سخنانی از امام حسین علیه السلام
- مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان
1. ل تقولنّ في أخیک إذا تواری عنک إلاّ ما تحب أن یقول فیک إذا تواریت عنه.
برای برادری که شما را ترک کرده است چیزی نگوئید آنچه را که دوست دارید برای شما بگویند در هنگام ترک کردن بگویند.
2. للسلام سبعون حسنة تسع و ستون للمبتدیء و واحدة للراد.
برای سلام کردن هفتاد حسنه است. شصت و نه حسنه برای ابتداء کننده به سلام و یک حسنه برای کسی که جواب می دهد.
3. الناس عبید الدنی و الدین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محّصوا بالبلاء قل الدیّانون.
مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه ای است بر زبانشان و آن را همان طور که زندگیشان بگذرد تغییر می دهند. پس هنگامی که به بلا گرفتار می شوند دینداران کم هستند.
4. قال و هو یوصي ابنه: أي بني، إیاک و ظلم من لا یجد علیک ناصراً إلا الله جل و عز.
در وصیت به فرزندشان فرمودند: ای فرزندم بر حذر باش از ظلم به کسی که در مقابل تو کسی را جز خدای عزّوجلّ ندارد.
5. إیاک و ما تعتذر منه فإن المؤمن لا یسيء و لا یعتذر و المنافق کل یوم یسيء و یعتذر.
بر حذر باش از آنچه باید به خاطرش عذرخواهی کنی چرا که مؤمن خطائی نمی کند که معذرت خواهی کند و منافق هر روز خطاء می کند و معذرت خواهی می کند.
6. ل یکمل العقل إلا باتّباع الحق.
عقل کامل نمی شود مگر با تبعیت کردن از حق.
7. العلم لقاح المعرفة، و طول التجارب زیادة في العقل، و الشرف التقوی و القنوع راحة لأبدان، و من أحبک نهاک...
علم ماده و ریشه معرفت است و تجربه های طولانی عقل را زیاد می کند و شرافت تقوا و قناعت، راحتی جسم را به دنبال دارد و هر که تو را دوست دارد تو را (از بدی ها) نهی می کند.
8. قیل له کیف أصبحت یابن رسول الله؟ قال: أصبحت ولي رب فوقی، و النار أمامي، و الموت یطلبني، و الحساب محدق بي و أنا مرتهن بعملي، لا أجد ما أحب، و لا أدفع ما أکره، و الأمور بيد غیري فإن شاء عذّبني، و إن شاء عفا عنّي، فأيّ فقیر أفقر مني؟!...
به حضرت خطاب شد چگونه صبح کردید یابن رسول الله؟ فرمودند صبح کردم در حالی که برای من پروردگاری است در بالای سرم و آتشی در مقابل من و مرگ مرا می طلبد و حساب مرا از هر طرف احاطه کرده است و من در گرو عمل خود هستم. نمی یابم هر آنچه را که دوست دارم و دفع نمی کنم آنچه را که دوست ندارم و امور من به دست غیر من است پس اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد مرا می بخشد پس چه فقیری فقیرتر از من است؟!
9. افعل خمسة اشیاء و أذنب ما شئت، فأول ذلک: لا تأکل رزق الله و اذنب ما شئت و الثاني أخرج من ولاية الله و أذنب من شئت، و الثالث: اطلب موضعاً لا یراک الله و أذنب ما شئت و الرابع: إذا جاء ملک الموت لیقض روحک فادفعه عن نفسک و اذنب ما شئت و الخامس: إذا أدخلک مالک في النار فلا تدخل في النار و أذنب ما شئت.
پنج عمل انجام بده و بعد هر چه می خواهی گناه کن: اول اینکه رزق خدا را نخور و دوم از ولایت و حکومت خدا خارج شو و سوم جائی را پیدا کن که خدا تو را نبیند و چهارم هنگامی که ملک الموت را برای قبض روحت می آید آن را از خود دور کن و پنجم زمانی که تو را می خواهند وارد آتش کنند داخل در آتش (جهنم) نشو.
10. یابن آدم إنّم أنت أیام کلما مضی یوم ذهب بعضک.
ای فرزند آدم همانا تو همچون روزها می باشی که هر روز که می گذرد از تو کم می شود.