واسه همه گرونیات مرسی!
- مجموعه: اخبار اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 23 ارديبهشت 1398 09:21
قیمت کاغذ بالاخره کار دست روزنامهها و مجلهها داد. یکسری از مجلات که بیسروصدا تعطیل شدهاند، دو روزنامه که دیروز تعداد صفحاتشان را کاهش دادند، احتمالا چند روزنامه و مجله هم بهزودی زحمتشان را «کم»میکنند تا وجودشان کسی را ناراحت نکند.
من: قربان واقعا روزنامهها با این شرایط دیگه نمیتونن ادامه بدنها!
مدیر: خب نتونن! به من چه؟!
من: نمیشه که، بالاخره باید یه حمایتی صورت بگیره، حیفه!
مدیر: چی حیفه بابا؟ اصلا شما توی روزنامههاتون مگه چی مینویسید؟!
من: گزارش، خبر، تحلیل، یادداشت، کاریکاتور، طنز و...
مدیر: خب خیلی بیجا میکنید. اصلا از بنده چرا نمینویسید؟
من: اگه مصاحبهای کنید منتشر میکنیم!
مدیر: ببین نشد دیگه! از قدیمم گفتن دیگی که واسه من نجوشه میخوام نجوشه!
من: یعنی چی؟
مدیر: بنده از جام بلند بشم و برم با هزار مصیبت و بدبختی کاغذ جور کنم و برای شما بیارم، اونوقت در مورد خودم چیزی ننویسید؟!
من: روزنامه باید در مورد همه چیز بنویسه خب.
مدیر: همین دیگه! تا وقتی این تفکر مسموم توی مطبوعات جریان داره که شما باید فقط از بنده و دوستان بنده بنویسید، همین آش و همین کاسهس!
من: پس حق بقیه چی میشه؟!
مدیر: پسرجان! عزیزم! نفهم! آدم دستی که ازش نون میگیره رو که گاز نمیگیره.الان خود شما، چرا بنده رو بهعنوان یک مدیر مدبر و کارکشته، هر روز تیتر یک نمیکنید.
من: آخه شما که هر روز حرف نمیزنید که ما تیتر یکش بکنیم که.
مدیر: خب حرف نزنم! شما تیتر بزن امروز جناب مدیر حرف نزد، یه عکس خوشگل تمام قدم ازم بذار. عکسا رو هم حتما از نوید پسرم بگیر، دکترای کامپیوتر داره، تو نمیدونی چطوری فِتوشاپ و تقطیع میکنه، باباش فداش بشه. همین دیشب منو گذاشت کنار بروسلی، اصلا یه وضعی... الو؟! الو؟!
آرمان