زندگی نامه ناصر خسرو قبادیانی
- مجموعه: هنر و هنرمند
زندگینامه حکیم ناصر خسرو
چکیده ای از زندگینامه ناصر خسرو قبادیانی:
نام کامل: ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی
زمینه فعالیت: شاعر، فیلسوف، حکیم، جهانگرد و مبلغ مذهب اسماعیلی
تولد: 12 شهریور 383 خورشیدی
وفات: 467 شمسی
محل زندگی: شهر قبادیان و شهر بدخشان در افغانستان
زمان حکومت: غزنویان و سلجوقیان
ناصر خسرو قبادیانی که بود؟
ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی معروف به ناصر خسرو متولد ۹ذیقعده ۳۹۴ قمری که مصادف است با ۱۲ شهریور ۳۸۳ خورشیدی در شهر قبادیان از توابع بلخ در کشور تاجیکستان امروزی متولد شد.
ناصر خسرو از شاعران بزرگ فارسی زبان، فیلسوف، حکیم و جهانگرد ایرانی و از مبلغان مذهب اسماعیلی بود. ناصرخسرو یکی از شاعران به نام قرن خود بود که به جز فعالیت کردن در عرصه هنری به فعالیت های علمی هم می پرداخت. حکیمی دانا بود و مبلغ دین اسلام و مذهب اسماعیلیه در زمان خود بود.
اسماعیلیه کسانی بودند که بعد از امام صادق علیه السلام به فرزندش اسماعیل یا نواده اش محمد بن اسماعیل اعتقاد پیدا کردند و به ایشان ایمان آوردند و یکی از عمدهترین گروههای ۷ امامی شیعیان بوده است.
زندگی نامه ناصر خسرو:
ناصر خسرو در خانوادهٔ ثروتمندی که ظاهراً به امور دولتی و دیوانی اشتغال داشتند، رشد کرد.
چون ناصرخسرو از خانوادهاى برخوردار و دیوانسالار بود، در سالهاى پایانى فرمانروایى سلطان محمود غزنوى به کار دیوانى پرداخت و این کار را تا 43 سالگى در دربار سلطان مسعود غزنوى و دربار ابوسلیمان جغرى بیک داوود بن میکائیل ادامه داد.
ناصر خسرو از همان جوانی اش در پی کسب علم و دانش در حوزه های مختلف بود و از دانشهاى دوران خود مانند فلسفه، اخترشناسى، کیهانشناسى، پزشکى، کانىشناسى، هندسه اقلیدوسى، موسیقى، علوم دینى، نقاشى، سخنورى و ادبیات بهرهها گرفت.
ناصر خسرو در زمینه شعر نیز از شاعران برجسته ایران است که تسلط او بر علوم مختلف در اشعار او نمایان است. ناصر خسرو قبادیانی، مانند حافظ و رودکی کل قرآن را حفظ بود و در آثارش، از آیات قرآن برای اثبات عقایدش استفاده کرده است.
ناصر خسرو سالها در دربار غزنویان و سلجوقیان به کار دیوانی پرداخت تا اینکه در سال 437 قمری خوابی عجیب دید که باعث شد از تمامی کارهای دولتی در دربار سلجوقیان کنار بکشد و راهی سفر حج شود.
ناصر خسرو در سفرنامه اش در مورد این خواب چنین نوشته است: "چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند؟ اگر بهوش باشی بهتر" ناصر خسرو پاسخ داد "حکماً، چیزی بهتر از این نتوانستند ساخت که اندوه دنیا ببرد". مرد گفت "حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهشی و بیخردی رهنمون باشد. چیزی باید که خرد و هوش را بیفزاید" ناصر خسرو پرسید "من این از کجا آرم؟ " گفت "عاقبت جوینده یابنده بود" و به سمت قبله اشاره کرد. " ناصر خسرو در اثر این خواب دچار انقلاب فکری شد، از شراب و همه لذتهای دنیوی دست شست، شغل خود در دیوان را رها کرد و راهی سفر حج شد.
وی مدت هفت سال سرزمینهای گوناگون از قبیل آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیرة العرب، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و سه یا شش سال در پایتخت اسماعیلیان یعنی مصر اقامت کرد و با مذهب اسماعیلی آشنا گردید و شیفته عقاید این فرقه شد. آنگونه که پس از سال ها ناصر خسرو یکی از مومنان معتقد به مذهب اسماعیلی شد و از بزرگان آنها به شمار میآمد.
او مأمور تبلیغِ آیین اسماعیلیه در خراسان شد؛ خراسانی که تحت سلطه سلجوقیانِ سنّیِ متعصب بود. همین امر باعث میشود که مورد اذیت و آزار درباریان سلجوقی قرار بگیرد. این آزارها که هم دستگاه حاکم و هم عوامِ جاهل در حقِ حکیم ناصر خسرو روا میداشتهاند، آنچنان شدّت میگیرد که این شاعر و اندیشمندِ بزرگ ناچار میشود به درّهیی به نام یُمگان یا یَمگان (روستایی است در بدخشان افغانستان) پناه ببرد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد.
وی تمام روستاهای بدخشان را گشت. حکیم ناصر خسرو در بین اهالی بدخشان دارای شأن، مقام و منزلت خاصی است تا حدی که مردم او را بهنام «حجت»، «سید شاه ناصر ولی»، «پیر شاه ناصر»، «پیر کامل»، و غیره یاد میکنند.
او در زمان سکونت در بدخشان و یمگان شعرهای بسیاری سرود و آثارِ مهمی چون جامعالحِکمَتین را نگاشت، با این حال غمِ غربت و تنهایی همواره او را آزار میداد.
فراگیری علم روح وی را بینا نمود تا بتواند حقایق زمان خویش را به صراحت ببیند. ناصر خسرو در تک بیتی در مورد علم و دانش خود اینگونه می فرماید:
به هر نوعی که بشنیدم ز دانش / نشستم بر در او من مجاور
نماند از هیچگون دانش که من زان / نکردم استفادت بیش و کمتر
عمده خصوصیات اخلاقی ناصر خسرو:
ناصر خسرو یکی از شاعران و نویسندگان درجه اول ادبیات فارسی است که در فلسفه و حکمت دست داشته است، آثار او از گنجینههای ادب و فرهنگ ما محسوب میگردند. او در خداشناسی و دینداری سخت استوار بوده است و مناعت طبع، بلندی همت، عزت نفس، صراحت گفتار، و خلوص او از سراسر گفتارش آشکار است.
ناصر خسرو شجاع ترین و صریحترین نماینده فکر معترض در ادبیات فارسی است و پیشتاز شعر علمی – عرفانی در ادبیات فارسی است. وی انسان بزرگ و نمونهای است که به نحوی وسواسآمیز کردار را با گفتار همراه کرده است. ناصر خسرو یکی از پایهگذاران پیکار امانی است که ادبیات هزارساله ایران لاینقطع با آن درگیر بوده است و آن مبارزه با «ریا، ، تزویر و نیرنگ» است.
نحوه ی نوشتار و طرز سخن و اشعار ناصرخسرو:
اواخر قرن پنج و آغاز قرن ششم هنوز شعر فارسی تحت تأثیر سبک دوره اول غزنوی قرار داشت و حتی گاه شاعران میکوشیدند سبک سامانیان را احیاء کنند؛ از جمله کسانی که دنباله این سبک سامانیان را در این عهد گرفت، ناصرخسرو است که قصایدش یادآور شاعران اواخر قرن چهارم است.
ناصر خسرو اشعار خود را به دو زبان عربی و فارسی سروده است. شیوه سخن ناصر خسرو خاص خود اوست و میتوان آنرا از نمونههای برجسته اصلیترین سبکی دانست که به "سبک خراسانی" مشهور است و شاعرانی چون رودکی، فردوسی، عنصری و... بدان شیوه مشهورند.
با این تفاوت که سخن ناصر خسرو از مرز عادت و متداول دور شده و چندان با ذوق و مشرب اهل زمان تطابق ندارد و علت واضح آن این است که شعر برای ناصرخسرو وسیلهای برای بیان اعتقادات دینی و فلسفی است و جنبه پند و اندرز دارد.
بسیاری از اصطلاحات حکمی و دینی را در اشعار خود آورده و از موضوعات و مفاهیم علمی برای تفهیم مقاصد خود بهره برده است. او با مهارتی خاص مشکلترین مسائل فلسفی را به زبان شعری و در نهایت راحتی و آسانی بیان کرده و از بحث فلسفی خود به آرامی نتیجه گرفته است. اشعار او با استواری بیان به دور از کنایه و ایهام، آمیخته شده با مسائل مختلف عقلی و نقلی است که همین امر کمی هضم اشعار او را مشکل کرده است.
ناصرخسرو وقتی از وصفِ آسمان و بهار و خزان و... سخن میگوید حتی در این توصیفها نیز ابداع میکند، برای رسیدن به هدف دیگری است که غالبا پند و اندرز و ستایشِ علم و خرد است.
قصاید ناصرخسرو بلند، استوار و منسجم است. سراینده این اشعار شاعری است متعهد، خردگرا، آزاداندیش و با این همه برخوردار از خیال و الهام شاعرانه.
در آنچه از او باقیمانده اثری از مدح دیده نمیشود. اگر مدح گفته، کسانی را ستایش کرده که به عقیده او یزدان آنان را برای رهبری خلق برگزیده است
موسیقی شعر او پرصلابت، سنگین، پروقار و باشکوه است. در بحرهای دشوار قریحهآزمایی کرده است. زبانش پاکیزه و استوار و آکنده از واژههای اصیل دری و ترکیبات خوش است و بیانش از وسعت معلومات و عمق اندیشه و انضباط فکری او حکایت میکند.
شعر ناصر خسرو با تمام استواری که دارد از عیب و ایراد نیز مبرا نیست، مهمترین عیب شعر او تکرار و درازگویی است، تکرار را از روی عمد میکند، زیرا میخواهد از این طریق مفاهیم را مانند میخ بر سر خواننده بکوبد، اما تطویل برای آن است که شیوه استدلالی و توضیحی در شعر به کار میرود.
سفر هفت ساله ی ناصر خسرو و نگارش سفرنامه:
این سفر در ششم جمادیالثانی سال ۴۳۷ قمری (اول فروردین ۴۱۵ یزدگردی) از مرو آغاز شد و در جمادیالثانی سال ۴۴۴ قمری (اول فروردین ۴۱۶ یزگردی) با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت.
سفرنامه ناصر خسرو شرح سفر هفت ساله ناصرخسرو به سرزمینهای روم، مصر، حجاز و بینالنهرین است. که طی آن ناصرخسرو چهار بار خانه خدا را زیارت کرده است .
وی مدت هفت سال سرزمینهای گوناگون از قبیل آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیره العرب، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و در خلال آن از شهرها و روستاهای بسیار گذشته، مراکز تمدن اسلامی و عمارات و ابنیه تاریخی و مذهبی را دیده و با زندگی اقوام گوناگون و طرز معیشت آنان آشنا شده و به دیدار رجال تاریخی و فرهنگی و سیاسی رفته است.
از شواهد موجود در خود سفرنامه میتوان استنتاج کرد که آن را بعد از سفر از روی یادداشتهای میان راه نوشته است. با توصیف قصبات و شهرها با نثری نسبتأ ساده، اعتماد خواننده را جلب میکند.
ناصر خسرو تلاش نمیکند با مهارتهای لفظی و بیانی خواننده را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه میکوشد با شرح دیدنیها و عجایبی که طی سفر مشاهده کرده است، چنین کند.
ناصرخسرو از مسیر سفر و از توقفگاه ها و شهرها و روستاها، از طرز معیشت و آداب و اخلاق و حکومت اقوام مختلف توصیفهای بسیار دقیقی ارائه میده. به همین دلیل است که سفرنامه ناصر خسرو از لحاظ جغرافیای تاریخی و از جهت آشنایی با اوضاع و احوال جامعه و مراکز مهم تمدن اسلامی در روزگار ناصر خسرو، جامع مزایای فراوانی است.
سفرنامه ناصر خسرو در سال ۱۸۸۱ میلادی به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد.
وفات ناصر خسرو:
ناصر خسرو در سال 481ق/ 1088م/ 467ش در یمگان که روستایی در ولایت بدخشان افغانستان است، درگذشت. مزار وی در یمگان زیارتگاه است. از ناصرخسرو زن و فرزندی نماند، زیرا تا پایان زندگانی، مجرد بود.
نمونه اثار ناصر خسرو عبارت اند از :
آثار منثور ناصر خسرو:
- جامعالحکمتین؛ (تالیف۴۶۲ق) جامع حکمت یونان و اصول عقاید اسماعیلیان.
- خوان الاخوان؛ (تالیف۴۵۳ق) کتابی است در اخلاق و حکمت و موعظه.
- زاد المسافرین؛ در حکمت الهی به زبان فارسی بر وفق مشرب اسماعیلیان.
- گشایش و رهایش؛ رسالهای فارسی در جواب چند سؤال یکی از برادران مذهبی.
- وجه دین؛ رسالهای در مسائل کلامی و تاویلات و باطن عبارات و احکام شریعت مشحون به اصطلاحات مذهب اسماعیلی.
- سفرنامه؛ تاریخ نگارش این کتاب به درستی معلوم نیست. این کتاب شرح سفر هفتساله مؤلف به بلاد روم، مصر، حجاز، بینالنهرین است.
آثار منطوم ناصر خسرو:
- دیوان اشعار شامل قصاید فارسی و عربی بیش از ۱۰ هزار بیت
- روشنایی نامه
- سعادت نامه در موعظه و حکمت.
کتاب های منسوب به ناصر خسرو عبارت اند از :
1- اکسیر اعظم، در منطق و فلسفه
2- قانون اعظم در علوم عجیبه
3- المستوفی در فقه
4- دستور در « سرالاسرار » اعظم
5- تفسیر قرآن
6- رساله ای در علم یونان
7- کتابی در سحریات
8- کنزالحقایق
گردآوری: بخش علمی بیتوته