گلپونه ها ( هما میر افشار )
- مجموعه: شعر و ترانه
گلپونه های وحشی دشت امیدم
وقت سحر شد
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غمها
گلپونه های وحشی دشت امیدم
وقت جدایی ها گذشته
باران اشکم روی گور دل چکیده
بر خاک سرد و تیره ای پیچیده شبنم
من دیده بر راه شما دادم که شاید
سر بر کشیده از خاکهای تیره ی غم
من مرغک افسرده بر شاخسارم
گلپونه ها گلپونه ها چشم انتظارم
می خواهم امشب تا سحرگاهان بخوانم
افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم
گلپونه ها گلپونه ها غمها مرا کشت
گلپونه ها آزار آدمها مرا کشت
گلپونه ها نامهربانی آتشم زد
گلپونه ها بی هم زبانی آتشم زد
گلپونه ها در باده ها مستی نمانده
وز اشک غم در ساغر هستی نمانده
گلپونه ها دیگر خدا هم یاد من نیست
هم درد دل شبها به جز فریاد من نیست
گلپونه ها آن ساغر بشکسته ام من
گلپونه ها از زندگانی خسته ام من
دیگر بس است آخر جدایی ها خدا را
سر برکشید از خاکهای تیره ی غم
گلپونه ها گلپونه ها من بی قرارم
ای قصه گویان وفا چشم انتظارم
آه ای پرستوهای ره گم کرده ی دشت
سوی دیار آشنایی ها بکوچید
با من بمانید با من بخوانید
شاید که هستی را زسرگیریم دوباره
آن شور مستی را زسرگیریم دوباره
منبع:forum.98ia.com