شما خبر ندارید؟ استقلال در اصفهان برد



اخبار,اخبارورزشی ونتایج مسابقات,استقلال وسپاهان

استقلال بزرگ‌ترین باور درباره خودش را دیروز در اصفهان به دست آورد. تمام بازی‌ها و پیروزی‌های استقلال در هفته‌های اخیر با نمایش استقلال مقابل سپاهان معنایی جدی‌تر پیدا کرد و برای استقلال چیزی از این مهم‌تر نبود که خودش را مقابل سپاهان بسنجد و دقیق و بی‌تردید درباره خودش نکته‌هایی را بداند.


استقلال در نیمه اول با دریافت گل‌ زودهنگام (۱۴ - گئورگی ولسیانی) یک بر صفر باخت اما آنچنان مسلط بر بازی بود که امید به پیروزی در اصفهان را به رغم شکست یک بر صفر در نیمه اول، زنده نگه داشت. عقب بودن از حریف و ایجاد این امیدواری که دست خالی از آن میدان سخت بیرون نمی‌روید، مهم‌ترین دستاورد استقلال بود. نیمه اول بازی با سپاهان از بهترین نمایش‌های تیم استراماچونی بود. در نیمه دوم اما استقلال فضا پیدا کرد که بتواند نتیجه را هم به نفع خودش برگرداند.


استقلالی‌ها می‌توانند مدعی باشند که پیش از بازی با سپاهان درباره داور هشدار داده بودند. خاطرات گذشته استقلال را به این باور رسانده بود که بازی بزرگ فصل در اصفهان را بدون اشتباه داوری تمام نمی‌کنند. کمیته انضباطی اما هشدار باشگاه استقلال را نشر اکاذیب خواند تا نشان دهد که دوست دارد هر بحثی را با اتهام نشر اکاذیب مختومه کند. فوتبال اما در میدان مسابقه همه چیز را دوباره با همه به بحث می‌گذارد، مثل دقیقه ۵۱ که محمدحسین زاهدی‌فر خطای هند کی‌روش استنلی، بازیکن سپاهان را ندید و استراماچونی صد بار بالا و پایین پرید و به زاهدی‌فر گفت چطور ممکن است صحنه‌ای به این واضحی را ندیده باشی. به طعنه باید نوشت حرف داور در بحث با استراماچونی چیزی شبیه نشر اکاذیب بود، وقتی زاهدی‌فر به استراماچونی گفت چیزی ندیده است. استراماچونی در کنفرانس بعد از بازی به همین نکته اشاره کرد: «مثلاً اگر داور می‌گفت توپ به شانه‌اش خورده و بعد به دستش، می‌شد این را یک جواب در نظر گرفت ولی اینکه گفتند آن صحنه را ندیدند کمی عجیب بود. هر کسی می‌تواند اشتباه کند. من و بازیکنانم هم ممکن است اشتباه کنیم. رفتاری که در مقابل اشتباه‌مان داریم مهم است که درست باشد.»


از داوری باید گذشت. استقلال بحث‌های مهم‌تر از داوری دارد و روند جذاب استقلال بیش از یک اشتباه داوری برای بحث می‌ارزد. استقلال فقط ۶ دقیقه بعد از آن پنالتی بر باد رفته فرصت می‌خواست تا با مهدی قائدی به گل برسد. قائدی باید در اصفهان نشان می‌داد که در بازی‌های بزرگ هم می‌تواند شماره ده پشت پیراهنش را به رخ بکشد.


استقلال بعد از نمایش‌های اخیرش نیاز داشت در یک بازی بزرگ بدرخشد و این درخشش با گل دیاباته در دقیقه ۷۹ تکمیل شد. استقلال بازی را برد اما سپاهان شکست را باور نکرد تا پاسخ گل دوم استقلال را در وقت اضافه با امید نورافکن بدهد.


نمایش استقلال در اصفهان آنچنان جذاب بود که تساوی در خانه حریف برای آبی‌ها حسرت‌برانگیز باشد. این توقع یک قدم بزرگ برای استقلال است و استراماچونی را دوباره به ما معرفی می‌کند. استراماچونی شاید می‌توانست نظم تیمش را برای این بازی فراموش کند و محمد دانشگر را در این بازی به میدان بفرستد اما او ترجیح داد در سخت‌ترین بازی فصل نظم را مهم‌تر از نتیجه بداند. اگر دانشگر بود، شاید ریتم دفاع استقلال بعد از تعویض یزدانی به هم نمی‌ریخت اما استراماچونی می‌داند که نظم چقدر می‌تواند تیم بهتری برای استقلال بسازد.
درباره یک تصمیم استراماچونی می‌توان بحث کرد و به نتیجه نرسید. نمی‌دانیم تعویض مهدی قائدی به قدرت دفاعی استقلال اضافه کرد یا دست و بال سپاهان را برای حملات بیشتر باز کرد اما می‌دانیم که این نوع تعویض‌ها تا همیشه در فوتبال بحث‌برانگیزند. غلط یا درست؟ آخرش معلوم نمی‌شود.


شادی عمیق امیر قلعه‌نویی آن هنگام که نورافکن بعد از گل تساوی به آغوش او رفت، نشان می‌داد که او سخت‌ترین بازی این فصل را مقابل استقلال پشت سر گذاشت. قلعه‌نویی بعد از بازی هم گفت که آمار را نمی‌توان انکار کرد و استقلال از نظر آماری بهتر از ما بود. سپاهان اگرچه همچنان صدرنشین است اما دیگر تردید ندارد که برای قهرمانی در این فصل بزرگ‌ترین جنگ را با استقلال پیش رو خواهد داشت. استقلال در اصفهان برد، چون بیش از همیشه در این فصل باور کرد که تیم استراماچونی دوست‌داشتنی و تیغ‌دار است. شما خبر ندارید؟

 ماجرای یک پنالتی دیده نشده
فوتبال بازی جوانمردانه‌ای نیست. دوست داریم اینطور باشد اما نیست. اینجا باید هرجور شده بُرد چون جام را به بازنده‌ها نمی‌دهند و تاریخ نام برنده‌ها را به خاطر می‌سپارد. اینکه از بین هزاران مسابقه فوتبال آدم چند صحنه را ذکر کند که مثلاً داور خطای پنالتی روی بازیکنی را اعلام کرده و او شجاعانه اعلام کرده که خطا نبوده و خودش را زمین انداخته سند نمی‌شود. کافی نیست. از یک بازی محلی تا فینال جام جهانی، بازیکنان هر وقت فرصت کنند دور از چشم داور کارشان را می‌کنند!


همه دارند در مورد ضربه استنلی کی‌روش به توپ حرف می‌زنند. او در محوطه جریمه با دست به توپ ضربه‌ای زد که به قول خداداد عزیزی میهمان برنامه فوتبال برتر، از کره ماه هم می‌شد پنالتی بودنش را دید! دست استنلی حداقل یک متر بالاتر از بقیه بود و خیلی سخت می‌شد این صحنه را ندید!


انگار قرار نیست بازی تیم‌های امیر قلعه نویی بی‌حاشیه تمام شود. موجی شکل گرفته که این هم بخشی از جریانی است که می‌خواهد سپاهان را قهرمان کند. اینکه داور دید یا ترجیح داد نبیند، داستان جدایی است اما ضربه بازیکن سپاهان و نوع حمله و دفاع هواداران استقلال، پرسپولیس و سپاهان من را یاد مارادونا می‌اندازد.


در جام جهانی 1986 وقتی مارادونا با دست به انگلیس گل زد، تقریباً هر کسی جز هواداران انگلیس از این زیرکی لذت برد. نوعی رندی از سوی بازیکنی که سوگلی جام بود. او این گل را «دست خدا» لقب داد اما کافیست خودمان را جای یک هوادار تیم ملی انگلیس بگذاریم. آن وقت این کار یک تقلب و فریبکاری بیشتر نیست. یک خیانت به فوتبال. جایی که انتظار می‌رود جوانمردانه بازی کرد.


استنلی کی‌روش، مارادونا نیست. انتظار اینکه او برود به داور بگوید توپ به دستش خورده و باید پنالتی بگیرد بیشتر به یک فیلم هندی شباهت دارد. توپ حتی اگر به دستش نمی‌خورد بعید بود به بازیکن استقلال برسد اما در هر حال باید یک ضربه پنالتی به سود استقلال اعلام می‌شد. بیشتر سپاهانی‌ها در فضای مجازی می‌گویند اتفاقی معمول در فوتبال است و اشتباه داوری جزئی از بازی است اما اگر این صحنه علیه آنها رخ می‌داد، مثلاً روزبه چشمی در محوطه جریمه استقلال با دست توپ را لمس می‌کرد و داور نمی‌دید باز هم تا این اندازه با خونسردی قوانین فوتبال را نگاه می‌کردند یا می‌گفتند این توطئه فدراسیون و سفارش وزیر برای قهرمان کردن یک تیم تهرانی و ممانعت از قهرمانی یک تیم شهرستانی است؟


این صحنه خلاصه نگاه بسیاری از ما به فوتبال است. جایی که «بردن به هر قیمتی» برای خودمان ارزش است اما برای رقیب‌مان یک سیاهکاری مطلق!

 

روزنامه ایران

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------