بازی محلی ریگ واچَقو



مزه ی این بازی بیشتر به جمع بودنش است و اینکه حداقل چهار نفر دور هم بنشینند تا پس از گروه بندی دو به دو بتوان با جمع زدن امتیازات نهایی، برنده را مشخص نمود.

این بازی با پنج ریگ انجام می شود.

برای اینکه آغازگر بازی معلوم شود از روش ده، بیست، سی، چهل...صد  استفاده میشد (البته روشهای دیگری هم وجود داشت)و یک نفر از گروه با دست بر سینه یا پای دیگر افراد گروه می زد و شروع به خواندن اعداد ده، بیست، سی ، چهل ....صد می کرد و عدد 100 به هر کسی که می رسید او شروع کننده بازی بود.

پس از اینکه فرد شروع کننده بازی، هر پنج سنگ را کف دستش قرار می داد، آنها را با یک حرکت ناگهانی بر پشت دستش می ریخت.تعداد ریگهای باقیمانده بر پشت دستش را جمع می زد و به عنوان امتیاز اولیه نگه می داشت.یعنی هر ریگ 10 امتیاز.

   بازی محلی ریگ واچَقو, بازی محلی

 سپس بازی را شروع می کردند و کل پنج ریگ را روی زمین می ریختند و بعد از آن یکی از ریگها را بطور جداگانه انتخاب نموده و به هوا پرتاب می کردند و بلافاصله یک ریگ را از زمین بر می داشتند و سنگ پرتاب شده در هوا را نیز پس از آن در هوا می چقیدند(می گرفتند) و این عمل تا جمع کردن هر چهار ریگ از روی زمین ادامه داشت.

   بازی محلی ریگ واچَقو, بازی محلی

  در مرحله ی بعد مجدداً همان عمل تکرار میشد و هر پنج ریگ بر زمین ریخته میشد اما بجای اینکه یکی یکی ریگها را بردارند دو تا دو تا ریگها را از زمین جمع می کردند.یعنی یک ریگ به هوا پرتاب میشد و بلافاصله دو تا از ریگها از زمین جمع می شدند و بعد هم ریگ معلق در هوا را می چقیدند.

در ادامه ی بازی نیز همان عمل تکرار می شد و یک ریگ جداگانه و سه ریگ نیز با هم از زمین جمع می شدند.

و نهایتاً یک ریگ را به هوا پرتاب می کردند و چهار ریگِ باقیمانده را با هم از زمین جمع می کردند.

در حین بازی اگر کسی موفق به انجام گرفتن ریگ معلق در هوا و یا جمع کردن ریگها از روی زمین نمیشد در همان مرحله از بازی خارج می شد و ریگها را به نفر بعدی می داد.

   بازی محلی ریگ واچَقو, بازی محلی

  در ابتدای بازی نیز اگر کسی دوبار ریگها را از کف دستش به پشت دستش می ریخت دوچوئه(1) شده و می سوخت و اگر در حین برداشتن ریگها از زمین آنها با هم بر خورد می کردند فرد، بازنده بود و ریگ را به نفر دیگر می داد.یکی از نکات مهم در این بازی، مهارت افراد در ریختن ریگها برروی زمین بود به نحوی که بتوانند به راحتی آنها را از زمین جمع کنند و البته همیشه مورد اعتراض دیگر افراد قرار می گرفتند.

به باقیمانده ریگهای بازی " ته بلال "(2) می گفتند.

این بازی آنقدر ادامه پیدا می کرد تا بالاخره داد بزرگترها هم در می آمد و معمولاً با این جمله از زبان یکی از آنها بازی به پایان می رسید:" بِِتَرکین، بَسِتونه، پاشین بیاین، مگه گُشنَتون نیس؟"، یا با دعوایی سوری و با بر هم زدن بازی توسط یکی از افراد گروه همه به سمت سفره حمله می کردند.

******

1-پدرام/کتاب فرهنگ لغات و اصطلاحات عامیانه داراب.
2-همان.

منبع:rasekhoon.net

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین مطالب سرگرمی(مطالب خواندنی ، ضرب المثل ، فال ، طنز ، اس ام اس و ...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------