تازه های قصه های کودکان

دوستی با حیوانات

قصه کودکانه رازهای طبیعت: ماجراجویی اولیور و لیلی

ماجراهای جادویی طبیعت قصه‌های زیبا از رازهای طبیعت قصه کودکانه رازهای طبیعت دنیای شگفت‌انگیزی است…

داستان کودکانه شلغم غول پیکر



قصه شلغم بزرگ و کشاورز

داستان کودکانه شلغم غول‌پیکر

 

قصه کودکانه شلغم غول‌پیکر

داستان کودکانه شلغم غول‌پیکر یکی از قصه‌های جذاب و آموزنده‌ای است که اهمیت همکاری و همدلی را به کودکان آموزش می‌دهد. در این داستان، کشاورزی با یک شلغم بسیار بزرگ روبه‌رو می‌شود و برای بیرون آوردن آن از زمین، به کمک دیگران نیاز دارد. در این مقاله از بیتوته، این قصه شیرین را بررسی می‌کنیم و پیام‌های اخلاقی آن را شرح می‌دهیم.

یه کشاورز توی زمینش شلغم کاشته بود. خیلی زود متوجه شد که یکی از شلغم‌ها زودتر از بقیه رشد می‌کنه و خیلی بزرگ می‌شه!

 

کشاورز به همسرش گفت:

 

داستان همکاری در مزرعه

شلغم غول‌پیکر

 

این یه شلغم بزرگ و خوشمزه‌ست! می‌تونیم باهاش یه جشن راه بندازیم!

 

شلغم غول‌آسا و حیوانات مزرعه

داستان شلغم غول‌پیکر

 

اون شلغم روزبه‌روز بزرگ‌تر شد و از هر شلغمی که تا حالا دیده بودن، چاق‌تر و سنگین‌تر شد!

 

قصه کودکانه درباره همدلی

قصه کودکانه شلغم غول‌پیکر

 

کشاورز نمی‌خواست شلغم خراب بشه، پس همسرش رو صدا کرد تا با هم اونو از خاک دربیارن.

 

داستان مصور شلغم غول‌پیکر

قصه شلغم غول‌پیکر

 

اما شلغم خیلی بزرگ و سنگین بود! هر چقدر تلاش کردن، نتونستن اونو از خاک بیرون بکشن.

 

روایت جذاب از کشاورز و شلغم

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

 

همسر کشاورز دستشو دور کمر کشاورز حلقه کرد و با تمام نیرو کشیدن و کشیدن!

همسرش داد زد:

اینجوری نمیشه! بچه‌ها رو صدا کن تا بیان کمک کنن!

 

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

داستان همکاری در مزرعه

 

نوه‌های کشاورز هم اومدن و با هم کشیدن و کشیدن! اوضاع خیلی خنده‌دار شده بود! اونا با تعجب می‌گفتن:

چرا این شلغم درنمیاد؟

 

ماجرای شلغم جادویی

قصه کودکانه درباره همدلی

 

نوه‌ها داد زدن:

سگ رو صدا کنید تا بیاد و کمک کنه!

اما وقتی سگ هم اومد و با تمام زورش کمک کرد، باز هم شلغم از خاک بیرون نیومد!

 

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

داستان مصور شلغم غول‌پیکر

 

گربه هم داشت این صحنه رو نگاه می‌کرد. اون هم جلو رفت تا کمک کنه، اما هر چقدر کشیدن، شلغم غول‌پیکر از جاش تکون نخورد!

 

داستان همکاری در مزرعه

روایت جذاب از کشاورز و شلغم

 

یه موش کوچولو که اون اطراف بود، صحنه رو دید!

 

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

داستان همکاری در مزرعه

 

موش کوچولو فکر کرد و فکر کرد! و بالاخره تصمیم گرفت که کمک کنه و شلغم رو بکشه!

 

شلغم غول‌آسا و حیوانات مزرعه

قصه کودکانه درباره همدلی

 

باورتون می‌شه؟ همون موش کوچولو یه تغییر خیلی بزرگ ایجاد کرد!

در آخر، اون شلغم غول‌پیکر از زمین بیرون اومد!

 

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

شلغم غول‌پیکر

 

کشاورز صورت سرخش رو با دستمال پاک کرد و گفت:

 

قصه کودکانه درباره همدلی

قصه شلغم غول‌پیکر

 

ممنون از همتون که کمک کردید! کی فکرش رو می‌کرد که یه موش کوچولو این‌قدر تأثیر داشته باشه!

یکی از نوه‌های کشاورز گفت:

حالا باید یه جشن بزرگ راه بندازیم!

 

قصه شلغم بزرگ و کشاورز

سوپ شلغم غول‌پیکر

 

و یه مهمونی بزرگ برگزار شد! یه قابلمه‌ی بزرگ سوپ شلغم برای همه‌ی اونایی که کمک کرده بودن!

 

داستان مصور شلغم غول‌پیکر

ماجرای شلغم جادویی

 

حتی موش کوچولو هم توی مهمونی بود! البته اون ترجیح می‌داد که یه تیکه پنیر بخوره، ولی تصمیم گرفت که سوپ رو هم امتحان کنه و بعد با خودش گفت:

چه سوپ خوشمزه‌ای! کاش یه کمی نون هم کنارش بود!

 

ماجرای شلغم جادویی

قصه کودکانه شلغم غول‌پیکر

 

پس حالا می‌دونید که وقتی همه با هم همکاری کنن، حتی کوچیک‌ترین عضو هم می‌تونه خیلی کمک کنه!

 

گردآوری: بخش کودکان بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------