باور کنم که دوستم داری؟
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
افسانهای میگوید تا زمانی كه عشق وجود دارد همهچیز عالی است. عشق اساس زندگی و بر همهچیز پیروز است. اگر عشق باشد هیچ مشكل و تعارضی در زندگی مشترك پیدا نخواهد شد و در حقیقت عشق و تعارض ناسازگار با همدیگر هستند. ولی باید دانست كه وجود تعارض اساس زندگی مشترك است و یكی از مهارتهای مهم زوجهای جوان شناختن، اداره كردن و حل تفاوتها و تعارضات آنهاست. مهارت كنترل و حل تفاوتها برای یك ازدواج سالم ضروری است. آنچه كه برای زندگی مشترك خطرناك است، نزاع و درگیری است كه به شكل اهانت به همسر، تهدید، استثمار، كینهتوزی و پرخاشگری نمود مییابد و این نزاع و درگیری باعث از بین رفتن زندگی میشود.
به یاد داشته باشید همیشه همسرتان را مانند دوست صمیمی خود بدانید و به جای آن كه با عصبانیت از او ایراد بگیرید ضمن تمركز روی حل مسئله از احساس پیروزی بر همسر و یا تحقیر او اجتناب نمایید. حل تعارضات به شكل احترامآمیز و نه با نزاع و بیان احساسات و نگرانیها مثمرثمر خواهد بود. همواره باید سعی ما بر آن باشد تا تعارضات را به شیوه «برد ـ برد» حل نمود و یا حداقل به طریقی كه هركدام از زوجین با آن موافق باشند عمل كرد.
بعضی از زوجین با سادهانگاری از شیوههای اجتناب از تعارضات استفاده میكنند و از مشكل و تعارض چشمپوشی میكنند تا آن تعارض از بین برود. مشكل اجتناب و نادیده گرفتن تعارضات موجود در زندگی مشترك آن است كه در زندگی مشترك در واقع تفاوتها و تعارضات همواره وجود دارند و سازش زیاد با مسائل مانع پیشرفت میگردد. تفاوتها همیشه و همه جا وجود دارند بنابراین بهتر است مشكلات را به صورت پیشگیرانه و در مراحل اولیه و قبل از آن كه به صورت حاد و با خشم و رفتارهای منفی نمود پیدا كنند، حل كرد.
در بعضی زوجین ممكن است یكی از طرفین وجود مشكل را انكار نموده و از این كه مشكل را بپذیرد طفره رود. در این حالت مشكلات انكار شده و به بدتر شدن اوضاع میانجامد چرا كه به حساب عدم صداقت و نقش بازی كردن در روابط بین زوجین گذاشته میشود.
وقتی بین زن و شوهر اختلافی پیش میآید، به نتایج خاصی میانجامد. سه نتیجه احتمالی تعارض به شرح زیر است:
1- ناپدید شدن: موضوعی که موجب تعارض و اختلاف شده است، با گذشت زمان از بین میرود.
2-بن بست: شرکای زندگی در موضوع مورد اختلاف (گیر) میکنند و هیچ گونه اقدامی انجام نمیدهند. این وضعیت ممکن است شامل توافقی سطحی و گذرا یا بیتفاوتی همراه با خصومتی پنهان باشد که در هر دو حالت به زودی به جر و بحثی دیگر منجر میگردد.
3-حل و فصل: زن و شوهر برای خاتمه دادن به تعارض دست به کار میشوند.
چگونه تعارضهایمان را حل كنیم
برای آن كه بدانیم چگونه باید تعارضات را حل كنیم ابتدا باید بدانیم تعارضاتی كه در زندگی وجود دارند شامل مباحث جزئی یا بحثهای جدیتر است. در بحثهای جزئی از شیوه ارتباطی شنونده ـ گوینده استفاده كنید. هر یك از زوجین احساسات و افكارش را بیان كند. به همسرتان توهین نكنید، منظورتان را رك و راست بیان نمایید. هیچگاه همسرتان را استثمار و یا تحقیر ننموده و از موضع قدرت با او برخورد نكنید. مطمئن شوید كه همسرتان صحبت خود را بیان میكند و احساسات او را تأیید كنید. تأیید كردن احساسات به معنای موافقت شما با انتقاد و شكایت و پذیرفتن راهحل نیست. به عنوان مثال ممكن است شما با شیوه حل مشكلات مخالف باشید، اما در عین حال بیان میكنید كه حل مشكل چقدر برای شما مهم است. در بیان پیشنهادات مطمئن شوید كه وقت كافی برای بررسی راهحلها صرف كردهاید و سادهترین راهحل را نپذیرفتهاید. همسرتان را تهدید و یا مجبور نكنید. مطمئن شوید كه راهحل برای هیچ یك از زوجین مضر نیست. هر مشكل باید براساس شایستگیها بررسی شود. توجه كنید كه باید با تفاوتها كنار آمد، نه این كه آنها را فراموش كرد و یا دائماً با آنها درگیر شد. در ازدواج سالم باید بین پذیرفتن خود و پذیرفتن همسر تعادل برقرار گردد.
روش طرح مسئله یک فرایند مشارکتی است و به شما برای رسیدن به رضایت بخشترین راهحل کمک میکند. این روش 6 مرحله دارد:
مرحله 1: این مرحله همیشه حساسترین مرحله (و اغلب وقتگیرترین آنها) در حل مسئله است. درک روشن نیازهای یکدیگر برای حرکت به سوی راه حلی که ارضاء کننده آن نیازها باشد اساسی است. در این مرحله تمام توجه باید فقط معطوف به نیازها باشد به دلیل این که همه ما عادت کرده ایم به جای بیان نیازهایمان، راه حل آنها را عنوان کنیم . پس وقت کافی برای تشخیص دقیق مشکل بگذارید. توجه به این نکته نیز مهم است که اغلب در بیان صادقانه احساسات، روشن میشود که بین شما و طرف مقابل، بیش از یک اختلاف وجود دارد و شاید لازم باشد به هر یک از آنها گوش دهید؛ و ببینید کدام یک، از اولویت بیشتری برخوردارند و یکی یکی روی آنها کار کنید.
سعی نکنید یک راه حل را تشویق یا تحمیل کنید و یا آن که دیگری را به پذیرفتن راه حلی که دوست ندارد تشویق نکنید زیرا اگر هر دو طرف راه حلی را آزادانه انتخاب نکنند ممکن است بعداً به آن عمل نکنند.
مرحله 2: به وجود آوردن راه حلهای ممکن (تفکر سریع خلاقانه): این قسمت حل مسئله، بخش خلاقانه آن است. مرحلهای که هر دوی شما میگویید: «بیا عقلهایمان را روی هم بگذاریم و یک راه حل سازنده پیدا کنیم» اغلب رسیدن فوری به یک راه حل آسان نیست، در عین حال راه حلهای اولیه با این که خودشان قابل قبول نیستند باعث انگیزش افکاری میشوند که راه را به سوی نظرات بهتری می گشاید . از قضاوت یا انتقاد، از راه حلهای یکدیگر بپرهیزید.
مرحله3: ارزشیابی راه حلها حالا هر دوی شما میخواهید به ارزیابی راه حلها بپردازید. راه حلهای ارائه شده چه چیزهایی هستند؟ آیا آنها برای هر دو عادلانه اند؟ آیا یک راه حل به نظر کاراتر از راه حل دیگر میآید؟ آیا دلیلی هست که نشان دهد کارایی لازم را ندارد؟ آیا عمل کردن به آن بیش از حد مشکل خواهد بود؟اگر در این مرحله راه حلها را به خوبی بررسی نکنید، در پایان یا با یک راه حل ضعیف روبه رو خواهید شد و یا با راه حلی که نهایتاً با جدیت به آن عمل نخواهید کرد.
مرحله 4: تصمیمگیری روی یک راه حل قابل قبول برای هر دو طرف در این مرحله است. سعی نکنید یک راه حل را تشویق یا تحمیل کنید و یا آن که دیگری را به پذیرفتن راه حلی که دوست ندارد تشویق نکنید زیرا اگر هر دو طرف راه حلی را آزادانه انتخاب نکنند ممکن است بعداً به آن عمل نکنند. بعد از این کار میتوانید آن را بنویسید تا مطمئن شوید در آینده در مورد تصمیمی که هر دو بر آن توافق کردید سوءتفاهمی پیش نمیآید.
مرحله 5: عمل بر اساس راه حل چون رسیدن به راه حل یک چیز است و عمل کردن به آن چیز دیگری است. مشخص کنید چه کسی باید تا چه وقت چه کاری را انجام دهد. از تحت فشار قرار دادن طرف مقابل بپرهیزید. و اگر با گذشت زمان، طرف دیگر به سهم خود،عمل نکند لازم است شما با پیامی مثل تو به توافق خودت عمل نکردی طرف مقابلتان را متوجه این نکته کنید که شما از او انتظار داشته اید مسئول باشد.
مرحله 6: کنترل نتایج راه حل . حالا زمان آن فرارسیده که اثر بخشی راه حل خود را با این سوال مورد ارزشیابی قرار دهید: آیا این راهحل به نیازهای هر دوی ما پاسخ میدهد؟ از آن جایی که مسائل و مشکلاتی که مردم با آن روبه رو میشوند تحت تاثیر عوامل غیر قابل پیش بینی و پیچیده زیادی است، ممکن است این روش حل مسئله، همیشه مطلوبترین نتیجه را به وجود نیاورد. و ممکن است با رسیدن به یک هدف، هدف دیگری که از اولی مهمتر بوده به خطر بیافتد.
منبع:ksabz.net