سرقتهای عجیب سارقان اسیدی و تحصیلکرده
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 21 مهر 1398 11:04
به گزارش ایران ، در این طرح 11 باند زورگیری، کیفقاپی و سرقت تحت عنوان مأمور، 15 باند سرقت منازل و اماکن، 10 باند سرقت خودرو و لوازم خودرو، 2 باند جعل و کلاهبرداری، 3 اسیدپاش، یک گروه سارق مسلح و 12 محکوم متواری دستگیر شدند. از میان متهمان 119 نفر سابقه دار هستند که در مجموع به 3 هزار فقره سرقت تاکنون اعتراف کردهاند.
سرقت برای پرداخت پول اسلحه
بهزاد، سردسته باند سرقت مسلحانه است وی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» از جزئیات سرقتهایش میگوید.
چه شد که تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتی؟
من 10 سال و 5 ماه به خاطر کیف قاپی زندان بودم. وقتی آزاد شدم، تصمیم گرفتم که این 10 سال عقب ماندن از زندگی را جبران کنم. به همین خاطر وقتی یکی از بچه محلهایمان که قاچاقچی موادمخدر و اسلحه است پیشنهاد سرقت داد قبول کردم. سرقت مسلحانه از جاهای خاص مثل طلافروشیها. ما قرار بود چهار محل را سرقت کنیم. از من خواست به همراه دو نفر از سارقان سابقه دار و حرفهای سرقتها را انجام دهم.
سرقتی هم انجام دادید؟
این سرقتهایی که شاهین میگفت را نه. اما سه سرقت مسلحانه بدون اینکه با شاهین هماهنگ کنم و 10 سرقت لوازم داخل خودرو انجام دادم.
چگونه سرقت میکردی؟
شب قبل از سرقت «اسید» مصرف کردم. اسید یک ماده مخدر و شبیه کاغذ است. بعد از مصرف آن حالم بد شد. فردای آن روز سوار بر خودروی پژو 405ام بودم که دختری را بهعنوان مسافر سوار کردم. بعد از طی مسافتی اسلحه را به سمت او گرفتم و گفتم هرچه دارد به من بدهد. دختر جوان ترسیده بود و النگویش را به من داد. اما متوجه شدم قلابی بوده است. سرقت دوم را دو روز بعد انجام دادم. مرد جوانی در خیابان سپهبد قرنی در حال عبور بود و قصد داشت سوار خودرواش شود. با اسلحه به سمتش رفتم و باهم درگیر شدیم و در این میان تیری به کتف او اصابت کرد. من که ترسیده بودم بدون آنکه از او سرقت کنم از محل فرار کردم. سومین مورد را همان شب در بلوار فرحزاد انجام دادم دو تا دختر سوار بر خودروی 207شان شدند. اسلحه را به سمتشان گرفتم و کیفشان را سرقت کردم. از شانس بدم داخل کیف آنها هم چیزی نبود. سه سرقت مسلحانه انجام دادم بدون آنکه یک ریال پول بهدست بیاورم.
سرقتهای داخل خودروات چگونه بود؟
با پیچ گوشتی صندوق عقب خودروهای پراید را باز کرده و هر چه لوازم داخل آن بود را سرقت میکردم.
با لوازم سرقتی چه میکردی؟
به شاهین میدادم. قرارمان این بود که من هر چه سرقت میکنم به شاهین بدهم و او آنها را به جای هزینه اسلحهای که برایم خریده است بردارد.
مرجان همایونی