔ صفوی دورهٔ اوج این هنر می باشد. شاردن در سیاحتنامهٔ خود اشاراتی به استفادهٔ ایرانیان از پنبه دوزی برای ضخیمتر ساختن لباسهای زمستانی در ایران عصر صفوی کرده است.
آنچه باعث زیبایی لایه دوزیهای ایرانی می شود ، برجستگیهای نقوش است. زیرا در پنبه دوزی دو لایه ، لایه ای از پنبه خیلی نازک ، واتین ویا موارد مشابه دیگر در بین آستر و رویه قرار می گیرد.
در دورهٔ صفویه ، زندیه ، افشاریه ، قاجاریه ، هنرمندان آجیده دوز ، برای رویه ، پارچهٔ قلمکار ریزنقش انتخاب و آن را به شکل خاصی بخیه دوزی می نمودند.
از این نوع دوخت بیشتر برای تزئین روبالشی ، البسه ، کلاههای درویشی و شب کلاه ، بقچه ، سوزنی ، سجاده ، روانداز ، روتختی ، روکرسی ، شنل و بعضی از وسایل آشپزخانه استفاده به عمل می آید. پارچهٔ مصرفی بیشتر ابریشمی ، نخی ، پنبه ای ، مخملی ، ساتن ، کتان ، تافته ، اطلسی و پارچه های تلفیقی از نوع و جنسهای مختلف می باشد. از نقوش رایج در این هنر می توان به نقوش هندسی ، گل و مرغ ، گل بته ای ، طره ای لچکی ، شمسه ای و اسلیمی اشاره نمود.
در گذشته استانهای کرمان و خراسان از مراکز اصلی این نوع رودوزی بوده است. و در حال حاضر در ماهان نوعی کلاه درویشی تولید می گردد که آن را پنبه دوزی نموده و بر روی آن با خطوط موازی ظریف ، نقشهای برجسته ای بوجود می آورند.
● گبردوزی (زرتشتی دوزی ):
گبردوزی یا زرتشتی دوزی، همانگونه که از نامش پیداست هنری مرتبط با زرتشتیان ایران می باشد و توسط زرتشتیان ابداع گردیده است.
در گذشته رسم بود که زرتشتیان کمی پس از تولد فرزند دختر ، کار دوختن جامهٔ عروسی او را آغاز می کردند. طی چند سال جامهٔ عروس با گلدوزیهای زیبا به پایان می رسید و به یک اثر هنری جالب مبدل می شد که در حال حاضر هنوز نزد زرتشتیان یزد و کرمان رواج دارد. گبردوزی معمولاً با نخ ابریشمی الوان روی پارچه های ریزبافت انجام می شود و نگاره های رایج را بیشتر تصاویر درخت ، طاووس ، گل ، نقوش هندسی و محرمات تشکیل می دهد. نقوشی که با ابریشم الوان دوخته می شود به قدری ظریف است که بخیه های آن را فقط با ذره بین می توان دید.
پای شلوارهای گبردوزی شده را با نوارهای نازکی از پارچه های مختلف رنگی می دوزند. نقوش گل روی این نوارها بصورت خیلی ظریف با ابریشم دوخته شده است. در کنار آنها بطورمتناوب تکه های رنگارنگ پارچه ابریشم یا چیت گلدار روشن دوخته شده است.
لبهٔ شلوار گبردوزی شده که دارای پهنای زیادی است ، در قسمت زانو جمع شده و مانند بادکنکی به نظر می آید. گبردوزی بیشتر با دوختهای ترکیبی ، ساقه دوزی ، توپردوزی ، دندان موشی و زنجیره دوزی می باشد.
منبع: vista.ir