سکوت لژیونر داوری ایران شکست | منصوری: من را حذف کردند و به لیگ یک فرستادند
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, ۰۳ دی ۱۴۰۴ ۱۵:۰۹

به گزارش ورزش سه، "محمدرضا منصوری" کمکداور باسابقه فوتبال ایران که سابقه حضور در دو دوره جام جهانی و یک دوره جام ملتهای آسیا را در کارنامه دارد و دو سال قبل قربانی اجرای قانون ۴۵ سالگی شد، حالا فصل تازهای از فعالیت حرفهای خود را در فوتبال استرالیا آغاز کرده است. منصوری که پس از خداحافظی اجباری از داوری ایران راهی استرالیا شد، این هفته رسماً کار خود را بهعنوان ناظر داوری در لیگ A استرالیا شروع کرد.
او حالا در گفتوگویی مفصل با خبرنگار ما، ضمن توضیح جزئیات ورودش به چرخه نظارت در فوتبال استرالیا، از تفاوتهای ساختاری داوری در این کشور با فوتبال ایران گفت و همزمان به مرور تجربههای تلخ و پرحاشیهاش در سالهای پایانی حضور در ایران پرداخت؛ از قانون ۴۵ سالهها و نحوه کنار گذاشته شدن داوران باتجربه گرفته تا نقد صریح سیستم آموزشی، چیدمان داوران و وضعیت VAR در لیگ برتر ایران.
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* این هفته متوجه شدیم که شما نظارت در لیگ استرالیا را شروع کردهاید. درباره این اتفاق توضیح بدهید.
من سال ۲۰۲۴ و پس از اینکه به لطف آقای افشاریان بازنشسته شدم و به استرالیا آمدم، کارم را با football west و در شهر پرث شروع کردم و داور بودم و سال گذشته هم عضو کمیته داوران شدم و دیگر داوری نکردم. با توجه به اینکه بازنشسته شده بودم و بینالمللی نبودم، دیگر علاقهای به ادامه داوری نداشتم.
* چرا از همان ابتدا وارد نظارت نشدید؟
در آن مقطع تا سال ۲۰۲۵ لیگ استرالیا ناظر نداشت و ناظر را حذف کرده بودند. امسال که آقای جان ماس آمدند و عضو کمیته داوران شدند، گفتند من طبق سیستمهای انگلیس، ناظر لازم دارم؛ ایشان برنامهها را چیدند و از شهر پرث که ما حضور داریم، سه نفر معرفی شدند و هر هفته در کلاسهای آنلاین زیر خود ایشان و مدرسها شرکت کردیم؛ سبک کلاسها هم با آسیا متفاوت بود، چون در استرالیا از فوتبال انگلیس خیلی وام میگیرند و پیرو همانها هم هستند. یک روز هم در سیدنی در کلاس شرکت کردیم که آقای فغانی هم بود و پس از آن مسابقات شروع شد و چند هفته بعد هم هم بدون اینکه سابقهای در لیگ استرالیا داشته باشم، هفته گذشته اولین بازیام را نظارت کرد. البته موقعیت شهر پرث طوری است که دور تا دور تا فاصله زیادی هیچ شهری نیست و بنابراین ما دو ناظر در شهر هستیم و مسابقات آقایان و خانمها را نظارت میکنیم. همین شرایط برای نمايندهها نیز وجود دارد و هر کسی کارش را به بهترین نحو انجام میدهد. در واقع شرایط اینجا با لیگ ایران متفاوت است و اینطور نیست که ناظرها بین شهرها سفر کنند؛ ناظرها در شهرهایشان ناظر هستند و فقط داورها جابجا میکنند. ضمن اینکه هر هفته کلاس داریم و آموزش میبینیم و گزارشهایمان را هم همان لحظه میفرستیم.
* چرا کار نظارت را در همین لیگ ایران شروع نکردید؟
اتفاقا شروع کردم؛ من اردیبهشت دو سال پیش ایران را ترک کردم و سه ماه بعد به خاطر کلاسهای نظارت، بچههایم را اینجا تنها گذاشتم و به ایران برگشتم و در کلاسها شرکت کردم. آقای مسعود مرادی و دانیال مرادی تدریس میکردند و آقای صفیری هم بودند. در همان کلاس هم قرار شد من و آقای ابوالفضلی برای کلاس لیگ برتر که چند روز بعد بود برای کمک به آقای دانیال مرادی برویم و به عنوان دستیار ایشان باشیم. مسابقات که شروع شد، من زمان زیادی نداشتم و باید پیش بچههایم برمیگشتم و به دوستان هم اعلام کرده بودم؛ با این حال گفتند نمیشود و باید نیمفصل در لیگ یک کار کنی و قانون این است. من به آقای دانیال مرادی گفتم من باید بروم، ایشان گفتند دو بازی لیگ یک برو، من صحبت میکنم. دو بازی در لیگ یک به من دادند و پس از آن تا ایشان هماهنگ کنند و دوستان مقاومت را کنار بگذارند و قبول کنند، من برگشتم و نتوانستم در لیگ برتر نظارت کنم. البته خدا را شکر شنیدم که امسال قانون را برداشتهاند و دوست خوبم، علی اصغر مومنی که سال قبل داوری میکرد، امسال در لیگ برتر نظارت میکنند. من همان موقع به رئیس وقت کمیته داوران گفتم این روش اشتباه هست.
* شما که شرایط مناسبی برای حضور دائمی در ایران نداشتید، در صورت موافقت با حضور در لیگ برتر به مشکل نمیخوردید؟
من میخواستم در پروسه حضور داشته باشم؛ اگر موضوع بدون مشکل ادامه پیدا میکرد، برای آینده یا حتی برای AFC حاضر بودم برگردم اما میگفتند تو ۶ ماه بعد تازه به لیگ برتر میآیی. برخوردهایی شد که جالب نبود و نخواستم با این شرایط ادامه بدهم و احساس کردم میخواهند نباشم. برای من هم جالب است که عموما دوست ندارند کسانی که در آن سطح بودند، حضور داشته باشند.
* حالا قرار است از سوی A-League به مسابقات کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی شوید؟
فعلا نه من صحبتی نکردم و نه دوستان چیزی گفتهاند، چون من اینجا مجوز اقامت دارم و پاسپورتم هنوز ایرانی است. حتی صحبتهایی برای همکاری با کنفدراسیون کردم اما آنها به دلیل چالشهایی که پاسپورت ایران برای اخذ ویزا دارد گفتند که اگر پاسپورت دیگری داشتی، همکاری میکردیم اما گفتم من پاسپورت ایران دارم و به این موضوع افتخار میکنم. در استرالیا هم هنوز صحبتی در این خصوص نکردهام، البته AFC هنوز من را زیرنظر ایران میداند، هر چند در ایران من را عضو خودشان نمیدانند.
* همانطور که میدانید ما در جام جهانی نماینده نخواهیم داشت؛ با توجه به حضور شما در دو جام جهانی، این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
این اتفاق در یکی دو روز رخ نداد؛ زمانی بود که ما داورانی مثل آقای فنایی، آقای عسگری، آقای ترکی، آقای مظفریزاده، آقای مسعود مرادی و ... را داشتیم و در ادامه داورانی مثل آقای فغانی آمدند اما از یک دورهای، دعواهای دپارتمان و کمیته و یارکشیها به میان آمد و اختلافاتی بر سر این موضوع ایجاد شد که همه دوست داشتند چیدمان انجام بدهند؛ من نمیدانم چیدمان چقدر لذتبخش است که همه، حتی سایر کمیتهها، دوست دارند این کار را انجام بدهند؛ حتی اگر رهایشان کنند، کمیته انضباطی هم دوست دارد بچیند. بنابراین هیچ کار دیگری انجام نشد و فقط این دعوا بود. ما فقدان آموزش داريم، در چیدمان و استراتژی داوریمان مشکل داریم. برای مثال آقای مرادی در زمینه آموزش توانمند است اما ایشان را به یک قسمتی بردهایم و همه کارها را سر او ریختهایم و دیگر کار تخصصی خودش را انجام نمیدهد و هر اتفاقی هم که رخ میدهد، ایشان را سیبل میکنند، در حالی که تخصص ایشان آموزش بود. متاسفانه افراد اشتباهی برای داوری کشور تصمیم گرفتند و باعث این شرایط شدند. قبلا اگر کاندیدای جام جهانی نداشتیم ناراحت بودیم اما حالا خوشحالیم که در یک تورنمنت یک مسابقه به داور ایرانی میدهند. ایران با توجه به جایگاه خود در ساختار فوتبال آسیا همیشه در جام ملتها نماینده دارد، اما تفاوت این است که در دورهای مثل جام ملتهای ۲۰۱۵ فینال را سوت میزنند، در یک دوره نیمه نهایی و ردهبندی را قضاوت میکنند اما در یک دوره هم یک نفر یک بازی را سوت میزند و برمیگردد؛ کیفیت داوران با این موضوع مشخص میشود، وگرنه که قطعا در جام ملتهای بعد هم نماینده خواهیم داشت، حتی در بدترین شرایط. در حال حاضر ۴۸ تیم در جام جهانی هستند و تعداد داوران چند برابر شده اما ما کاندید هم نداریم؛ تازه زمانی هم که میگویند آقای فغانی به جام جهانی میروند، دوستان میگویند ایشان داور استرالیا است؛ در واقع خیلی راحت میگوییم کسی که در ایران زحمت کشده و عاشق وطنش است، داور ما نیست.
* شما با آقای فغانی به جام جهانی رفتید و پس از آن هم مثل ایشان و با قانون ۴۵ سالهها کنار رفتید؛ با این حال ایشان هنوز قضاوت میکنند د شما وارد نظارت شدید. امکانش نبود شما مثل ایشان ادامه بدهید؟
اگر من هم مثل آقای فغانی زمانی که بینالمللی بودم میآمدم و اینجا کار میکردم، شاید ادامه میدادم اما من وقتی آمدم که دیگر بینالمللی نبودم. از طرفی برای آقای فغانی، ساختار فیفا یک آپشن باز کرد. باید این را هم بپذیریم که شرایط داور با کمک داور متفاوت است؛ آقای فغانی هم کسی بود که سه جام جهانی رفته بود، در لیگ استرالیا کار میکرد، اتفاقاتی که در جام جهانی رخ داد، دیده شد و بنابراین فدراسیون استرالیا درخواست داد و فیفا یک پنجره باز کرد و یک آپشن اضافه کرد و ایشان توانست ادامه بدهد تا در جام جهانی آینده هم ایشان را ببینیم.

* شما که قربانی قانون ۴۵ سالهها شدید، درباره این قانون چه نظری دارید؟
من فکر میکنم در سن ۴۵ سالگی از نظر فیزیکی شرایط طوری است که داور باید ادامه بدهد اما باید چند وجه را بیینیم؛ اگر نفر بهتری حضور داشته باشد، کار خوبی است که داور در این سن کنار برود. برای مثال در حال حاضر آقای ایلدروم که یکی از داوران بسیار خوب ایران هستند به دلیل قانون ۴۵ سال از لیست خارج شدند اما در مقابل آقای سیفی که جایگزین شدند هم خوب هستند. زمانی که یک نفر خوب باشد و بتواند وارد لیست شود، اتفاق خوبی است اما نه برای مثال برای یکی مثل آقای فغانی. اگر یک نفر باشد که جایگزینش همپای خودش باشد یا آیندهای داشته باشد، این تصمیم کاملا درست است. یک زمانی شما داوری دارید که احساس میکنید تا پنج سال آینده میتواند جایگاه خوبی پیدا کند اما یک زمانی میبینید ندارید؛ در این شرایط اینکه سر ۴۵ سال بِبُرید، درست نیست. برای مثال همین حالا آقای سخندان هنوز تست میدهد، آقای ابوالفضلی تمرین میکند و ...، پس چرا از این دوستان استفاده نشود؟ به خصوص که جایگزینها هم که تا الان کیفیت لازم را نداشتهاند، هر چند امیدواریم بعدیها داشته باشند. در هر صورت قانون ۴۵ سال در دنیا انجام نمیشود؛ البته این موضوع باعث نمیشود که بدون این قانون، یک نفر مادامالعمر بماند و با ویلچر هم ادامه بدهد؛ شاید یک زمانی یک نفر بهتر باشد. در حال حاضر ما در سطح داخلی به بعضی از داوران نیاز داریم اما در بینالمللی نهایتا سه ابلاغ داریم که یکی از آنها داور چهارم است و دو تا هم لیگهای پایین یا امیدها. در این شرایط داور چرا بماند؟ باید اجازه بدهیم یک نفر آکادمی رفته و آکادمی قبولش دارد و آسیا توصیه میکند از این افراد استفاده شود، استفاده کنیم اما متاسفانه ما داوری با این شرایط داشتیم که آکادمی رفته بود و آکادمی قبولش داشت و نامه داده بود که او را بینالمللی کنید اما رئیس وقت کمیته داوران میگفت این اصلا داور نیست، من به او بازی پایه هم نمیدهم.
* به نظر میرسد بیژن حیدری هم به زودی با همین قانون کنار خواهد رفت.
انشالله آقای حیدری کنار نمیروند و قانون در این مورد شکسته شده است که البته کاش این موضوع را رسما هم اعلام کنند. دوستان دیدهاند که آقای حیدری نیرویی است که میتوانند در لیگ استفاده کنند و بنابراین گفتهاند بلایی که سر قبلیها آوردیم، سر این داور نیاوریم. متاسفانه در دورههای گذشته برخی افراد دنبال مسائل دیگری بودند و احساس میکردند برخی افراد نباید باشند تا بشود کارهایی انجام داد؛ مثل ماجرای آقای فغانی که حتی ۴۵ سالش هم نشده بود اما از لیست خارج شد.
* چرا این اتفاق افتاد؟
به خاطر منافع برخی افراد. ایشان را سد راه میدانستند و به دروغ گفتند ۴۵ ساله شدهاند، در حالی که سن آقای فغانی در شناسنامه ۱۳۵۷/۱/۱ است اما سن واقعیشان دی ماه ۵۶ است که از نظر میلادی هم ۴۴ سال میشود. در واقع سال جام جهانی که ایشان را خط زدند، ۴۴ سالشان بود و دوستان دروغ گفتند تا راه برای بقیه باز شود، در صورتی که همانطور که در فوتبال میگویند تن بازیکن باید به تن حریف قوی بخورد و شرایط سخت را تجربه کنند، در داوری هم همین است؛ شما وقتی رقیب خوبی داشته باشی، پیشرفت میکنی اما اگر خودت باشی و خودت، اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
* البته مسئولان کمیته داوران اعتقاد دارند قانون ۴۵ سالهها باید اجرا شود تا فرصت در اختیار استعدادها و داوران جوان قرار بگیرد.
پس این استعدادها کجا هستند؟ چرا هر هفته داور تکراری داریم؟ با این شرایط میگویید استعداد داریم؟ اگر استعداد دارید، چرا آقای حیدری ماند؟ ما در داوری استراتژی نداریم و روزمرگی است؛ فقط میگویند امروز بگذرد و ببینیم فردا چه اتفاقی میفتد. برای مثال آقای سیری داوری است که من عملکرد او را ندیدهام اما میدانم که AFC میگوید ایشان خوب است ولی ببینید به او بازی میدهند یا نه. حتی ایشان بینالمللی نیست، اما آسیا برای یک تورنمنت به او ابلاغ داده است.
* نکته مهم اینکه حواشی داوری در لیگ برتر هم روز به روز بیشتر میشود.
اینها حاصل کدخدامنشی است. الان چرا از رضا سخندان استفاده نمیشود که از ابتدای ورود وی ای آر در فوتبال جهان حضور داشته است؟ چرا آدمهایی کار میکنند که اصلا با وی ای آر کار نکردهاند؟ یک نفر که با کامپیوتر کار نکرده، مدرس کامپیوتر است. اینها اتفاقاتی است که باعث مشکل شده است. سیستممان هم که کلا اشتباه است و نقص دارد؛ وی ای آر کامل نیست و دوربینها کیفیت ندارد. من اینجا که ناظر بودم، داور پنالتی گرفت و اتاق وی ای آر که در سیدنی است و چهار هزار کیلومتر با ما فاصله دارد، ۲۰ ثانیه بعد تایید داد. در لیگ ما سه دقیقه طول میکشد ببینند و پنج دقیقه هم طول میکشد داور برود و همه بازیهایمان همه بالای ۱۱۰ دقیقه شده است.
* در تمام مسابقات لیگ استرالیا با این روش از وی ای آر استفاده میشود؟
بله، مثل جام جهانی روسیه، اتاق وی ای آر در یک مرکز ثابت است. در جام جهانی هم اتاق وی ای آر در مسکو ثابت بود و مسابقات در تمام شهرها برگزار میشد. در استرالیا هم با توجه به اینکه کشور پهناور است و حملونقل سخت است، یک هزینه حسابی کردهاند و همه چیز از همانجا انجام میشود. سیستم هم بسیار قوی است، اما همین را به دوستان بگوییم میگویند مگر میشود؟ غیرممکن است. متاسفانه ساختار فوتبال ما برای داوری هیچ ارزشی قائل نیست؛ ببینید در ۱۵ سال اخیر در بودجه فدراسیون چیزی به اسم داوری وجود دارد؟ طبق قانون روی بازوی داور در ابعاد کوچکی تبلیغات بگذاری، اما الان فقط مانده که روی گردن داور تبلیغ بنویسند. از طرفی هیچ ارزشی هم برای خود داوران قائل نیستند؛ خاطرم هست در دوره ما به رئیس وقت کمیته داوران گفتند چرا این بازی را به آقای ایکس دادی؟ این داور نمیتواند و به مشکل میخورد و سر تو میریزند. گفت دو سه روز در رسانهها سر و صدا میکنند و بعد من میمانم و این داور. ما آن زمان فکر میکردیم فقط میخواهند داور را در تله بیندازند اما بعدها فهمیدیم هم داور و هم تیم هدف بودند. داور بینالمللی ما را تحت فشار قرار داد، داور ملی را تحت فشار قرار داد و او هم تمکین نکرد و خط خورد و دیگر نبود، اما هیچ اتفاقی هم نیفتاد.










