سیگنال های متناقض رفع فیلترینگ
- مجموعه: اخبار تکنولوژی

به گزارش جهانصنعت؛ تناقض آشکار در اظهارات مسوولان درباره رفع فیلترینگ تلگرام بار دیگر بیثباتی تصمیمگیری را نمایان کرده و بر فضای اقتصادی و اعتماد عمومی تاثیر منفی گذاشته است.
تناقض آشکار در اظهارات مسوولان درباره رفع فیلترینگ تلگرام بار دیگر چهره واقعی بیثباتی تصمیمگیری را آشکار کرده است؛ بیثباتیای که تنها در سطح فنی باقی نمانده و اثر مستقیم خود را بر فضای اقتصادی، سرمایهگذاری و حتی اعتماد عمومی بر جای میگذارد.
طی روزهای اخیر از یکسو مقامات دولتی از پیگیری رفع فیلتر سخن گفتهاند و از سوی دیگر رییس مجلس این ادعا را تکذیب کرده و از نبود هیچ توافقی خبر داده است.
نتیجه چنین دوگانگیای چیزی جز سردرگمی فعالان اقتصادی، بلاتکلیفی رسانهها و فرسایش اعتماد در میان کاربران نیست. بازار دیجیتال و اقتصاد پلتفرمی بر پایه پیشبینیپذیری و ثبات تصمیمگیری استوار است. فعالان این حوزه نمیتوانند هر روز نسبت به آینده ابزارها و بسترهای اصلی فعالیت خود دچار تردید باشند. در جهانی که پلتفرمها شالوده تجارت، بازاریابی، آموزش و ارتباطات را تشکیل میدهند هر پیام متناقض از سوی نهادهای تصمیمگیر حکم یک شوک اقتصادی را دارد.
تصمیمی که باید در چارچوب سیاستگذاری واحد و منسجم اتخاذ شود در ایران اغلب به میدان کشمکشهای سیاسی تبدیل شده و این همان نقطهای است که منطق اقتصادی قربانی منافع جناحی میشود.
تلگرام تنها یک پیامرسان نبوده بلکه زیربنای بخشی از تعاملات اقتصادی و رسانهای است. هزاران کسبوکار، تولیدکننده محتوا و رسانه کوچک بر بستر آن شکل گرفته و سرمایهگذاری کردهاند.
وقتی دولتها بدون برنامهریزی مشخص سیگنالهای متضاد ارسال میکنند نتیجه آن چیزی جز فرسایش انگیزه فعالان، از بین رفتن سرمایههای انسانی و مهاجرت ذهنهای خلاق نیست. سیاستزدگی مزمن اقتصاد ایران اکنون در فضای دیجیتال نیز به شکلی عریانتر خود را نشان میدهد. در حالی که بسیاری از کشورها با اتخاذ رویکردهای شفاف و مبتنی بر داده مسیر توسعه اقتصاد دیجیتال را تسهیل میکنند در ایران هنوز تصمیم درباره یک پلتفرم ارتباطی در موجی از بلاتکلیفی باقی مانده است. این وضعیت نهتنها مانع شکلگیری اکوسیستم پایدار نوآوری شده بلکه احساس بیاعتمادی عمومی نسبت به هر وعده اصلاح را نیز تشدید میکند. جامعهای که در فضای بلاتکلیفی دیجیتال نگه داشته شده به تدریج توان تحلیل منطقی خود را از دست میدهد.
خستگی از وعدههای تکراری و تصمیمهای ناپایدار مدیران و فعالان را نسبت به آینده بیتفاوت میکند.
بازار دیجیتال، قربانی بیثباتی سیاستی
در همین خصوص شهریار شفیعی، رییس هیات علمی آکادمی برند ایران در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «در روزهای اخیر انتشار خبرها و دیدگاههای متناقض درباره رفع فیلترینگ تلگرام موجب سردرگمی و افزایش ابهام در میان کنشگران اقتصادی و رسانهای شده است. به بیان دیگر در شرایط کنونی فعالان این حوزهها نمیدانند چگونه باید میزان منابع و توجه خود را نسبت به پلتفرم تلگرام تنظیم کرده و در پرتو این اخبار برنامهریزی عملیاتی مشخصی داشته باشند.» او افزود: «دوگانگی در اخبار و مواضع رسمی همواره عاملی بوده که امنیت سرمایهگذاری و اعتماد در حوزه برنامهریزی اقتصادی را تضعیف میکند. هنگامی که از «محیط کسبوکار» سخن میگوییم در واقع از پدیدهای چندبعدی صحبت میکنیم یعنی به همان اندازه که امنیت سرمایهگذاری در آن اهمیت داشته ثبات و اطمینان نسبت به پلتفرمهای فعال نیز برای افرادی که قصد فعالیت در این فضا را دارند ضروری است. امروز نمیتوان اعلام کرد که یک شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام بسته شده، فردا باز میشود و پسفردا دوباره مسدود خواهد شد. سرمایهگذاری در هر یک از این پلتفرمها فرآیندی زمانبر و پرهزینه بوده و نیازمند تخصیص منابع انسانی متخصص است.»
شفیعی در ادامه عنوان کرد: «زمانی که دولت اعلام میکند درصدد رفع فیلتر تلگرام است اما در مقابل رییس مجلس از کذب بودن توافق با تلگرام سخن میگوید نتیجه چیزی جز التهاب در بازار و سردرگمی بیشتر کنشگران و مدیران نخواهد بود. در چنین فضایی حتی اگر فردی بپرسد آیا سرمایهگذاری در این حوزه اقدامی مناسب است؟ پاسخ روشنی از سوی فعالان اقتصادی و دولت وجود ندارد بهویژه هنگامی که دو قوه در سطح عالی کشور مواضعی متناقض اتخاذ میکنند. البته «سیاستزدگی» فضای اقتصادی ایران پدیده تازهای نبوده اما خستگی مفرط مدیران در تحلیل محیط و مواجهه با بیثباتیهای مداوم اکنون به مرحلهای بحرانی رسیده است.
این خستگی ناشی از التهابهای پیدرپی اقتصادی و ریسکهایی است که ریشه در رفتارهای سیاسی دارند یعنی وضعیت مشابه بدنی است که در تب میسوزد و حتی کوچکترین حرکت در آن دردناک میشود.» او ادامه داد: «درخصوص پدیدهای مانند تلگرام که کاربران سالها به فیلتر بودن آن عادت کردهاند وقتی بار دیگر امید به رفع فیلتر آن در میان مردم زنده شده و سپس این امید ناگهان از بین میرود موجب عصبانیت و احساس بلاتکلیفی میشود. نگه داشتن جامعه در چنین برزخی که سرنوشت فیلترینگ در آن نامشخص است، پیامدهای گستردهای به همراه دارد.
شفیعی در پایان گفت: «در شرایط فعلی کنشگران اقتصادی کشور در وضعیت بیتصمیمی و تردید قرار گرفته و نمیدانند چه مسیر عملی باید در پیش گیرند. درنهایت هزینه این بیبرنامگی و نبود هماهنگی میان نهادهای تصمیمگیر را مردم میپردازند. امید است که «خرد اقتصادی» دستکم به اندازه جناحبندیهای سیاسی در تعیین رفتار سیاستگذاران کشور تاثیرگذار باشد.»
سیاستزدگی سرمایه و اعتماد را فیلتر میکند
بیثباتی در سیاستگذاری ارتباطی ایران صرفا یک مساله فنی یا تصمیمی درباره یک پلتفرم خاص مانند تلگرام نبوده بلکه نشانهای از ضعف ساختاری در درک پویاییهای اقتصاد دیجیتال است. در جهان امروز سیاستگذاری در حوزه فناوری نه بر پایه تصمیمهای ناگهانی بلکه براساس تحلیل داده، ارزیابی ریسک و ثبات در تصمیمگیری شکل میگیرد. در ایران اما فضای تصمیمسازی همچنان به عرصهای واکنشی و سیاستزده بدل شده که هر تغییر در آن بدون ارزیابی اثرات میانمدت و بلندمدت انجام میشود. رفع یا تداوم فیلترینگ در ذات خود یک تصمیم مدیریتی نبوده بلکه نوعی «سیگنال رفتاری» از سوی دولت به جامعه و بازار است.
وقتی این سیگنال متناقض ارسال میشود اعتماد به نظام تصمیمگیری فرو میریزد. در نتیجه فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران در فضای دیجیتال از پیشبینی رفتار دولت ناتوان میشوند و ناتوانی در پیشبینی به معنای توقف سرمایهگذاری است. این چرخه بلاتکلیفی هزینهای پنهان اما بسیار سنگین دارد؛ نه فقط برای کسبوکارهای آنلاین بلکه برای اعتبار دولت در حوزه سیاستگذاری عمومی. کشوری که در تصمیمات ارتباطی خود ثبات نداشته در جذب سرمایه و توسعه فناوری نیز موفق نخواهد بود. راه خروج از این چرخه نه در رفع موقتی فیلترها بلکه در بازطراحی نظام تصمیمسازی است؛ نظامی که شفاف، پاسخگو و مبتنی بر ارزیابی پیامدها عمل کند. تا زمانی که سیاستگذاری در ایران از منطق «تصمیم برای کنترل» به منطق «تصمیم برای رشد» تغییر نکند هر گفتوگو درباره رفع فیلتر صرفا تکرار بحثی خواهد بود که از پیش شکست خورده است.










