گنج مقبرۀ «شاهزادۀ یخی» بعد از 1400 سال از زیر خاک بیرون آمد
- مجموعه: اخبار گوناگون

به گزارش فرادید، این قبر در اکتبر ۲۰۲۱ هنگام ساخت و ساز در منطقهای به نام توسنهاوزن در ایالت بایرن آلمان کشف شد. در این محل بقایای یک ساختمان رومی یافت شد که در قرن هفتم تنها برای دفن همین کودک اشرافزاده بازسازی شده و عملاً به آرامگاهی اختصاصی برای او تبدیل شده بود.
به دلیل تکنیکی که برای بیرون آوردن جسد به کار رفت، این کودک را «شاهزاده یخی» نامیدند: باستانشناسان برای حفظ وضعیت محتویات قبر، آن را با نیتروژن مایع منجمد کردند و به صورت یک بلوک یخزده کامل بیرون آوردند.
دیوارهای ضخیم و سنگی قبر بهخوبی با ملات آهک درزگیری شده بودند، به طوری که طی قرنها هیچ ذرهای از خاک یا آلودگی وارد آن نشده بود. حتی بخشهایی از لباس ابریشمی و غلاف چرمی شمشیر نیز در وضعیت قابل مشاهده باقی مانده بود. اما از آنجا که این اشیای آلی در میان خاک فشرده نبودند، با کوچکترین تکان ممکن بود از بین بروند.
باستانشناسان اداره کل میراث فرهنگی بایرن با ابتکاری فوری، دیوارهای سنگی قبر را برداشتند، اطراف آن را با تختههای چوبی نرم تقویت کردند، صفحهای فلزی زیر آن قرار دادند، محتویات را لایهلایه خیس و سپس منجمد کردند. پس از آن خاک اطراف را جدا کرده و بلوک یخزده را یکجا بیرون کشیدند. سقف، کف و دیوارههای قبر به صورت جداگانه جدا شد.
بلوک یخزده به آزمایشگاه حفاظت در شهر بامبرگ منتقل و در فریزری نگهداری شد تا فرایند ذوبسازی آن در شرایط کنترلشده دما و رطوبت آغاز شود. دانشمندان دریافتند که این پسر بچه بین سالهای ۶۷۰ تا ۶۸۰ میلادی و در سن تنها یک سال و نیمگی جان باخته است. بررسیهای DNA نشان میدهد که چشمان آبی و موهای روشن داشته و تحلیل ایزوتوپهای دندانهایش ثابت میکند که در همان منطقهای که دفن شده، متولد و بزرگ شده بود. علت مرگ او سپسیس (عفونت خونی) ناشی از عفونت گوش میانی بود؛ بیماریای که در آن زمان بهدلیل نبود آنتیبیوتیک بسیار کشنده بود.

خانوادهاش احتمالاً از بزرگان منطقه بودند؛ کسانی که به ابریشم وارداتی از امپراتوری بیزانس و هنرهای دستی گرانقیمت دسترسی داشتند. آنها برای کودک خود در ملک رومی سابق، ساختمانی سنگی ساختند. در دورهای که ساختمانهای سنگی نادر بود، این خانواده سنگتراشان ماهری استخدام کردند تا آرامگاهی با دیوارهای ضخیم و ملات آهک بسازند.
کودک روی پوست حیوانی خوابانده شده بود و لباسهایی چرمی، شلوار و پیراهن آستینبلند از کتان لطیف به تن داشت که سرآستینها و جلوی آن با نوارهای ابریشمی بیزانسی تزئین شده بود. دستبندهای نقرهای به دو مچ او بسته شده و کفشهای چرمیاش دارای زنگولههای نقرهای بودند. شمشیری کوتاه با تزئینات طلایی و غلاف چرمی نیز به کمرش بسته شده بود. پارچهای که با صلیبی از ورقههای طلا تزئین شده بود نیز در قبرش گذاشته شده بود که ممکن است نشانهای از باورهای اولیه مسیحی یا تأثیر نمادهای مسیحی باشد.
در پایین قبر، اشیای دیگری نیز قرار داشتند که احتمالاً روی حصیری چیده شده بودند: یک لگن برنزی حاوی شانه، کاسهای چوبی، لیوانی کرویشکل با تزئینات نقره، مقداری خوراکی شامل فندق، سیب و گلابی. همچنین استخوانهایی در کنار لگن پیدا شد که ابتدا تصور میشد مربوط به سگ باشد، اما در واقع متعلق به یک بچهخوک بود. تمام این اقلام بخشی از یک آیین مهمانی رسمی بودهاند؛ جایی که شرکتکنندگان ابتدا دستانشان را در لگن برنزی میشستند، موهایشان را شانه میکردند و سپس از ظروف چوبی با تزئینات نقرهای غذا و نوشیدنی میخوردند.
ساختمانی که این قبر را در خود جای داده بود، پس از دفن کودک دستکم دو بار بازسازی شده و برای چندین دهه، شاید نسلها، بهعنوان مکانی برای پرستش و یادبود باقی مانده بود. متیاس فَیل مسئو.ل باستانشناسی ایالت بایرن میگوید: «آنها نهتنها این کودک را با احترام به خاک سپردند، بلکه با دقت و مراقبت، یادش را نیز زنده نگه داشتند».
