آخرین اخبار فرهنگی - هنری

محمد صادقی,اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی

«محمد صادقی» بازیگر جنجالی تلویزیون از ایران رفت

انتشار خبر عجیب تایید حکم اعدام توماج صالحی «هنرمند معترض» در رسانه‌ها و محافل سیاسی جهان. بازتاب گسترده یافته است. به گزارش…

میرکریمی: اگر بجای سمند، بویینگ۷۴۷ هم می دادند حرفم عوض نمی شد



 

میرکریمی: اگر بجای سمند، بویینگ۷۴۷ هم می دادند حرفم عوض نمی شد

 

 

کارگردان فیلم «یه حبه قند» اعتقاد دارد باید به کسی که آگاهانه از یک معضل فرهنگی صحبت می کند، اهمیت داد و در حوزه فرهنگ تخریب ها کم نیست.

 

سیدرضا میرکریمی که امسال با فیلم «یه حبه قند» در جشنواره حضور داشت و اتفاقا نظراتش باعث کم لطفی داوران جشنواره نسبت به فیلمش شد با هفته نامه «مثلث» گفت وگویی کرده که قسمت هایی از آن را می خوانیم.

به عنوان یک کارشناس وضعیت سینما را در حال حاضر چطور می بینید؟

سینمای ایران یک موجود پر از پارادوکس در درون خودش است، مخصوصاً سینمای متولد شده بعد از انقلاب. اگر واقع بینانه قضاوت کنیم، سینمای نوین و مطرح ایران بعد از انقلاب و با حمایت مستقیم دولت شکل گرفت، آن هم دولت انقلابی که هنوز نظام آن سر و شکل درستی نگرفته بود و درگیر جنگ بود، اما قرار شد بخشی از بودجه خود را به سینما اختصاص دهد که این نشان از یک عقلانیت دارد، اما در طراحی یک استراتژی درست برای سینما دچار مشکل بود یعنی هم سینما را دوست داشت و فکر می کرد آن را لازم دارم و هم نمی دانست چطور باید با آن برخورد کند. این فقدان استراتژی تا همین امروز نیز در سینمای ایران وجود دارد.

آیا می توان پذیرفت آن چه در سینمای ما اتفاق افتاده صرفا فردگرا بوده که این اتفاق های فردی گاه وقتی در کنار هم قرار گرفته اند کلیت سینمای ما را تشکیل داده اند؟

بله کاملا به هر حال عزمی وجود داشت. بعد از انقلابی که همه سینماها را آتش زده بود چه شد سینمایی شکل گرفت که رنگ و بوی خیلی متفاوتی نسبت به سینمای قبل از انقلاب داشت؟ قطعا پشت این موضوع عزمی بوده و کسانی برای آن زحمت کشیده اند و با هدفی به دنبال آن رفته اند. ممکن است استراتژی درازمدتی نداشتند و از جایی مسیر عوضی شد یا در حوزه های فردی اتفاقی افتاد و افراد بودند که به آن شکل دادند. من شک ندارم افراد بودند ولی این افراد بعد از انقلاب کشف شدند. چه کسی آنها را کشف کرد؟ چه کسی به آنها فرصت داد که کار انجام دهند؟ ۹۰ درصد افراد موثر در سینمای امروز ایران هنرمندان بعد از انقاب هستند و از نسل اول تعداد کمی فعالیت می کنند. چه کسی این زمینه را ایجاد کرد این افراد کار کنند؟

شما از فیلمسازی چه می خواهید؟ آیا دنبال فعالیت حرفه ای هستید دنبال پول آمده اید فعالیت حرفه ای می خواهید یا آمده اید حرف مشخصی بزنید؟ اگر حرف خاصی دارید چرا کتاب یا روزنامه چاپ نمی کنید؟ شما واقعاً دنبال چه چیزی هستید؟

من به خاطر فیلمسازی زندگی نمی کنم بلکه خود زندگی رای من مهم است. فعلا آن چیزی که می توانم با آن تجربه کنم و از زندگی بیشتر بفهمم فیلمسازی است که به ضرورت با چیز دیگری می تواند جایگزین شود. من برای فیلمسازی به این مسیر نیامده ام. ما کسانی هستیم که ابایی نداریم بگوییم بچه های انقلاب حساس هستیم. حداقل من سعی کردم رابطه دوستی بین آرمان های خودم کاسبی نکردم و همیشه آن را در تاقچه بالایی گذاشته ام که حتی گاهی دست خودم هم به آن نرسید؛ تا در هر بزنگاهی هوس به حراج گذاشتنش به سرم نزند و بقیه مسائل را مانند منافع، پایین تر گذاشته ام، به همین دلیل وقتی درباره چیزی موضع می گیرم اولین چیزی که به آن فکر نمی کنم این است که خودم چقدر از آن آسیب می بینم و آیا بهره ای می برم.

کسی از منتقدان گفته است فیلم فجر شما از نظر فنی خیلی خوب بوده، اما حرف مهمی نداشته است

برخلاف حرف آن منتقد من تازه دارم حرف های مهم را کشف می کنم. زمانی فکر می کردم جهان هستی در بهترین شکل خودش ساخته نشده و همه چیز را باید درست کنم. هنوز هم فکر می کنم باید خلی چیزها را درست کنم ولی بیشتر درباره خودم اتفاقا نظام خلقت در بهترین حالت شکل گرفته و اتفاقا من نسبت به گذشته آدم خداپرست تری هستم و فهم دینی ام بزرگ تر شده است و این را مدیون انقلاب و سختی های آن هستم. دیگر نیاز نیست اتفاق مهمی در فیلم من بیفتد که نشانه یک معمای بزرگ باشد بلکه به دنبال اتفاق های کوچک و معناهای بزرگ هستم همان چیزی که در زندگی روزمره با آن سر و کار داریم و قادر به دیدن آن نیستم، همان چیزی که عرفان درستی را که به درد جامعه امروز بخورد تجویز می کند. اینکه هیچ چیز تکراری و فاقد معنا و بی اهمیت نیست و هیچ چیز بی ارتباط با هم نیست فقط ما باید رابطه ها و معانی را کشف کنیم و یاد بگیریم چطور می توانیم به همه نظام هستی با همه جزییاتش احترام گذاشت.

ظاهراً چندان تمایل ندارید درباره جشنواره های خارجی صحبت کنید به داخل بپردازیم گفتند که وقتی میرکریمی در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده قواعد را پذیرفته است و نباید به هیئت داوران انتقاد کند آیا اساسا جنس فضای سینمایی ما این امکان را به فیلمسازان می دهد که جشنواره و جریان حمایتی را نادیده بگیرد؟

بحث را در حد حضور در جشنواره کوچک نکنیم. کسانی که چند جمله من را خواندند و برآشفته شدند خیلی خوب منظور من را فهمیدند، ولی برای اینکه فرافکنی کنند گفتند کسی که به جشنواره آمده باید قاعده بازی را بپذیرد. من درباره قاعده بازی یا فیلم خودم حرف نزدم. من در شرایطی حرف زدم که عیار هیچ فیلمی مشخص نبود. فیلم ضعیفی هم نساخته ام که نگران باشم جایزه می گیرم یا نمی گیرم.

من می فهمیدم که این حرف ها به ضرر فیلم تمام می شود. کسی که آگاهانه از یک معضل فرهنگی که گریبانگیر جامعه است صحبت می کند باید به او اهمیت داد. اگر کنار آن سیمرغ به جای سمند، بویینگ ۷۴۷ می دادند من حرف خودم را عوض نمی کردم. هنوز هم می گویم این تخریب فرهنگی که دوستان انجام می دهند به راحتی بازسازی نخواهد شد. در حوزه فرهنگ تخریب ها کم نیست ممکن است در یک سال تخریبی انجام شود که ۳۰ سال نتوان آن را جبران کرد. بداخلاقی هایی که بعد از انتخابات در جامعه آمد و فرهنگ پرده دری که در میان مسئولان باب شد و جنس دیالوگ و ادبیاتی که هر روز شاهد آن هستیم چیز کمی نیست. ما خیلی عقب رفتیم و باید صدها رمان نوشته شود ده ها فیلم ساخته شود و کلی کار فرهنگی انجام شود تا به نقطه صفر قبل از انتخابات برگردیم.../خبر آنلاین

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------