زندگینامه انوشیروان دادگر و شکوه و افتخار انوشیروان دادگر در تاریخ ایران



انوشیروان دادگر

انوشیروان دادگر

 

انوشیروان دادگر: حکومت و ارتقاء ایران باستان 

دراین مقاله از بیتوته ، به معرفی انوشیروان دادگر پادشاه ساسانیان پرداخته خواهد شد. انوشیروان دادگر، یکی از مهم‌ترین حاکمان در تاریخ ایران بوده و با اصلاحات اقتصادی، توسعه فرهنگ و علوم، و ترویج عدالت با نام‌آوری خود افتخار آورد.

 زندگینامه خسرو یکم(انوشیروان دادگر)

خسرو یکم معروف به خسرو اَنوشه‌روانِ دادگَر، دومین‌ فرزند قباد یکم و بیست و دومین شاهنشاه ساسانی بود. او از سپتامبر ۵۳۱ تا فوریهٔ ۵۷۹ میلادی بر ایران حکومت می‌کرد. 

 

دوران کودکی خسرو انوشیروان

خسرو در اردستان به دنیا آمد. وی سومین پسر قباد بود و دارای دو برادر به نام‌های کاووس و جم بود. مادر خسرو  وخواهرش با او زندگی می کردند. برخی منابع ادعا می‌کنند که مادر او دختر اسپهبد بویه یعنی سپهبد بویه بود. ولی طبق برخی  داستان ها، مادر خسرو یک دختر دهقان  از دودمان‌های قدیم بود که قباد در دوران فرار از تبعید با او ازدواج کرده بود. قباد امیدوار بود که ویژگی‌های پادشاهی را در خسرو ببیند. به همین دلیل برای تقویت حکومت خسرو، او به امپراتور روم پیشنهاد صلح داد و از ژوستینین خواست تا خسرو را به عنوان فرزند خود بپذیرد. این اقدام می‌توانست ژوستینین را ملزم به حمایت از خسرو کند. اما ژوستینین به شرطی این کار را  می پذیرفت، که این فرزند خواندگی به شکل کتبی ثبت نشود و به وسیلهٔ سلاح باشد که تکلیفی ندارد. با این حال، قباد شرایط این پیشنهاد را نپذیرفت و در نتیجه صلحی میان ایران و روم به انجام نرسید.

 

سرکوب مزدکیان 

فعالیت‌های مزدک و پیروانش از سال 494 میلادی آغاز شد. از آنجایی که قباد تمایل به کاستن قدرت از اشراف داشت، از مزدکیان حمایت می‌کرد. یکی از شورش‌های مزدکیان در شهر مداین به وقوع پیوست. این شورش با خشکسالی‌های وسیعی که در دوران حکومت قباد یکم رخ داده بود، بهانه شورش مزدکیان شد. حدود 10 سال پس از تولد قباد یکم، ملخ‌ها و خشکسالی‌های وحشتناکی کشور ایران را تحت تاثیر قرار دادند. مردم در طی این سال‌ها به بسیاری از مشکلات رو به رو شدند.

 

مزدکیان در این شرایط، تاراج انبارهای مدائن را شروع کردند. آنها در مباحثاتی با قباد فرمان و اجازه غارت انبارهای کسانی که دست به احتکار غلات زده بودند، گرفتند. این شورش‌ها به سرعت به نواحی دیگر هم گسترش یافت.

 

در سال 519 میلادی، مسئله انتخاب جانشین برای قباد یکم مطرح شد. مزدکیان تلاش کردند کیوس را به عنوان جانشین انتخاب کنند. این اقدام باعث جنگ نظامی بزرگی بین کیوس و خسرو یکم شد که در آن خسرو پیروز شد و به عنوان پادشاه بر تاج و تخت نشست.

 

با رسیدن خسرو به قدرت، شورش‌های مزدکیان به سرعت سرکوب شدند. او دستور داد تا مزدکیان و پیروانش را نابود کنند. این عمل به نام "کشتار مزدکیان" شناخته می‌شود و نمادی از تثبیت قدرت خسرو در دوران حکومتی که با شورش‌ها و مشکلات اقتصادی مواجه بود، است.

 

حکومت خسرو یکم

حکومت خسرو یکم

 

حکومت و تاج‌گذاری خسرو یکم (انوشیروان) 

خسرو یکم، حکمرانی خود را در زمانی آغاز کرد که پدرش هنوز در حال حکومت بود. او به سرکوب مزدکیان پرداخت تا استحکام حکومت خود را تضمین کند. همچنین او درخواست فرمانبرداری از بزرگان را نیز اعلام کرد.

 

پس از درگذشت قباد یکم، پسران او به اختلاف پیوستند و ابتدا کیوس (کاووس)، پسر بزرگتر قباد، خود را شاه اعلام کرد. اما وقتی برادرش، خسرو، علیه او تن به جنگ داد، کیوس در نبرد شکست خورد و به دستور خسرو کشته شد. وزیر اعظم، مهبد، نیز با پادشاهی کیوس مخالفت کرد و اعلام کرد که شاه تنها با رأی بزرگان باید انتخاب شود.

 

پس از جلسه‌ای که بزرگان کشور داشتند، خسرو به عنوان پادشاه برگزیده شد. او با لقب "انوشیروان" در سال 531 میلادی بر تخت پادشاهی نشست. برخی از بزرگان کشور در تلاش بودند که دیگر فرزند قباد را به سلطنت برسانند، اما خسرو از توطئه آن‌ها باخبر شد و اقدامات لازم را انجام داد.

 

خسرو یکم پس از رسیدن به تخت پادشاهی تلاش کرد تا نظم و آرامش را در جامعه برگرداند و پایگاه‌های روحانی را سازماندهی کند. او همچنین توازن قدرت‌ها را در کشور بازسازی کرد تا حکومت پایدارتری داشته باشد.

 

روابط خارجی خسرو انوشیروان دادگر

روابط خارجی خسرو انوشیروان دادگر

 

روابط خارجی خسرو یکم با روم شرقی

روابط ایران و روم شرقی در دوران حکومت خسرو یکم بسیار پیچیده و متغیر بود. این دوره شامل صلح اولیهٔ ایران و روم شرقی و جنگ‌های بسیاری بین این دو امپراتوری بود.

 

در سال 532 میلادی، روم نمایاندگانی را به سرزمین‌های ایرانی در کنار رود دجله فرستادند تا با خسرو انوشیروان دیدار کنند. در این دیدار، خسرو انوشیروان رومیانی را که به عنوان گروگان در ایران بودند، آزاد کرد. در عوض، خسرو توافق کرد که 5500 پوند طلا از رومیان دریافت کند و یک توافق صلح جاویدان با آن‌ها به تصویب برساند. این توافق شامل شرایطی بود که رومیان پول پرداخت می‌کردند تا از دژهایی که در شهر دارا برای محافظت از دروازه‌های قفقاز ساخته بودند دست نکشند و همچنین به ایران پولی برای نگهداری از دروازه‌های قفقاز می‌پرداختند. از طرف دیگر، ایران دو دژ جنگی خود به نام‌های فارانگیوم و بولوم که در دست رومیان بودند، بازپس گرفت و دژهای خود را در لازستان به رومیان واگذار کرد.

 

بعد از این صلح اولیه، جنگ‌های بین ایران و روم شرقی آغاز شد. هدف ایران در این دوره نه تنها تسلط بر خلیج فارس بلکه تصرف مناطق شرقی نیز بود. این جنگ‌ها از سال 540 میلادی شروع شدند و تا سال 579 میلادی ادامه داشتند. در طول این جنگ‌ها، سرزمین‌هایی مانند سوریه، ارمنستان، لازیکا، میان‌رودان، کاپادوکیه و گرجستان مورد تصرف و تأثیر این نبرد بودند.

 

جنگ‌ها در دوران حکومت خسرو به دلیل پیروزی‌های ژوستینین در مناطق دیگر مایهٔ نگرانی خسرو شده بود. خسرو دریافت که با ایجاد و تثبیت صلح جاویدان، روم به قدرت و توانمندی بیشتری دست پیدا می‌کند. به همین دلیل، او تلاش کرد تا بهانه‌ای برای شروع جنگ با روم فراهم کند. او با پادشاه عرب منذر مذاکراتی آغاز کرد و از وی خواست تا بهانه‌ای برای شروع جنگ فراهم کند. منذر از حارث که پادشاه عرب و دست‌نشانده روم بود، تقاضای یک قطعه زمین کرد. این درخواست به میانجی‌گری ژوستینین منجر شد و طرفین درگیری را حل کردند.

 

ژوستینین با فرستادن پول و نامه به منذر، خواست که به این اختلاف پایان دهد ولی منذر نامه‌ای را که ژوستینین فرستاده‌بود، برای انوشیروان فرستاد. ژوستینین در نامه‌ای از هون‌ها خواسته بود به جنگ با ایران بپردازند و هون‌ها این نامه را برای خسرو فرستاده‌بودند و به این ترتیب خسرو بهانه‌ای برای شروع جنگ به دست آورد. او خواستار شکستن صلح شد و این درخواست توسط منذر به روم ارسال شد. در نهایت، این مواجهه‌ها و اقدامات تنش‌آفراز خسرو و ژوستینین منجر به شروع نخستین جنگ بین ایران و روم در دوران حکومت خسرو شد.

 

سپاهیان خسرو به سرعت به سوریه حمله کردند و چندین شهر سوریه را تصرف کردند. در این فرآیند، خسرو از پرداخت طلا و نقره به عنوان جبران خسارت‌های جنگی استفاده کرد و شهرهایی مانند سورا، هیراپولیس و بروئی را به تصرف درآورد. انطاکیه نیز آماده مذاکره با ایران شد و پس از محاصره‌ای کوتاه، به روم تسلیم شد. اما وقتی خسرو به انطاکیه رسید، شروع به تاراج و تصرف شهر کرد و غنایم جنگی زیادی را به دست آورد و سپس شهر را به آتش کشید.

 

ژوستینین که نمی‌توانست به دلیل مشغله در جنگ‌های دیگر با ایران به مذاکره بپردازد، خواهان صلح شد. خسرو در پاسخ به پیشنهاد صلح ژوستینین نمایندگان روم را پذیرفت و توافقی برای پرداخت 500,000 پوند نقد و هر سال 500 پوند طلا به ایران انجام داد. همچنین نگهبانی از درها و دربندهای خزر و قفقاز نیز به عهده ایران قرار گرفت. به این ترتیب، نخستین جنگ بین ایران و روم در دورهٔ حکومت خسرو به پایان رسید.

 

جنگ‌های خسرو با روم شرقی در مناطق مختلف در دوران حکومت انوشیروان (خسرو) با اتفاقات متعددی همراه بود. جنگ‌های انوشیروان با روم شرقی معمولاً به دلیل تنش‌ها و مناقشات مرزی، امور داخلی و سیاست‌های جغرافیایی انجام می‌شدند. در این متن، جزئیاتی از جنگ‌ها و رویدادهای مهم آن دوره آورده شده است.

 

یکی از جنگ‌های مهم در این دوره، جنگی بود که در زمینهٔ ارمنستان رخ داد. انوشک زاد، پسر خسرو، شورشی علیه پدر خود کرد و این باعث شد که خسرو به تمرکز بر روی داخلی کشور بپردازد. از سوی دیگر، رومیان نقشه می‌کشیدند تا به ارمنستان حمله کنند. در این جنگ، سپاه روم شکست خورد و بسیاری از سربازانش اسیر شدند. انوشیروان به ارمنستان حمله کرد و تعدادی از دشمنان خود را شکست داد. این جنگ با پیروزی ایرانیان به پایان رسید.

 

در جنگ بعدی، انوشیروان به ادسا حمله کرد و با این حمله به ژوستینین (امپراتور روم) ۲۰۰۰ پوند طلا و یک آتش‌بس ۵ ساله اختصاصی گرفت. اما این صلح به دلیل ناپایداری حکومت‌های محلی و تنش‌های مرزی بی‌پایه ماند.

 

جنگ بعدی در منطقهٔ لازستان و قفقاز به وقوع پیوست. خسرو به دلیل نگرانی از تحریک‌های رومیان در این مناطق، سپاهی به سوی لازستان فرستاد. در این جنگ، سپاه روم شکست خورد و خسرو به تصرف شهرهای انطاکیه و افامیه رسید. او حتی دژ دارا را نیز به تصرف گرفت. اما می‌خواسته که پترا را نیز بازپس بگیرد. برای این منظور، او میرمیررو (میرمیرروئوس) را به عنوان فرمانده سپاه به این منطقه فرستاد. او در ابتدا موفق به پیشروی شد، اما ناگهان به علت بیماری درگذشت.

 

با مرگ میرمیررو، نخورگان به عنوان جانشین وی منصوب شد، اما بعد از مدتی به دلیل اشتباهات و نقصان در مدیریت، توسط خسرو انوشیروان اعدام شد. این اتفاقات نهایتاً به بستن معاهدهٔ صلح ۵۰ ساله بین ایران و روم منجر شد. طبق این معاهده، لازستان به تصرف رومیان درآمد و رومیان هر ساله ۳۰۰,۰۰۰ سکه طلا به ایران پرداخت می‌کردند.

 

جنگ‌های انوشیروان با روم شرقی نشان‌دهندهٔ تعداد زیادی از تنش‌ها و تغییرات در دوران حکومت انوشیروان بود و تأثیرات گسترده‌ای بر روابط ایران و روم شرقی داشت.

 

جنگ خسرو یکم با هپتالیان 

جنگ با هپتالیان در زمان پیروز انجام شد و این نبرد به شکلی مهم در تاریخ ایرانیان نقش بست. هپتالیان، که به نام "هون‌های سفید" هم شناخته می‌شوند، با دیگر گروه‌های هون اختلاف داشتند، به خصوص از نظر پوست سفید و شیوه زندگی متفاوتی که داشتند.

 

در یک نبرد اساسی، پیروز در برابر هپتالیان شکست خورد و اسیر شد. به علاوه، برای پایان دادن به نبرد، مجبور به پرداخت غرامت جنگ به هپتالیان شد و شهر کیداریان را به آن‌ها واگذار کرد. پسر پیروز نیز به عنوان گروگان نزد هپتالیان باقی ماند تا زمانی که پیروز تمامی غرامت جنگ را پرداخت کند.

 

در سال ۴۸۴، یک نبرد سخت دیگر میان پیروز و هپتالیان وقوع پیدا کرد که در نهایت منجر به شکست و کشته شدن پیروز شد. پس از این واقعه، هپتالیان به سرزمین‌های ایرانی حمله کردند و ایرانیان را مجبور به پرداخت خراج سالیانه به دولت هپتالیان کردند.

 

در مورد برانداختن دولت هپتالیان، منابع مختلف نظرات متفاوتی دارند. فردوسی، معتقد است که انوشیروان (خسرو) مسئول نابودی دولت هپتالیان نبوده و قبایل شمالی را به عنوان مسئول این نابودی معرفی می‌کند.

 

در آن دوره، رود جیحون به عنوان مرز بین ایران و خاقان ترک شناخته می‌شد و دولت هپتالیان در میان ایران و گوک ترک‌ها قرار داشت. وقتی خاقان از توانایی‌های خسرو یکم در شکست هپتالیان باخبر شد، از او درخواست دوستی کرد. و سفیران خود را به همراه هدایا به ایران فرستاد. اما دولت هپتالیان از ترس از اشتراک ایران و خاقان در کشور خود فرستادگان خاقان را دستگیر کرد و به قتل رساند. به این ترتیب، اشتمان خان توانست بخشی از سرزمین‌هایی که تاکنون توسط هپتالیان اشغال شده بودند را به ایرانیان واگذار کند. انوشیروان هم برای تقویت نیروهای نظامی و سیاسی خود به سوی شمال شرقی فرستاد و خاقان نیز به عنوان بخشی از توافق، بخشی از سرزمین‌های تصرف شده توسط ایرانیان را بازگرداند.

 

با ازدواج خسرو با دختر خاقان، روابط بین دولت‌های ایران و گوک ترک تقویت شد. این واقعه نشان‌دهندهٔ تغییرات مهمی در نیروی نظامی و تاریخ ایران در آن دوره بود.

 

روابط ایران و یمن در زمان فرمانروایی انوشیروان دادگر  

در زمان فرمانروایی خسرو انوشیروان در شاهنشاهی ساسانی، مهم‌ترین کالا مورد توجه رومیان ابریشم بود. آنها سعی می‌کردند تا کالاها را به قیمتی مناسب‌تر تهیه کنند. این تلاش به گونه‌ای صورت گرفت که تجار و بازرگانان ایرانی به چین رفتند تا ابریشم را تهیه کنند. این اقدام ایرانیان باعث ایجاد مراکزی در چین شد که به خودی خود باعث کاهش توان رقابتی رومیان در این زمینه شد. از سوی دیگر، امپراتور ژوستینین از حبشیان در امور بازرگانی بهره‌گیری کرد.

 

در دوران حکومت خسرو انوشیروان، روابط ایران و یمن تحت تأثیر امپراتوری بیزانس بود. یمن از ایران از طریق صحراها جدا شده بود و دسترسی به دریا نیز توسط رومیان داشتند. با این حال، ایرانیان دسترسی به نیروی دریایی قدرتمندی برای سفرهای طولانی دریایی نداشتند، در مقابل رومیان که از این توانایی برخوردار بودند.

 

پادشاه حمیریان یمن به نام ذنواس، که یک یهودی بود، به کشتار و آزار مسیحیان یمن پرداخت و حتی کتاب مقدس آنها، یعنی انجیل را به آتش کشید. این اقدامات منجر به خشم دو فرمانروای مسیحی، شامل ژوستینین امپراتور روم و نجاشی پادشاه حبشه شد. ژوستینین به علت دوری از یمن نتوانست به سرعت و شخصاً وارد عمل شود، بنابراین از طریق ارسال ارتش، کمک‌های نظامی و کشتی‌های جنگی به پادشاه حبشه در تلاش برای آزاد کردن یمن از تصرف ذنواس خواست. در این لشکرکشی، سپاه حبشه به رهبری اریاط موفق شد یمن را فتح کرده و  ذنواس نیز در این نبرد کشته شد.

 

دلیل اصلی این عملیات سیاسی و اقتصادی بود، زیرا رومیان تلاش می‌کردند تا راه‌های دریایی موجود به اقیانوس هند را در اختیار بگیرند و در منطقه جنوب عربستان تأثیر خود را افزایش دهند. همچنین، حبشیان به دنبال از بین بردن حمیریانی بودند که به مخالفت با کاروان‌های تجاری حبشیان مشغول بودند. پس از مدتی، اریاط توسط ابرهه، یکی از فرماندهان حبشه، کشته شد و او خود به عنوان جانشین اریاط در اداره یمن قرار گرفت. حمیریان یمن نیز به دنبال از بین بردن حبشیانی بودند که مخالف کاروان‌های تجاری حبشیان بودند. سپاه ایرانی به فرماندهی وهرز به حضرموت فرستاده شد تا یمن را آزاد کند. این ارتش موفق شد حبشیان را از یمن بیرون کند و ابرهه را شکست دهد و یمن را به قلمرو ایران اضافه کند.

 

رابطه ایران با ترکان در زمان فرمانروایی خسرو انوشیروان

در عهد انوشیروان، رابطه ایران با ترکان، که در زبان چینی آنان را "توکیو" یا "توچیو" نام می‌دهند، به ویژه با ترک‌هایی که از قوم آسنا، یکی از قبایل هون‌ها بودند، مورد توجه قرار گرفت. ترکان خود را از کوه‌هایی که در دامنهٔ آن‌ها ساکن بودند "ترک" نامیدند. آن‌ها به طور اصلی به شغل آهنگری مشغول بودند.

 

در یک زمانی، ترکان با قوم ژوآن ژوآن که در این منطقه زندگی می‌کردند، اختلافاتی پیدا کردند و تومن، فرماندهٔ سپاه ترک، توانست آن‌ها را شکست دهد و ایشان را از منطقه بیرون کند. سپس تومن لقب "خاقان" را برگزید و یک امپراتوری بزرگ را تأسیس کرد.

 

پس از وفات تومن، پسرش کولو و سپس برادرش موکان خان به قدرت رسیدند. موکان به تأسیس امپراتوری شرقی ادامه داد و ایستامی امپراتوری غربی را تأسیس کرد. ایستامی همچنین به عنوان "اسنجی بو" نیز شناخته می‌شود.

 

در این میان، روابط میان ایران و ترکان تغییر کرد و همکاری‌هایی بین آن‌ها آغاز شد. خسرو انوشیروان، شاهنشاه ساسانی، با ترکان متحد شد. آن‌ها به هپتالیان‌ها حمله کردند و آن را شکست دادند. سپس سرزمین‌های هپتالیان را به دو کشور تقسیم کردند.

 

برای تقویت این رابطه، خسرو انوشیروان با دختر خاقان ازدواج کرد و هرمزد را به دنیا آورد. این ازدواج نقشی مهم در تقویت اتحاد بین دو کشور ایفا کرد.

 

با گذشت زمان، ترکان به مناطق شرق و شمال ایران پیشروی کردند و حتی به ماوراء قفقاز هم گسترش یافتند. این ترکان پیشروی‌های خود را در سمت شرقی ایران ادامه دادند و برای جلوگیری از پیشروی‌هایشان، خسرو انوشیروان استحکامات خود در دربندها افزود. اما میان ایستامی (ترکان) و خسرو به نزاع‌ها و تنش‌ها شکل گرفت.

 

در نهایت، تنش‌ها بین ترکان و ایرانیان به گونه‌ای شد که ترکان به اتحاد با رومیان روی آوردند. این اتحاد موجب تداخل‌های جدی در منطقه شد و منجر به تغییرات سیاسی مهمی شد که در راه ایرانیان و همچنین در تاریخ میانهٔ دوران انوشیروان قرار گرفت.

 

وضعیت اجتماعی در دوران خسرو انوشیروان دادگر

وضعیت اجتماعی در دوران خسرو انوشیروان نمایانگر تعدادی تغییر و تحول اجتماعی و فرهنگی در ایران بود. در این دوره، ایرانیان با ملت‌های دیگر مانند هند، روم، و دیگر ممالک روابط اقتصادی و فرهنگی داشتند و از لحاظ اندیشه و ایدئولوژی با یکدیگر دادوستد می‌کردند.

 

در این دوران، از هند به ایران علم و فرهنگ انتقال می‌یافت و ایرانیان از آثار هندیان در زمینه‌هایی مانند اخترشناسی، پزشکی، قصه‌گویی، و شطرنج بهره می‌بردند. از سوی دیگر، از روم نیز متون و آثار فرهنگی و علمی به ایران منتقل می‌شد و ترجمه می‌شدند. این تبادل فرهنگی میان ملل مختلف، به توسعه علوم و هنرهای مختلف در ایران کمک کرد.

 

در دورهٔ خسرو انوشیروان، موسیقی و هنر به ویژه موسیقی بسیار ارزشمند بود و خسرو به خوانندگان، نوازندگان و تمام افرادی که مشغول به موسیقی بودند، مکان و مقام ویژه‌ای اختصاص داد. او اهمیت زیادی به توسعه و پیشرفت موسیقی می‌داد.

 

در این دوره، از لحاظ اجتماعی نیز تغییراتی رخ داد. طبقهٔ اشراف و بزرگان دچار کشمکش‌های داخلی و خانوادگی شده و به تنگدستی می‌افتادند. از طرفی، ایستامی یا امپراتوری غربی که توسط موکان خان تأسیس شد، از یتیمان خاندان‌های نجیب حمایت می‌کرد و این یتیمان را بچه‌های خود می‌نامید. خانواده‌های اشراف معمولاً دختران خود را به افرادی می‌دادند که از لحاظ طبقه‌ای با خودشان مشابه بودند و جهیزیهٔ دختران را نیز از خزانهٔ شاه تأمین می‌کردند.

 

در این دوره، طبقهٔ جدیدی به نام دهقانان شکل گرفت. دهقانان از نجیب‌زادگان کوچک‌تر بودند و در ادارهٔ ده‌های بزرگ که برای دیگران نیز بود اختیار داشتند. این دهقانان نقش مهمی در حمایت از شاه و اقتصاد کشور داشتند و به عنوان طبقهٔ حمایتی از شاه به شمار می‌آمدند. همچنین وظیفه دهقانان برداشت مالیات از مردم بود.

 

این تغییرات اجتماعی و اقتصادی در دورهٔ خسرو انوشیروان نمایانگر رشد و توسعهٔ اقتصادی و فرهنگی ایران در این دوره بودند.

 

اصلاحات نظامی انوشیروان دادگر

خسرو انوشیروان، اصلاحات مهمی در زمینهٔ نظامی در ایران انجام داد. او تغییرات جدی را در ساختارنظامی ایران ایجاد کرد. اصلاحات او شامل موارد زیر بودند:

 

تشکیل سپاه سواره: خسرو انوشیروان گروهی از اسب‌سواران را تشکیل داد که به آن‌ها اسب و اسلحه تأمین می‌کرد و حقوق ثابتی به آن‌ها پرداخت می‌کرد. این گروه به عنوان "اسب‌سواران" یا "سواره‌نظام" شناخته می‌شد و نقش مهمی در نظام نظامی ایفا می‌کردند.

 

تجهیز سپاهیان: خسرو تغییراتی در تجهیزات و سلاح‌های سپاهیان ایجاد کرد. او از سلاح‌هایی مانند نیزه، کمان، شمشیر، سپر و زره‌های سنگین برای سپاهیان استفاده می‌کرد. این اصلاحات به تقویت نیروی نظامی کشور کمک کرد.

 

استفاده از اقوام فرار: خسرو از اقوامی که اغلب اهل مناطق مرزی بودند و برای جنگ آماده بودند بهره‌برد. او این اقوام را در مرزها قرار داد تا در مقابل دشمنان مرزی دفاع کنند. این اقوام به عنوان "مرزبانان" شناخته می‌شدند.

 

تقسیم کشور به مناطق نظامی: خسرو ایران را به چهار منطقه نظامی تقسیم کرد و برای هر منطقه یک سپهبد منصوب کرد. این اصلاحات سازمان‌دهی بهتر بخش نظامی را فراهم کرد و اختیارات سپهبدان را تقویت کرد.

 

اصلاح سیاست تبعید: خسرو اقوام مغلوب شده را تبعید نمی‌کرد، بلکه آن‌ها را در بخش نظامی به کار می‌گرفت. این اقوام به عنوان نیروهای مسلح در خدمت ایران می‌آمدند و در حفظ مرزها و امنیت کشور نقش داشتند.

 

این اصلاحات نظامی تحت رهبری خسرو انوشیروان به تقویت نیروی نظامی ایران کمک کردند و نقش مهمی در افزایش قدرت نظامی و امپراتوری ساسانی در دوران او ایفا کردند.

 

اصلاحات اقتصادی و مالیاتی در دوران خسرو انوشیروان دادگر

اصلاحات اقتصادی و مالیاتی در دوران خسرو انوشیروان دارای اهمیت بسیاری بودند و به تغییرات مهمی در نظام اقتصادی و مالی کشور ایران منجر شدند. این اصلاحات به شکل زیر بود:

 

تعیین مالیات بر اساس مساحت زمین: قبل از اصلاحات خسرو، مالیات‌ها بر اساس محصولات کشاورزی برداشت می‌شد. اما خسرو نظام مالیاتی جدیدی را به وجود آورد و مالیات‌ها را بر اساس مساحت زمین‌ها تعیین کرد. این تغییر نظام مالیاتی با دقت تر ارزیابی میزان تولید زمین‌ها انجام می‌شد.

 

مالیات برخی محصولات خاص: خسرو مالیات را برخی از محصولات خاص مانند گندم، جو، برنج، انگور، سبزی، نخل و زیتون براساس تعداد درخت‌ها و میزان تولید این محصولات تعیین می‌کرد. این اصلاحات به تنوع مالیات و بهره‌وری در جمع‌آوری مالیات کمک کرد.

 

مالیات سرانه بر اساس ثروت: خسرو سیستم مالیات سرانه را اصلاح کرد. بر اساس این سیستم، هر فرد بین بیست و پنجاه سال باید مالیاتی پرداخت کند. میزان مالیات بر اساس ثروت و درآمد افراد تعیین می‌شد. افراد به چندین طبقه تقسیم می‌شدند و میزان مالیات بر اساس طبقه اقتصادی افراد تعیین می‌شد.

 

معاف از مالیات برخی افراد: خسرو انوشیروان از پرداخت مالیات برخی افراد را معاف کرد. افرادی که مرزبان، اسب‌سوار، جنگجو، دبیر، اعضای خاندان‌های کهن و اعضای دربار بودند از پرداخت مالیات معاف شدند. همچنین، اگر کسی که یهودی بود خود را به عنوان زرتشتی معرفی می‌کرد، نیز از پرداخت مالیات معاف می‌شد.

 

این اصلاحات مالیاتی باعث بهبود نظام مالی و اقتصادی کشور گشتند و به تجمیع منابع مالی دولت کمک کردند. از اهداف اصلی این اصلاحات، تنوع در مالیات‌ها، انصاف در تعیین میزان مالیات و ایجاد پایداری مالی در دولت بود.  

 

تحولات دوران سلطنت خسرو انوشیروان

دوران سلطنت خسرو انوشیروان از دوره‌های درخشان تاریخ ساسانیان بود و در این دوره تحولات مهمی در فرهنگ، علم، و حکومت ایجاد شد. در زیر به برخی از جوانب مهم این دوره پرداخته می‌شود:

 

علاقه به علم و ادب: خسرو انوشیروان یکی از نخستین شاهان ساسانی بود که به خواندن و نوشتن علاقه داشت. او به فلسفه یونانی علاقه زیادی داشت و نوشته‌های ارسطو و افلاطون را مطالعه می‌کرد. همچنین، او به فرهنگ هندی و یونانی نیز توجه داشت و کتب یونانی را به زبان فارسی ترجمه می‌کرد.

 

فلسفه و حکمت: خسرو به حدی علاقه‌مند به فلسفه بود که به او لقب "شاه فیلسوف افلاطونی" داده می‌شد. او در مناظره‌ها و بحث‌های فلسفی شخصاً شرکت می‌کرد و به گفتگوهای فلسفی مشتاقانه پرداخت.

 

پذیرایی از جهانگردان: خسرو به جهانگردان و مسافران خوش آمدگویی می‌کرد و آن‌ها را به ایران دعوت می‌کرد. او اهمیت زیارت‌ها و سفرهای فرهنگی به ایران را درک می‌کرد و  جهانگردان را تشویق می‌کرد تا به این کشور بیایند.

 

پرداختن به فلسفه یونانی: خسرو به فلسفهٔ یونانی علاقه زیادی داشت و از آثار ارسطو و افلاطون الهام می‌گرفت. او نه تنها این آثار را مطالعه می‌کرد بلکه ترجمه‌هایی از آن‌ها به زبان فارسی انجام می‌داد.

 

عدالت و دادگری: خسرو با ورود به حکومت، قوانین دقیقی را اجرا کرد و اصلاحاتی در نظام حکومتی و اقتصادی انجام داد. او به عدالت و دادگری توجه ویژه‌ای داشت و برای شفافیت در اجرای عدالت، زنجیری به دربار ایجاد کرد تا هر کسی که مورد ستم قرار گرفت، زنگ را به صدا بیاورد و شاه از موضوع مطلع شود.

 

ترکیب روش‌های طبابت: در دورهٔ خسرو، روش‌های طبابت هندی، ایرانی، یونانی، و بابلی با یکدیگر آمیخته شد. این ترکیب منجر به پیشرفت در حوزهٔ پزشکی و دانش‌های طبی شد.

 

نام‌گذاری و لقب‌دهی: خسرو به دلیل کشتار مزدکیان به لقب "انوشیروان" (یعنی روح و روان جاویدان) دست یافت و نیز به وی لقب‌هایی مانند "شاه فیلسوف افلاطونی" داده شد.

 

دوران سلطنت خسرو انوشیروان به عنوان یک دوره‌ی درخشان در تاریخ ساسانیان شناخته می‌شود که از نظر فرهنگی، علمی، و حکومتی تحولات مهمی را به همراه داشت.

 

میراث خسرو انوشیروان دادگر 

داستان "بلوهر و بوذاسف" یک داستان که در سده دوم پیش از میلاد به زبان سانسکریت نوشته شد و در عهد خسرو انوشیروان به زبان پهلوی ترجمه شد، و سپس به عربی و دیگر زبان‌ها ترجمه شده است. این داستان اصلاحاتی در متن‌ها و ترجمه‌های مختلف داشته و در ادبیات ایرانی و ادیان مختلف تاثیرگذار بوده است.

 

همچنین، خسرو انوشیروان به منظور حمایت از کوچ‌یافتگان شهر انطاکیه، شهری به نام "رومیه" (یا "رومگان") ساخت. این شهر را به نزدیکی تیسفون ایجاد کرد و آن را به نام "وه آنتیوخ خسرو" نامگذاری کرد. او برای مردم این شهر تسهیلات مختلفی فراهم کرد و از آن‌ها خواست که به شیوه‌ای مشابه با شهروندان رومی زندگی کنند.

 

همچنین یک داستان جالب مرتبط با حکومت انوشیروان، داستان مربوط به بازی‌های شطرنج و تخته نرد است. او با دریافت یک بازی شطرنج از پادشاه هند، توانست با آگاهی از فلسفه بازی، او را متقاعد کرده و خراج سالیانه را به دست آورد. همچنین وزیر او، بزرگمهر، تخته نرد را اختراع کرد و به هند فرستاد، اما هندوستانی‌ها نتوانستند بازی تخته نرد را متوجه شوند و خواستند که خسرو توضیح دهد. این ماجرا نشان‌دهنده توانایی و دانش انوشیروان و اهمیت بازی‌های استراتژیک در آن زمان است.

 

داستان‌ها و رویدادهای مرتبط با حکومت انوشیروان نشان‌دهنده توانمندی‌ها و دستاوردهای او در مدیریت کشور و تاثیرگذاری او در ادبیات و فرهنگ ایرانی هستند. 

 

برزویه، یکی از مشهورترین پزشکان در دوران حکومت خسرو انوشیروان بود. او به خاطر کتابی شناخته می‌شود که در آن آموزه‌های پزشکی و تربیتی وجود داشت و به نام "کلیله و دمنه" شناخته می‌شود. خسرو انوشیروان به برزویه اجازه سفر به هندوستان را داد تا گیاهی که مردگان را زنده می‌کند، پیدا کند. پس از ماجراهایی در هندوستان، برزویه به ایران بازگشت و کتاب "کلیله و دمنه" را به شاه تقدیم کرد. شاه به شرطی کتاب را به برزویه داد که از آن نسخه‌برداری نکند و در حضور او آن را بخواند. برزویه هر روز به دربار شاه می‌رفت و کتاب را می‌خواند. پس از پایان کتاب، برزویه به همراه هدایا به ایران بازگشت.

 

در دورهٔ حکومت خسرو انوشیروان، بیمارستان جندی‌شاپور به وجود آمد. این بیمارستان ابتدا توسط شاپور یکم بنا نهاده شد و در دوران خسرو انوشیروان به تعداد زیادی پزشک ایرانی، هندی و رومی مشغول بود. در این بیمارستان، پزشکان نه تنها درمان می‌کردند بلکه کتاب‌های پزشکی نیز تألیف می‌کردند. این مکان به مدت ۳۰۰ سال فعالیت داشت و در دورهٔ اسلامی نیز به عنوان یک الگوی پزشکی شناخته می‌شد.

 

در زمان خسرو انوشیروان، بیشترین توجه به فلسفه و دانش انسانی شد. او فیلسوفانی را که به دلیل مذهبی در روم تبعید شده بودند به دربار ایران دعوت کرد و آن‌ها را به جندی‌شاپور فرستاد تا آموزه‌های فلسفی را به ایران بیاورند.

 

تحولات دوران سلطنت خسرو انوشیروان

تحولات دوران سلطنت خسرو انوشیروان

 

یکی از بناهای مهم دوران ساسانی، طاق کسری (یا ایوان کسری) بود که به خسرو انوشیروان نسبت داده می‌شود. این بنا به عنوان مقر شاه برای اداره کشوری شناخته می‌شد و از معماری زیبا و بزرگی برخوردار بود. اما اکنون از آن تنها باقی‌مانده‌های تخریب شده وجود دارد.

 

 

اصلاحات انوشیروان دادگر

اصلاحات انوشیروان دادگر

 

جنگ های انوشیروان دادگر

جنگ های انوشیروان دادگر

 

سکه‌های ساسانی نمایانگر هنر و فرهنگ این دوران بودند. این سکه‌ها از جنس طلا و نقره بودند و تصاویری از شاهان و نمادهای مهم را نمایش می‌دادند. همچنین، از آن‌ها می‌توان به عنوان منابع تاریخی استفاده کرد تا اطلاعاتی دربارهٔ شاهان و زندگی اجتماعی در آن دوران به دست آید.

 

سوالات متداول درباره انوشیروان دادگر

 انوشیروان دادگر چه دوره‌ای در تاریخ ایران را حکومت کرد؟

انوشیروان دادگر در دورهٔ حکومت ساسانیان، به عنوان پادشاه ایران فرمانروایی می‌کرد.

 

چه ویژگی‌هایی در حکومت انوشیروان دادگر برجسته بود؟

انوشیروان دادگر به عنوان یکی از مشهورترین پادشاهان ساسانیان به دلیل اصلاحات اقتصادی، توسعه بیمارستان‌ها و مراکز تحصیلی، و ترویج علوم و هنرها به یاد مانده است.

 

 چه تأثیراتی از حکومت انوشیروان بر جامعه ایران بعد از او باقی ماند؟

تأثیرات حکومت انوشیروان بر جامعه ایران شامل تقویت سیستم اقتصادی و تعمیق علوم و معارف علمی بود. ایشان به توسعه بیمارستان‌ها، دانشگاه‌ها، و کتابخانه‌ها نیز مشغول بودند.

 

 چرا انوشیروان به "دادگر" معروف است؟

انوشیروان به خاطر عدالت و منصفانه بودن در دادگیری و اعمال عدالت به عنوان "دادگر" معروف شده است. او به عنوان یک پادشاه منصف شناخته می‌شود.

 

 چه اهمیتی به تاریخ‌نگاری در دوران حکومت انوشیروان دادگر داده شد؟

در دوران حکومت انوشیروان دادگر، تاریخ‌نگاری به عنوان یکی از اهمیت‌های فرهنگی ترویج یافت. او تأسیس دانشگاه‌ها و تشویق به تألیف کتب تاریخی را حمایت کرد تا تاریخ و معارف آن زمان به نسل‌های آتی منتقل شود.

 

سخن پایانی مقاله ی انوشیروان دادگر

در پایان این مقاله، به برجسته‌ترین ویژگی‌ها و اساطیر انوشیروان دادگر پرداختیم. انوشیروان با اصلاحات و تغییراتی که در دوره حکومتش ایجاد کرد، به عنوان یکی از پادشاهان بزرگ تاریخ ایران شناخته می‌شود. وی نه تنها به عنوان یک فرمانروای حاکم و عادل، بلکه به عنوان نمادی از توسعه و افتخار ایران در دوران باستان، به یادگار مانده است. انوشیروان دادگر به عنوان یک شخصیت تاریخی برجسته، همچنان تاثیرگذاری بزرگ در فرهنگ و تاریخ ایران دارد و اساطیر او به عنوان منبعی از الگوها و ارزش‌ها در جامعه ایرانی باقی مانده‌اند.

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------