جریان خزنده برای نفوذ در «جامجم»
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 14 مهر 1399 08:23
«رفتن عبدالعلي عليعسکري از سازمان صداوسيما، تاکنون در حد شايعهاي بوده که از همان سال نخست آمدنش هرازگاهي مطرح شده است و البته در ساعات گذشته بار ديگر قوت گرفته است. در آخرين خبرهاي منتشر شده در فضاي مجازي که از شامگاه شنبه ـ 12 مهر ماه ـ به کررات و به شکلهاي گوناگون دست به دست ميشود، برخي ادعاي استعفاي رئيس سازمان صداوسيما را مطرح کردهاند؛ خبري که در پيگيري از برخي بخشهاي صداوسيما تاکنون تاييد نشده و اينگونه اعلام شده است که دستکم تا انتخابات رياستجمهوري خبري از تغيير نيست.» مطلب بالا را ديروز خبرگزاري ايسنا منتشر کرده است.
دفتري در شمال تهران است؛ در اين دفتر مبلي است که از 23 بهمن 57 تا به امروز 7 نفر روي آن نشستند و هر يک پس از مدتي با آن اتاق خداحافظي کردند. حيطه مسئوليت صاحبان اين کرسي فقط همان اتاق يا يک طبقه نيست بلکه کل کشور و حتي خارج کشور از آنجا مديريت ميشود و نامش سازمان صداوسيماست. سازماني که هر چه از ابتداي استقرارش دور ميشود نارضايتيها از عملکردش هم زيادتر ميشود و به سختي ميتوان جمع قابلتوجهي را يافت که با عملکرد جامجم موافق باشند. اين سازمان از صادق قطبزاده تا عليعسکري روزهاي تلخ و شيريني داشته و دارد. سازماني که هر چه به جلو رفت سياستورزي جناحي در آن پررنگ شد و واژه ملي در چيدن مهرهها در بخشهاي تاثيرگذاري معناي حق مسلم يک جريان را به خود گرفت. آنگاه که مديري مانند سرافراز آمد تا تغييراتي در چيدمان مستحکم اين سازمان دهد بهناگاه مجبور به خداحافظي شد تا مبادا جريانهاي درونسازماني در کنار همکاري که داراي سليقه سياسي متفاوت است بنشيند!
از قطبزاده تا عليعسکري
يکي از موضوعات درباره مديران صداوسيما سرنوشتي است که برايشان رقم خورده بود.از صادق قطب زاده نخستين رئيس صداوسيما که سرنوشتي جز اعدام نداشت تا عبدالعلي عليعسکري که از22 ارديبهشت 1395تا امروز بر اين کرسي تکيه کرده و هر از چندگاهي شايعه برکناري اش منتشر ميشود! نکته مهم اين است که چه جرياني و به چه دليل تمايل به بقاي عليعسکري در صداوسيما ندارد؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به حواشي ايجاد شد براي روساي خاص صداوسيما در دورههاي مختلف توجه داشت.
محمد هاشمي آمريکايي است!
محمد هاشمي به مدت 13 سال بر کرسي صداوسيما نشست اما زماني که سياستهاي اين سازمان با منافع برخي ديگر از مدعيان همخواني پيدا نکرد، زمينه خداحافظي هاشمي را آماده کردند. خودش ميگويد: «تابستان 1360 که مدير سازمان صداوسيما شدم، مشکلات داخلي و بيروني خيلي زياد بود. در آن شرايط، شورا ميخواست در امور اجرائي دخالت کند و من هم مديري نبودم که بپذيرم آنها در امور داخلي دخالت کنند. بعد از شش ماه با من بد شدند. به سريالهايي که ميساختيم ايراد ميگرفتند» در اينجا نقش جريان داراي منافع در اداره صداوسيما هويداست. هاشمي در بخش ديگري ميگويد: «من اطلاعيهاي را به عنوان مديرعامل سازمان نوشتم و به مدير پخش دادم و اين جمله را بدون اينکه بگويم از امام است نوشتم از خبرگان و آن را پخش کرديم.
فرداي آن روز شوراي سرپرستي مرا محاکمه کرد که اين اطلاعيه چه بود؟ خبره شما چه کسي است؟ نکند از آمريکا خبره با خودت آوردهاي؟» در اينجا همان جريان از اتهامزني به هاشمي براي رسيدن به اهدافش بهره برده است. اگرچه محمد هاشمي در دوران رياستش بر صداوسيما متعلق به جناح چپ آن زمان و به تعريفي اصلاحطلب امروز نبود اما زمان زيادي طول نکشيد که عيان شد برادر آيتا... هاشمي يک اصلاحطلب معتدل است و جرياني که سبب حواشي زيادي براي او شده بود همان جرياني است که سالها در تلاش براي تصاحب همه تريبونها در کشور است چرا که ميداند بدون تبليغات و حذف رقيب جايگاهي در جامعه نخواهد داشت. البته تنها هاشمي نبود که اين جريان خزنده به دنبال حذف او بودند.
اخم جريان خزنده به اصلاحطلب شدن دو رئيس
دوران رياست علي لاريجاني بر صداوسيما دوران استراحت نسبي اين جريان خزنده بود چرا که تا حدودي ميتوانستند به اهدافشان نائل آيند که البته در اواخر رياست او دشمنيهاي جريان خزنده کمابيش نمايان بود. صداوسيما در دوران ضرغامي هم براي اين جريان امن و آرام بود چراکه عزتا... ضرغامي در آن مقاطع خودش را اصولگرايي در خدمت اصولگرايان تعريف کرده بود و روي خوش به اصلاحطلبان نشان نميداد اما زمان زيادي نگذشت که علي لاريجاني در ليست اميد اصلاحطلبان جاي گرفت و به مجلس رفت و ضرغامي هم مشي اصلاحطلبانه برگزيد و با اين جريان دمخور شد. تغيير رويکرد دو مدير صداوسيما به سمت جريان اصلاحات نشان داد که جريان خزنده در مقاطع موقتي خود را پيروز ميدانسته و بس.
تله شهرزاد با لايه حدادعادل
رئيس بعدي صداوسيما سرافراز بود، رئيسي که آمد با همه فرق داشته باشد يعني خود خودش باشد اما جريان خزنده اجازه ماندن به او نداد و مجبور به استعفا شد. نام سرافراز با شهرزاد ملاقليخان عجين شد و لطمات زيادي به او وارد کرد. اما سرافراز در کتاب روايت يک استعفا به نقش غلامعلي حدادعادل در استعفايش بارها اشاره کرده است. در قسمتي از اين کتاب، سرافراز به ماجراي پيامرسان سروش اشاره ميکند که به خاطر مسائلي با اين پيامرسان مخالف بوده، اما افرادي به دنبال اجراي اين پروژه بودند. بعد از استعفاي سرافراز از صداوسيما، حدادعادل جانشين او نشد، اما بعضي از نزديکان او در مسئوليتهاي استراتژيک اين شبکه قرار گرفتند. از جمله علي فروغي که به شبکه سه سيما رفت و فرزند حدادعادل مسئوليتي مياني در اين سازمان داشت.
آرمان ملي / مطهره شفيعي