دلایل داشتن یا نداشتن فرزند دوم !
- مجموعه: روانشناسی کودکان
چه دلایلی برای داشتن یا نداشتن فرزند دوم دارید؟
خیلی از مادرهایی که کودکشان در سنین بین 2 تا 5 سالگی به سر میبرد، به موضوع فرزند دوم فکر میکنند. حتی اگر تکلیفتان را با خودتان کاملا هم روشن کرده باشید، ممکن است در مورد بعضی از دلایل هنوز تردید داشته باشید. دلایلی که برای داشتن یا نداشتن فرزند دوم در این دو صفحه گفته شده، میتواند به شما نشان بدهد که به کدام دلایل باید جدیتر فکر کنید و کدامهایشان بهانههای نادرستی هستند.
میترسم دومی را مثل اولی دوست نداشته باشم
درست فکر میکنید! شما هیچ وقت دو فرزندتان را «مثل هم» دوست نخواهید داشت، اما این به معنای بیشتر دوست داشتن یکی نیست. همه مادرها با گذشت چند سال به قدری عاشق فرزندشان میشوند که نمیتوانند باور کنند میشود موجود دیگری را هم این قدر دوست داشت. مادر 2 کودک 4 و یك ساله میگوید: «وقتی پسر اولم دنیا آمد، از همان لحظه تولد، احساس کردم یک عشق جادویی بین من و او برقرار است؛ اما این اتفاق در مورد پسر دومم نیفتاد. آن موقع فکر میکردم بدترین مادر دنیا هستم، اما بعدها فهمیدم هیچ چیز بین کودک اول و دوم شبیه هم نیست. پسر کوچکترم به سرعت خودش را توی دلم جا کرد و حالا من نمیتوانم زندگیام را بدون او تصور کنم.»
تفاوت روحیه کودک اول و دوم و فرضیات ذهنی شما در مورد مادری که بر اساس خاطراتتان با کودک اول ساخته شده، میتواند به این موضوع دامن بزند و در دوران بارداری و ماههای اول نوزادی کودک دوم حالتان را بگیرد! زود افسرده نشوید. کافی است به خودتان زمان بدهید تا ببینید عشق چطور معجزه میکند.
البته ممکن است برعکس این اتفاق هم رخ بدهد. یک مادر دیگر میگوید: «وقتی فرزند دومم به دنیا آمد، من چنان غرق رابطه با او شدم که پسر بزرگترم را کلا به پدرش واگذار کردم. این چند ماه از طرفی موجب شد رابطه پسرم با پدرش بهتر شود و از طرفی هم به من اجازه داد تا کودک کوچکم را به خوبی بشناسم. به مرور هر کدام از آنها جایگاه خودشان را در زندگی من پیدا کردند و حالا رابطهام با هر دو عادی است.» در هر دو حالت، با گذشت چند ماه دیگر یادتان نخواهد آمد که دوست داشتن تنها یکی از آنها چطور بوده است!
میخواهم تمام امکانات و توجهام را به یک کودک اختصاص بدهم
ممکن است شما از نظر اقتصادی در مضیقه باشید یا هر دو به صورت تمام وقت شاغل باشید و واقعا فرصت و هزینه رسیدگی به یک کودک را هم به زحمت فراهم کرده باشید. در این صورت میتوانید در مورد این موضوع جدیتر فکر کنید. اما اگر یک خانواده معمولی هستید، در مورد این موضوع سخت نگیرید. بزرگ کردن فرزند دوم به مراتب آسانتر از فرزند اول است.
تجربه شما، هزینههایی که قبلا صورت گرفته (مثل تجهیز اتاق کودک) و حتی روحیه خودتان که حالا سهلگیرتر شدهاید و برای هر چیزی تا سرحد مرگ مضطرب نمیشوید، به شما کمک میکند که راحتتر کودک دوم را بزرگ کنید. ضمن این که کودک بعد از گذر از دوران نوزادی و شیرخواری و در حدود 18 ماهگی میتواند به کودک بزرگتر ملحق شود و ساعتهای زیادی را با همدیگر پر کنند. علاوه بر اینها شما نمیتوانید «همه چیز» را به کودکتان بدهید. عاطفه خواهر و برادری، رقابت، اشتراک، مالکیت و یک همبازی با ویژگیهای مشترک تربیتی چیزهایی هستند که شما حتی اگر تمام وقت و هزینهتان را هم صرف کودکتان کنید، نمیتوانید به او بدهید. شما حداکثر میتوانید یک مادر و پدر عالی باشید، اما نمیتوانید جای خواهر یا برادر را برای او بگیرید.
توان جسمی یا روانی برای بزرگ کردن یک کودک دیگر را ندارم
این را خودتان باید تشخیص بدهید. بارداری دوم، یک زایمان دیگر و دوره شیردهی مجدد میتواند تمام آسیبهای جسمی کودک اول را شدیدتر کند. به خصوص اگر فاصله سنی بین کودکان کم باشد (کمتر از 3 سال) ممکن است دچار عوارض جبرانناپذیری مثل آسیب به دندانها و استخوانها، افتادگی در نواحی زیر شکم و حتی تغییر فرم اندام شوید. تنها راه پیشگیری از این مشکلات، رعایت یک فاصله سنی مناسب با توجه به نظر پزشک متخصص و رعایت رژیم مناسب غذایی و ورزشی در فاصله تولد بین 2 کودک و بعد از هر زایمان است.
توان روانی و قدرت اعصاب شما هم عامل مهمی است. کودک دوم، به معنای دو برابر شدن مشکلات نیست، بلکه همه مسائل چند برابر میشوند. بعضی از مادرهایی که تا پیش از تولد فرزند دوم، خونسرد و آرام بودهاند، اعتراف میکنند که در چند ماه اول تولد فرزند دومشان برخوردهای عصبی و نامتعادلی با کودک اولشان داشتهاند که برای خودشان هم عجیب بوده. بیخوابی، شیردهی، ضعف ناشی از بارداری و زایمان و رسیدگی شبانهروزی به شیرخوار میتواند تا مدتها برنامه زندگی شما را از روال معمولی خود خارج کند. بنابراین پیش از تصمیم به بارداری مجدد، باید به این مسائل آگاه شوید و با پیشبینی همه شرایط، فاصله سنی مناسب را بین دو فرزند در نظر بگیرید.
میخواهم کودک اولم همبازی داشته باشد
اگر به این دلیل به فکر فرزند دوم هستید، جدا در تصمیمتان تجدید نظر کنید. نوزاد کوچک شما تا حدود 2 سالگی، فقط میتواند ناظر برادر یا خواهر بزرگترش باشد و حتی ممکن است بیشتر «مزاحم» او باشد تا همبازیاش. به خصوص اگر فاصله سنی کودکان بیشتر از 5 سال باشد، عملا نمیتوانید روی فرزند دوم به عنوان همبازی حساب کنید، چون تا رسیدن او به 2 سالگی، فرزند اولتان وارد محیط مدرسه شده و از بازیهای کودکانه دور شده. از همه مهمتر این که کودک دیگر، یک شخصیت واقعی است؛ اسباببازی کودک اول نیست و شما اجازه ندارید وجود او را تنها به خاطر کودک اول بخواهید. برای همبازی کودکتان میتوانید روی مهدکودک حساب کنید.
میخواهم یک خانواده گسترده داشته باشم
این دلیل، بیشتر از انتخاب داشتن یا نداشتن فرزند دوم، به سبک زندگی شما مربوط میشود. همان قدر که داشتن یک فرزند میتواند سبک زندگی شما را عوض کند و شما را از یک زوج جوان آزاد به یک مادر و پدر پرمسئولیت تبدیل کند، فرزند دوم میتواند شما را به یک خانواده شلوغ و پرمسئله تبدیل کند. در اغلب کشورهای پیشرفته، اصل خانواده با حداقل 4 نفر تعریف میشود و ترکیب یک زوج و یک کودک چندان هم خانواده به حساب نمیآید. با این حساب فکر کردن به فرزند دوم برای گسترده کردن خانواده یک دلیل خوب است که باید پیش از آن خودتان را برای این نوع زندگی آماده کرده باشید.
میخواهم سهم عشق را در زندگیام بیشتر کنم
یک دلیل رمانتیک و زیبا برای داشتن یک فرزند دیگر همین است که اگر زیرساختهای آن در خانواده و در درون شما مهیا باشد، بسیار عالی است. یادتان باشد، کودک دوم، یک کپی از کودک اولتان نیست. سعی کنید سختیها و مشکلات ماههای اول تولد فرزندتان را به یاد بیاورید. به خصوص اگر کودک اول شما حالا بزرگ و مستقل شده، ممکن است با تولد فرزند دوم از حجم مشکلات روزهای اول شوکه شوید. اگر فرزند اول شما دوران نوزادی آرامی داشته، خوب میخوابیده، بیقراری نمیکرده و خوشغذا بوده، ممکن است کودک دومتان با خصوصیاتی متفاوت شما را غافلگیر کند. پیش از تصمیمگیری در مورد فرزند دوم این موضوعات را مد نظر قرار بدهید.
منبع:bartarinha.ir