متن روضه شهادت امام رضا (ع)
- مجموعه: آرامش سبز
متن روضه شهادت امام رضا (ع):
كی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم
تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم
نهادم از سعادت دست در دامن مولایی
كه تاج سلطنت در كوی او ریزد زدامانم
ندارم باك از محشر، ندارم باك از میزان
كه كامل با تولای رضا گردیده ایمانم
تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی
كه وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
متن روضه شهادت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع):
خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود
لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!
آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟
با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟
مانند مادرت چقدر راه می روی !
خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟
درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
*نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟*
مقداری از عبای شما پاره شد، ولی...
نیزه نزد کسی به تو ازکینه علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت
ای حسین....
*فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...*
ای تشنه لب حسین جان
ای بی كفن حسین جان
شعر مداحی شهادت امام رضا:
دوباره،زنم پر به سوی خراسان
به ذکر زیبای رضا جان
امام ِ دلها،عزیز زهرا،تو را خوانم با چشم گریان
اَنتَ فی قلب مولا،امام ِ هشتم ِ ما،یا غریب الغربا
یا غریب الغربا...
همیشه،کنم از لطف و خوبی ات یاد
بهشت من صحن گوهر شاد
زغم بشکستم،ببین که بستم،دخیلی بر پنجره فولاد
دست من و دامانت،چشم من و احسانت،ای بحر ِ جود و سخا
یا غریب الغربا...
به حجره،زدی تو دست و پا رضا جان
فلک از ماتمت پریشان
به غربت ِ تو،شده فاطمه،نظاره گر با چشم گریان
غرق سوز و ناله ام،پرپر شده لاله ام،جان ِ امّ ِ ابیها
یا غریب الغربا...
متن مداحی شهادت امام رضا (ع):
کنج حجره ز همه دلگیرم
از تب غربت خود مىمیرم
چو من اینگونه کسى مضطر نیست
غربت من ز على کمتر نیست
آشنایان همه بیگانه شدند
دوستىها همه افسانه شدند
پیروانم همه بیعت شکنند
به ولیعهدى من طعنه زنند
بى سبب نیست انیسم آه است
چه کنم؟ خواهر من در راه است
گر خبر از دل زارم گیرد
بین ره از غم من مىمیرد
به امیدى که جوادم آید
عقده از کار دلم بگشاید
پسرم درد به سینه دارد
خبر از شهر مدینه دارد
کوچه تنگِ مدینه دیدهست
نالهى فاطمه را بشنیدهست
ترسم از اینکه شبیه زهرا
به جوانى برود از دنیا
گردآوری: بخس مذهبی بیتوته