پرونده ای برای سریال پژمان



پرونده ای برای سریال پژمان

پژمان جمشیدی از چگونگی حضورش در سریال «پژمان»، تجربه بازیگری، حاشیه ها و باندبازی های پرسپولیس دوران بگوویچ و تفاوت های پژمان سریال با پژمان واقعی گفته است. او ازاین تجربه جدید هنوز استرس دارد و آن را یک خودزنی کامل می داند که کسی حاضر به انجامش نیست.

 سریال پژمان پس از چند بار تغییر بالاخره از ابتدای این هفته روی آنتن شبکه سه رفت. این سریال همانطور که پیش بینی می شد، خیلی زود توانست جای خود را بین مردم باز کند و حالا به برگ برنده تلویزیون تبدیل شده. سروش صحت در مقام کارگردان و پیمان و مهراب قاسم خانی به عنوان نویسنده، در این سریال زندگی یک فوتبالیست را دستمایه ساخت اثرشان قرار داده اند.

منتهی این بار قضیه با نمونه های مشابه که درباره فوتبال و فوتبالیست ساخته شده اند، فرق می کند.آنها پژمان جمشیدی واقعی را برداشته اند و گذاشته اند وسط یک سریال کمدی که خیلی از اتفاقاتش مابه ازای بیرونی دارد. اشراف این گروه به اتفاقات ریز فوتبال به همراه بازی فوق العاده خوب و درخشان پژمان جمشیدی، باعث شده سریال خیلی زود مورد قبول واقع شود.

گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

سریال نقاط قوت کم ندارد منتهی مهمتر از همه ریسک استفاده از پژمان جمشدی به عنوان بازیگر نقش اول است. این اتفاق در ساختماتن پزشکان هم افتاده بود، با این تفاوت که بهنام تشکر پشتوانه تئاتری داشت ولی پژمان جمشیدی فقط یک پلان کوتاه در سریال «ساختمان پزشکان» بازی کرده بود.

از طرف دیگر پژمان جمشیدی هم ریسک کرده است که این نقش را پذیرفته. مخاطب هر چقدر هم قبول کند که این جمشیدی دارد نقش بازی می کند باز هم ممکن است بلاهت اگزجره و حماقت بیش از حد این فوتبالیست به حاشیه رفته را به پای جمشیدی واقعی بنویسد. خودش در گفتگو با هفت صبح این تصمیم را یکجور خودزنی تمام عیار می داند که برایش جذاب بوده.

جمشیدی در این مصاحبه پاسخ خیلی از سوالات احتمالی شما را داده است. او تاکید می کند این اتفاقاتی که در سریال نشان داده می شود، برای خیلی از فوتبالیست ها پس از پایان عمر بازیشان رخ می دهد. برای همین کاراکتر پژمان تلفیقی از پیشامدهای خود و همکارانش است.

جمشیدی وقتی این طرح را به پیمان قاسم خانی داد، قرار نبود خودش بازی کند اما به اصرار پیمان و مهراب قاسم خانی و تاکید سروش صحت حاضر به بازی می شود.

پژمان جمشیدی در گفتگو با هفت صبح از چگونگی حضورش در سریال «پژمان»، تجربه بازیگری، حاشیه ها و باندبازی های پرسپولیس دوران بگوویچ و تفاوت های پژمان سریال با پژمان واقعی گفته است. او ازاین تجربه جدید هنوز استرس دارد و آن را یک خودزنی کامل می داند که کسی حاضر به انجامش نیست.

یک خودزنی تمام عیارِ جذاب
دستپخت برادران قاسمخانی و سروش صحت است یا توانایی خود پژمان جمشیدی، خیلی مهم نیست. هر چه هست هم سریال «پژمان» خوب شده هم بازی جمشیدی فراتر از انتظارات بوده.

بازیگر سابق پرسپولیس و تیم ملی روزی که ستاره اش رو به افول بود، فکرش را هم نمی کرد که با یک سریال، محبوبیتی بیشتر از محبوبیت دوران فوتبالی اش به دست بیاورد. فردای شبی که اولین قسمت سریال پخش شد، سراغش رفتیم تا درباره این تجربه و حس و حالش بپرسیم.

 

خیلی اما سر حال نبودو می گفت تا قسمت آخر و حتی بعدش هم استرس خواهد داشت. ملاک گفتگوی مان قسمت اول بود و محورش خود پژمان جمشیدی و نگرشش به سوژه این سریال. جمشیدی یک تجربه خیلی کوچک از حضور جلوی دوربین در سریال «ساختمان پزشکان» هم دارد.گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

سریال «پژمان» بالاخره پخش شد. نتیجه همانی شده که اول فکرش را می کردید؟
- همه می گویند خوب بودی. از دیشب تا حالا کلی پیام تبریک داشته ام. فقط یک نفر انتقاد کرده که با وجود بازی خوبت، کاراکتر پژمان اغراق آمیز شده و این بد است. البته این شخصیت دقیقا همان چیزی است که باید باشد.

 

این دوست عزیز هنوز پژمان جمشیدی سریال را قبول نکرده، در صورتی که اینها دو نفر هستند. پژمان جمشیدی سریال، فوتبالیست ابلهی است که شهرتش تمام شده و نمی خواهد قبول کند. من اتفاقا قبل از پخش اولین قسمت به پدرم می گفتم استرسی که دارم، شبیه هیچ استرسی نیست؛ نه شبیه استرس دربی استقلال – پرسپولیس است نه شبیه استرس تیم ملی.

بعد از پخش این نگرانی برطرف شد؟
- اینقدر درگیر تلفن و صحبت با دوستان شدم که یادم رفت ولی در کل تاس ریال جا بیفتد زمان می برد. مسئله این است که من از اول اعلام کردم من بازیگر نیستم، ادعایی در بازیگری ندارم. من فوتبالیستم. تا پایان سریال این نگرانی قطعا همراهم هست.

حالا که رضایت نسبی از بازیتان وجود دارد، دلیل این همه استرس چیست؟
- مسئله این است که وقتی فیلمنامه نوشته شد، اینقدر شخصیت اول داستان آدم نادانی است که حتی صفر پول ها را نمی تاند بشمارد، اگر به هر کدام از مردم ایران می گفتند شما حاضرید این سریال را بازی کنید ولی اسم خودت روی شخصیت باشد، مطمئنم از 70 میلیون نفر، 69 میلیون و 500 هزار نفر قبول نمی کردند!

 

حالا که سریال دارد جذاب می شود یکسری حرف جدید درمی آید که چرا اسم پژمان جمشیدی را روی سریال گذاشته اید؟ حتی متنی خواندم که این همه فوتبالیست از پژمان جمشیدی معروفتر هست چرا سراغ او رفته اید؟ من نه ادعایی در فوتبال دارم نه در هنر. یک آدم کاملا معمولی هستم.

 

من نه معروفترین فوتبالیست ایرانم نه کمترین آن. فوتبالیستی ام  که برای پرسپولیس بازی کرده ام، تیم ملی بوده ام، دو دوره کاپیتان تیم ملی دانشگاه بودم و روزمه ای کاملا مشخص دارم ضمن اینکه اصلا قرذار نبود این فوتبالیست شخص خاصی باشد.

شاید ابتدایی ترین پاسخ این باشد که ایده را خودتان پیشنهاد داده اید.

- بله، ایده مال خودم بود. پیمان قاسم خانی دوست 12 ساله من استو این ایده را برایش تعریف کردم، منتهی قرار نبود خودم بازی کنم. دلیل اینکه پذیرفتم این بودکه پیمان به من اعتماد کرد، خیلی هم نگران بودم چون تیم سازنده، آبرو و حیثیت شان را گذاشته بودند وسط. اگر پژمان جمشیدی بد بازی می کرد و سریال زمین می خورد به ضرر همه تمام می شد. این انتخاب، ریسک و اعتماد دوجانبه بود.

ایده را چطور با پیمان قاسم خانی مطرح کردید؟ این فکر چطور تبدیل به سریال شد؟
- من سه سال پیش که این ایده را با پیمان مطرح کردم، نمی خواستم ساخته شود. ما همیشه با پیمان سر سن و سال شوخی داریم. او می گوید 45 سالگی توی کار ما تازه اول چلچلی و جاافتادگی است ولی توی حرفه شما 30 سالگی ته کار است. این حرف ها باعث شد خیلی راحت تر باهاش درددل کنم. من سال ها می رفتم بانک و کارت شناسایی نشان نمی دادم.

 

این اواخر کارمند بانک از من کارت خواست و چون نداشتم چکم برگشت خورد. پیمان گفت اینها را بنویس، شاید یک روز به درد خورد. یک روز پیمان زن گزد و گفت شبکه از این طرح خیلی خوشش آمده. بعد از آن نوشتن فیلمنامه شروع شد. موقعی که فیلمنامه داشت کامل می شد پیمان گفت نقش را باید یک فوتبالیست بازی کند، بهتر است خودت بازی کنی.گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

موقع نوشتن فیلمنامه با برادران قاسمخانی بده بستان داشتید یا فقط ایده اولیه را تعریف کرده بودید؟
- خیلی وقت ها با هم صحبت می کردیم ولی پیمان و محراب اینقدر اطلاعات فوتبالی شان خوب است که بعد از یک مدت فقط بعضی موقع ها اصطلاحات را از من می پرسیدند. تمام متن را خوشان نوشته اند. اینقدر هم خوب نوشته اند که وقتی خواندم تعجب کردم.

اصلا در متن دخالت نمی کردید؟
- اصلا.

مثلا جایی نبود که بگویید این خیلی دیگر اغراق آمیز است، یک کم تخفیف بدهید.

- جاهایی بود. یک جاهایی اسم کسانی مطرح می شد که شاید اینقدر از من بالاتر نبودند که اینجوری بخواهیم نشانش دهیم.

منظور من البته درباره رفتارهای پژمان است. یک جاهایی دارد عملا تحقیر می شود.

- نه، اصلا. اتفاقا من به همه می گویم این سریال برای مردم خنده دار است اما برای ما فوتبالیست ها که این راه را رفته ایم یک طنز تلخ است. من از ته دل این سریال را به اسطوره هایی که برای من هیچ وقت فراموش نمی شوند ولی در جامعه اسمی از آنها دیگر نیست تقدیم کرده ام.

 

باید قبول کنیم در سطح جامعه مجتبی محرمی، ابطحی، نامجومطلق، شاهرخ بیانی و امثال این نسل که شخصا عاشقشان بوده و هستم دیگر وجود ندارد. این طرح ما یکجورایی شبیه «سوپراستار» تهمینه میلانی است. من البته این طرح را برای ایشان تعریف کردم و خیلی هم خوششان آمد منتها درباره فوتبال این افول و از یاد رفتن خیلی بیشتراز سینما است چون تو دیگر جایی برای نشان دادن خودت نداری.

چقدر از سریال، پژمان جمشیدی واقعی است؟
- هیچی. فقط بعضی اتفاقات را تجربه کرده ام. من اصلا نامزد ندارم و خیلی از اتفاقات دیگر.

قضیه ته کشیدن پول که خیلی هم دغدغه پژمان است چی؟
- این طبیعی است. من یک روز بی ام و سوار می شدم الان 206. این اتفاقات طبیعی است چون دیگر از درآمد خبری نیست.گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

اینکه یکباره بدون تیم شدید چطور؟
- بله، این اتفاق خیلی می افتد. طبیعی است.

نخواستید کاراکتر پژمان تا این اندازه کیج نباشد؟
- نه، اصلا. باید این شخصیت یک جاهایی نقد بشود. باید شوخی باشد. ما در سریال فوتبالیست ابله داریم مثل کارکتر پژمان، فوتبالیست کتابخوان هم داریم.

قبول ولی آن ور قضیه برای شما خیلی خطرناک است. خیلی ها فکر می کنند این خود جمشیدی است.

- بله، ریسک کردم دیگر. در ایران کسی این کارها را نمی کند ولی در آمریکا بازیگری مثل شان پن نقش آدم معتاد را با اسم واقعی خودش بازی می کند که بلندش می کنند و پرت می کنند قاطعی آشغال. این که اسم سریال پژمان است موقع نوشتن برد و امتیاز نبود، حالا که پیمان و بقیه تیم سازنده انرژی گذاشتند و نتیجه خوب شده، خیلی ها می گویند چرا پژمان جمشیدی؟!

ولی برچسب این پژمان جمشیدی رویتان می ماند. ممکن است برای همین خیلی ها این تصویر از شما در ذهن شان بماند.

- نه. من فکر می کنم مردم ما این چند سال از نظر فرهنگ دیداری مثل سینما و تلویزیون رشد عجیبی داشته اند. اتفاقاتی که از نظر سیاسی و فرهنگی رخ داده است، سطح نگاه مردم را خیلی بالا برده. فکر می کنم همه بدانند پژمان جمشیدی با خودش شوخی کرده تا مردم را یاد فوتبالیست های فراموش شده بیندازد. مطمئنم آنها که پیام سریال را می گیرند، می دانند که این جمشیدی واقعی نیست.

چون این مدل فیلم و سریال تجربه نشده، برای هر کسی می تواند خطرناک باشد.

- ولی من با گروه خوبی آمده ام که این راه را باز کنم. اگر نتیجه ای حاصل شده به خاطر توان و تلاش تیم سازنده است. بدون هیچادعایی بگویم من نه تنها هنرمند نیستم که فرسنگ ها با هنر فاصله دارم. روزی هم کهمی خواستم کار را شروع کنم نامه ای نوشتم و از همه اهالی هنر اجازه گرفت.

پرونده ای برای سریال پژمان

گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

البته شما در این سریال به نظر خیلی ها موفق بوده اید. بیشتر هم دارید شکسته نفسی می کنید. اینکه پزمان جمشیدی واقعا بازیگر خوبی است یا نه، باید بازی های احتمالی آینده او را ببینیم.

- خدا را شاهد می گیرم که شکسته نفسی نمی کنم. همه این حرف ها اعتقاد قلبی ام است. درباره اینکه آینده هم چه می شود اصلا فکر نکرده ام. اولین قسمت که پخش شد فکر می کردم خستگی از تنم بیرون می رود ولی امروز خسته ترین روز زندگی ام است.

اینکه می گوییم جلوی دوربین موفق بوده اید، به خاطر مقایسه بازیتان با بقیه هم هست. پارسال فیلم «بی خداحافظی» که یک جورایی تلفیق زندگی رضا صادقی با سرگذشت خواننده ها در ایران بود، اکران شد اما صادقی خودش بود؛ بازی نکرد. شما دارید خوب بازی می کنید.

- این لطف شما است. من رضا صادقی را شخصا دوست دارم. حالا اینکهکی جلوی دوربین چطور است را باید کارشناسان نظر بدهند. چیزی که درباره سریال خودمان می توانم بگویم این است که چون کار طنز بود و این پژمان باید خلق می شد، کار ما خیلی سخت بود.

چرا کاراکتر پژمان اینقدر ابله است؟
- برای اینکه خیلی متوجه تغییرات و زوال شهرتش نشود چون اگر آدم باهوشی باشد بعد از چند واکنش منفی از سوی مردم، متوجه می شد و پی زندگی اش می رفت. او تازه در قسمت بیست و پنجم می فهمد که دیگر شهرت سابق را ندارد، پس باید این بلاهت را داشته باشد تا اتفاقات را به نفع خودش تعبیر کند.

رفتارهای اغراق آمیز شخصیت های اصلی، ویژگی برادران قاسم خانی است. مرد هزار چهره، شب های برره، ساختمان پزشکان و ... نکته اینجاست که پژمان جمشیدی در عالم واقعیت وجود دارد و خیلی از اتفاقاتی که برایش پیش می آید واقعا وجود داشته. این خودزنی نیست؟

- بله، اینکه نقش خودت را بازی کنی سخت است. برای همین اول قرار نبود اسم شخصیت پژمان باشد. محراب قاسم خانی می گفت این یک خودزنی تمام عیار است ولی اصل جذابیتش به خاطر همین خودزنی است. کاملا خودزنی کردم.

به فوتبالیست ها گفتید می خواهید با اسمشان شوخی کنید؟

این خسرو حیدری بد جوری روی مخ شما است.

- در طول سریال، خسرو جایگاه بالایی دارد. یعنی ته آن مشخص می شود که چرا پژمان از خسرو بد می گوید. خسرو کسی است که آمده جای او در تیم ملی بازی می کند. همه فوتبالیست ها ته قلبشان شاید یک نمور حسادت نسبت به کسی که جایشان را گرفته دارند. این واقعیتی است که نمی شود انکارش کرد.

 

من زمانی که بازی می کردم می شنیدم آدم هایی مثل رضا شاهرودی که از اسطوره های من بودند، خیلی وقت ها از بازی ایم ایراد می گیرند. خود من خیلی وقت ها به بازیکنانی که آمدند راست پرسپولیس، خرده می گرفتم. چیزی که من را خوشحال می کند این است که دوره بازی ام اینقدر خوب بوده که به هر کسی زنگ زدیم با وجود اینکه می دانست اسم سریال پژمان است و من نقش یک بازی می کنم آمدند و همکاری کردند.

البته غیر از رفاقت یک بخشی هم نگرانی خود فوتبالیست ها از تصویری است که قرار است از آنها به مردم نشان داده شود. سریال «در مسیر زاینده رود» خیلی از پشت پرده ها را نشان داد.

- ما اینجوری به فوتبال نپرداختیم. سریال ما اجتماعی است.
گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

نخواستید وارد پشت پرده شوید یا ترسیدید؟
- از چی بترسیم. آخر پنبه ای نمانده که ما بخواهیم بزنیم. تازه پرداختن به این چیزها دردی را دوا نمی کند. اینها واقعیتی است که در همه جای دنیا هست. من خودم رئال مادریدی ام. چند هفته پیش داور یک پنالتی به نفع این تیم گرفت که صد برابر بدتر از پنالتی بود که آقای قهرمانی برای سپاهان مقابل پرسپولیس گرفت.

 

همه دست اندرکاران فوتبال هم این را می دانند ولی به هزار و یک دلیل کاری به این چیزها ندارند. ما در پژمان بیشتر نگاهمان اجتماعی است. طبیعتا در هر قشر و گروهی همه جور آدم هست. در فوتبال هم آدم باسواد و بی سواد داریم. ما یک تلنگر زدیم.

توی همین قسمت اول یکی به امیر قلعه نویی زدید؛ کل یوم!

- اینها همه اش شوخی است. اگر دیالوگ امیر قلعه نویی را مردم متوجه می شوند چون آدم گنده ای است. من دیالوگ کی را بگویم که مردم بهمند؟
آقای جمشیدی! یک شایعه پشت سر شما، آن سالی که بگوویچ جای علی پروین سرمربی پرسپولیس شد، وجود داشت که می خواهید «توی کار» سرمربی جدید بگذارد. چرا فوتبالیست ها «توی کار» کسی که خوششان نمی آید، می گذارند؟!

- این البته درباره ما نبود، درباره یک عده ای دیگر می گفنتد.
من اسم شما را شنیدم. می گفتند چون توی باند علی پروین بودید، تیمی که چند هفته اول خوب نتیجه می گرفت را به حاشیه بردید. حتی می گفتند موقع تمرین و ارنج تیم، شما گوشی موبایلتان را برای پروین باز می گذاشتید.

- کی این را می گوید؟

من فکر می کنم این آدم ها خودشان اینجور کارها را کرده اند که برای بقیه شایعه درست می کنند. من تا حالا فکر نکرده ام که یک بازیکن موبایلش را باز بگذارد تا ترکیب تیم لو برود.

 

من هر چقدر هم بگویم کسانی که این حرف ها را می زنند مگر باور می کنند؟ من همیشه معتقد بوده ام که پروین، محرمی، رهبری فر، کریمی، جمشیدی، عاشوری و دیگران در مقابل نام پرسپولیس هیچ نیستند. پرسپولیس یک تاریخ است. من چرا به خاطر علی پروین همچین کاری کنم که پرسپولیس لطمه بخورد؟ علی پروین محترم، مربی گرامی من ولی اسم پرسپولیس بالاتر از همه این اسم هاست.

یعنی باندبازی نبود اصلا؟
- بود ولی من نبودم. بگوویچ خودش باند راه انداخته بود. من همان سال پنج پنالتی برای پرسپولیس گرفتم، عاشقانه برای تیمم بازی کردم.

ولی این شایعات بود دیگر، یکی دو نفر حتی می گویند این پژمان چوب رفتار آن سالش را می خورد.

- من از خانواده فرهنگیبوده ام و هیچ وقت پی این حاشیه ها نبودم. این سریال هم چوب خدا نیست بلکه لطف خدا است.

گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

دوست دارید بازیگری را ادامه دهید؟
- نه همین قدر در یک سریال که عوامل درستی دارند، تصویری از من می ماند، خودش لطف و موهبت خدا است. اینقدر محیط فوتبال آلوده است که هر چقدر بخواهی از حاشیه ها دور بمانی این حرف ها هست. بی خیال ...

این دو میلیارد را چطور برای سریال جذب کردید؟
- این هم از آن حرف هاست. من اگر همچین پول و اسپانسری داشتم می توانستم جای دیگر سرمایه گذاری کنم. بیژن بنفشه خواه روز اول مرا بوسیدت و گفت واقعا آدم بزرگی هستی. کسی با خودش همچین کاری نمی کند. حالا که کار گرفته همه مدعی شده اند. این حرف ها همیشه بوده.

سینما را چقدر می شناسید؟
- من علاقه دارم. با خیلی از بچه های سینما رفیق هستم. فیلم هم تقریبا زیاد می بینم.

قبل از اینکه جلوی دوربین بیایید تمرین داشتید؟
- نه، فقط دورخوانی داشتیم.

تمرین هم داشتید؟
- فقط بهش فکر می کردم. من شش ماه با پژمان زندگی کردم.

استرس نداشتید جلوی دوربین؟
- واقعا نه.
گفتگو باپژمان جمشیدی, سریال زندگی یک فوتبالیست

برداشت ها زیاد بود؟
- فقط سکانس اول را دو برداشته گرفتیم ولی من در زمینه بازیگری بی ادعا هستم. اگر بازیگری این سریال را دیده و توی ذوقش خورده به سهم خود عذرخواهی می کنم.

کدام سخت است، فوتبال یا بازیگری؟
- این سوال را داود میرباقری هم هفته پیش از پرسید. فوتبال چون برای من عشق بود راحت تر بود. تنها چیزی که در بازیگری اذیتم کرد پرتی تایم بود. فوتبال زندگی مشخص دارد ولی برای بازیگری تو هفت صبح آفیش می شوی و 11 باید بروی جلوی دوربین اما بعدا عادت کردم./روزنامه هفت صبح/برترینها

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------