دیگه با فقر خداحافظی کن!
- مجموعه: متفرقه دینی
یكى یكى از اصحاب رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم نزد آن حضرت از تنگدستى شكایت كرد. آن حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
خداوند كه رازق است بر طبق مصلحت، براى برخى، روزى زیاد و براى بعضى، روزى كم مقدر مىكند; ولى انسان طاهر و پاكدامن را تهى دست نمىگذارد و روزى او را تامین مىكند. البته از آن جا كه آلودگى «دركات» دارد، طهارت نیز «درجات» خواهد داشت; بنابراین، رزق هم اقسامى پیدا مىكند.
این حدیث، معارف زیادى را در بر دارد. معناى دوام طهارت تنها این نیست كه انسان، همیشه با وضو باشد; وضوى دائم یكى از اقسام طهارت است; مثلا، كسى كه اهل كار و كسب نیست، طاهر نیست. چون براى كسى كه بخواهد خود و عایله خود را تامین كند كسب، واجب است و او هرگز آلودگى ترك كسب را نمىتواند با وضوى دایمى ترمیم كند. چون دائم الوضو بودن، كارى مستحب و ترك كسب، كارى حرام است و حرام را نمىشود با مستحب جبران كرد. اگر كسى دائم الطهاره باشد، اولا وظیفههاى فقهى خود را مىشناسد و آنگاه به آنها عمل مىكند. كاسب طاهر، حلال مىخرد و حلال مىفروشد و احتكار، گرانفروشى و كم فروشى نمىكند:
«وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ الَّذِینَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ »2
قرآن كریم هشدار مىدهد كه روزى وافر و فراوان، مصلحت همه نیست:
« وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ »3:
اگر وضع مالى گروه خاصى در جامعه، رو به «تكاثر» برود، فساد آنان دامنگیر عدهاى مىشود.
انسان، طغیان مىكند و طغیانش بر اثر بىنیاز دیدن خود از خدا یا از خلق است. «تكاثر» زمینهاى براى طغیان است. پس مصلحت نیست كه همگان با تكاثر به سر برند
در جاى دیگر می فرماید:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ »4
یا میفرماید:
«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى »5
انسان، طغیان مىكند و طغیانش بر اثر بىنیاز دیدن خود از خدا یا از خلق است. «تكاثر» زمینهاى براى طغیان است. پس مصلحت نیست كه همگان با تكاثر به سر برند; ولى كوثر كه مال حلال كافى، براى اداره یك زندگى متوسط آبرومندانه است با مواظبت بر طهارت، تحصیل مىشود.
... نكته مهم آن است كه روا نیست نیت شخص طاهر از طهارت، رسیدن به روزى فراوان باشد، چون او طهارت جان را وسیله رفاه تن قرار مىدهد. به عبارت دیگر اگر كسى سعى كند، گناه نكند و جانش را از آلودگى برهاند به این منظور كه روزى مادى او زیاد بشود، او هدف والایى را وسیله چیزى پست قرار داده و درست مانند این است كه به حكیم فرزانهاى دستور دهند اتاقى را رفت و روب كند. پس انسان باید بكوشد این طهارت را وسیله رزق مادى قرار ندهد.6
1. بحار،ج 105،ص 16; «ففعل ذلك فوسع علیه الرزق»(مستدرك الوسائل،ج 1،ص 300).
2. سوره مطففین، آیات 1-3.
3. سوره شورى، آیه 27.
4. سوره روم، آیه 41.
5. سوره علق، آیه 6-7.
6. تفسیر موضوعى قرآن كریم، جوادی آملی