جنگل جیغ مشهد، جن واقعی در طرقبه!
- مجموعه: اخبار گوناگون

بعضیها میگویند بعد از غروب، سکوت جنگل ناگهان با صداهایی تیز و کشیده شکسته میشود؛ صداهایی آنقدر غیرمنتظره که حتی مردمان عادتکرده به طبیعت هم لحظهای مکث میکنند.
داستان از حدود سال ۱۳۹۰ شروع شد. همان سالی که رودخانه سربرج بهطور غیرعادی پرآب شد و همزمان، اهالی میگویند شبها از دل درختها جیغی ممتد میشنیدند؛ چیزی بین صدای فلوت و سوت کشیدن طولانی. یکی از ساکنان روستا برایمان تعریف میکرد: «اول فکر کردیم صدای حیوان خاصی است، ولی هرچه گوش دادیم، نفهمیدیم دقیقاً چیست.» از همان وقت بود که اسم «جنگل جیغ» جا افتاد و کمکم پای ماجراجویها و گردشگرها هم به این منطقه باز شد.
اما این صداها دقیقا چه هستند؟ واقعاً با یک پدیده ماورایی طرفیم یا علم برایش توضیح سادهای دارد؟ در ادامه، هم سراغ روایتهای محلی میرویم، هم نتیجه چند تحقیق میدانی را مرور میکنیم تا ببینیم پشت این لقب ترسناک، چه حقیقتی پنهان شده است.

منبع عکس گوگل مپ
جنگل جیغ مشهد کجاست؟
اگر از مشهد به سمت طرقبه حرکت کنید و مسیر روستای سربرج را ادامه دهید، بعد از حدود نیمساعت رانندگی به دامنههای سرسبز بینالود میرسید؛ جایی که جنگل جیغ در دل آن پنهان شده است. این منطقه، که محلیها آن را بیشتر با نام جنگل سربرج میشناسند، در کنار رودخانهای باریک و زلال امتداد یافته و در روز حال و هوایی شبیه یک ییلاق آرام دارد. وقتی در سایهسار چنارها و گردوهای قدیمی قدم میزنید، صدای آب و خنکای باد کوهستانی بیشتر از هر چیز توجهتان را جلب میکند.
پوشش گیاهی این محدوده ترکیبی از درختان بلند و باغهای کوچک محلی است؛ از چنار و گردو گرفته تا گیلاس و سیبهایی که ابتدای تابستان بویشان در هوا میپیچد. اگر کمی خوششانس باشید، شاید رد گذر یک روباه یا پرواز عقابها را هم ببینید. همین طبیعت زنده و آب دائمی رودخانه باعث شده جنگل سربرج در طول روز جایی آرام و دلپذیر باشد؛ هرچند اهالی میگویند شبهنگام فضا تغییر میکند و همانجاست که ماجرای «جیغ» خودش را نشان میدهد.
نکتهای برای برنامهریزی سفر
اگر قصد دارید جنگل جیغ را در یک نیمروز یا یک گردش کوتاه ببینید، بهتر است اقامتتان را طوری انتخاب کنید که دسترسیتان به طرقبه راحت باشد. ماندن در مشهد این امکان را میدهد که صبح یا عصر بهسادگی راهی سربرج شوید. انتخاب یک هتل در مشهد ، بهخصوص در نزدیکی مسیرهای خروجی شهر، باعث میشود بدون خستگی رفتوآمد، هم از جاذبههای شهری استفاده کنید و هم زمانی برای گشتوگذار در طبیعت کنار بگذارید. این ترکیب معمولاً تجربهای متعادل و خوشایند برای مسافرانی است که هم فضای شهری را دوست دارند و هم دلشان ماجراجوییهای سبک کوهستانی میخواهد.
منبع عکس گوگل مپ
ماجرای جنگل جیغ دقیقاً از کجا شروع شد؟
اهالی سربرج میگویند همهچیز به حوالی سال ۱۳۹۰ برمیگردد؛ سالی که انگار زندگی آرام روستا کمی از مسیر همیشگیاش خارج شد. تا قبل از آن، رودخانه سربرج فقط گاهی آب داشت و بیشتر فصلها بستر خشک و سنگیاش پیدا بود. اما آن سال، آب رودخانه ناگهان زیاد شد؛ آنقدر که برای خیلیها عجیب بود. جریان آب هم مثل گذشته قطع نمیشد و همین موضوع بعدها در داستانها نقش مهمی پیدا کرد.
تقریباً همزمان با همین پرآب شدن، نخستین صداها شنیده شد. یکی از قدیمیهای روستا تعریف میکرد که در یک غروب تابستان، درست وقتی هوا داشت تاریک میشد، «صدایی بلند و کشیده از دل درختها بلند شد؛ چیزی بین جیغ و یک سوت طولانی». صدایی که بهقول او «نه شبیه حیوان بود، نه شبیه باد». این اتفاق همان شب تمام نشد. چند شب پشت سر هم تکرار شد و آرامش روستا را به هم ریخت. کمکم مردم برای اشاره به این محدوده، نام تازهای به کار بردند: جنگل جیغ.
بعد از مدتی سؤال تازهای دهانبهدهان چرخید:
واقعاً بین پرآب شدن رودخانه و این صداهای عجیب رابطهای وجود دارد؟
خیلی از اهالی معتقدند در سالهایی که بارندگی زیاد است و جریان آب قطع نمیشود، صداها هم بیشتر شنیده میشوند. در عوض، هر وقت رودخانه کمآب است، جنگل هم ساکتتر میشود. این تطابق زمانی باعث شد بعضیها دنبال توضیحهای طبیعی بگردند و بعضی دیگر ماجرا را کمی رازآلودتر ببینند.
اوج این اتفاقات در اوایل دهه ۱۳۹۰ بود؛ دورهای که به گفتهی خیلیها صدای جیغ تقریباً هر شب شنیده میشد. آنقدر که بخشی از زندگی روزمره روستا شده بود. هنوز هم اگر سر صحبت با قدیمیها باز شود، خاطرات آن شبها را با جزئیات برایتان تعریف میکنند؛ خاطراتی که باعث شده داستان جنگل جیغ همچنان زنده بماند.
منبع عکس از گوگل مپ
جنگل جیغ مشهد در شب؛ چرا اینقدر ترسناک است؟
جنگل جیغ در طول روز چیزی جز یک منطقه آرام، خنک و سرسبز نیست؛ همان تصویری که از یک ییلاق کوهستانی انتظار دارید. اما به محض غروب خورشید، فضا رنگ دیگری میگیرد. همین تضاد شدید میان روز و شب است که باعث شده «جنگل جیغ مشهد در شب» چنین شهرتی پیدا کند. وقتی نور کم میشود و تاریکی میان درختان بالا میآید، سکوت کوهستان ناگهان با صدایی عجیب شکسته میشود؛ همان جیغ ممتدی که سالهاست ذهن اهالی و گردشگران را به خودش مشغول کرده است.
این صدا نخستینبار در سال ۱۳۹۰ شنیده شد. اهالی میگویند درست بعد از غروب یک شب تابستانی، «فریاد بلند و کشیدهای از دل جنگل بلند شد»؛ صدایی که بسیاری آن را شبیه جیغ یک زن، همراه با نوعی سوت ملایم توصیف کردهاند. از آن شب به بعد، این اتفاق تقریباً هر شب تکرار شد و حالوهوای شبهای سربرج را کاملاً تغییر داد. سکوت عمیق منطقه، درختان انبوه و مسیر رودخانه باعث میشد انعکاس صدا چند برابر شود و همین موضوع بسیاری از بازدیدکنندگان را در شب دچار ترس و سردرگمی کند.
آنچه «ترس جنگل جیغ مشهد» را بیشتر میکند، قابل پیشبینی نبودن صداهاست. بعضی شبها هیچ صدایی شنیده نمیشود، اما گاهی هم همان جیغهای کشیده دوباره برمیگردند. افراد زیادی که شبانه وارد این جنگل شدهاند، میگویند فضای تاریک و سکوت کشیده شب باعث میشود کوچکترین صدا هم چند برابر وهمآور به نظر برسد. برای بخشی از اهالی، این صداها فقط ترسناک نیست؛ آنها سالها آن را نشانهای از اتفاقات ناشناخته میدانستند و کمتر پیش میآمد کسی شبهنگام در نزدیکی جنگل بماند.
در کنار این روایتهای پررنگ، گروه دیگری هم هستند که ماجرا را علمیتر نگاه میکنند. به گفته آنها، محیط کوهستانی، بازتاب صوت بین درختان و سکوت مطلق شب، همه دست به دست هم میدهند تا صداها غریبتر از حد معمول به گوش برسند. با این حال، یک نکته روشن مانده: شبهای این جنگل چهرهای دارد که هیچ شباهتی به روزهای آرام و ییلاقی آن ندارد و همین تفاوت، دلیل اصلی جذابیت و شهرت ماجراجویانهی جنگل جیغ میان گردشگران است.
تحقیقات علمی درباره جنگل جیغ؛ منشأ واقعی صدا چیست؟
وقتی شایعهها درباره «جنگل جیغ مشهد» زیاد شد و نگرانی اهالی بالا گرفت، دهیاری سربرج موضوع را به بخشداری گزارش کرد. کمی بعد، گروهی از کارشناسان محیطزیست برای بررسی میدانی وارد منطقه شدند. این مرحله نقطهای بود که ماجرا از حد حدس و داستانهای دهانبهدهان خارج شد و شکل جدیتری به خودش گرفت.
کشف منبع اصلی صدا: حشرهای کوچک به نام چَز
بررسیهای کارشناسان نتیجهای بهظاهر ساده اما تعیینکننده داشت: صداهایی که سالها در شب شنیده میشد، از نوعی حشره بومی شبیه جیرجیرک تولید میشود؛ حشرهای که محلیها آن را «چَز» یا «کَز» صدا میزنند.
این موجود کوچک در سالهایی که آب و رطوبت منطقه بیشتر است، بهشکل چشمگیری زیاد میشود و معمولاً بهصورت دستههای بسیار بزرگ روی درختان اطراف رودخانه سربرج تجمع میکند.
در گزارش کارشناسان آمده بود که گاهی تا سههزار جیرجیرک روی یک درخت دیده شده است؛ عددی که بهخوبی توضیح میدهد چرا صدای آنها شبها بهصورت ممتد و ناهنجار شنیده میشود. چرخه زندگی این حشره هم سرنخ دیگری میدهد: آنها معمولاً اواخر بهار ظاهر میشوند، حدود ۴۰ روز عمر دارند و بیشترین فعالیت صوتیشان درست در ساعتهای تاریک شب است.
چرا صدای این حشرات شبیه جیغ شنیده میشود؟
دره سر برج محیطی بسته و کوهستانی دارد؛ درختان انبوه، سکوت شب و مسیر رودخانه همه باعث میشوند صدای جمعی این حشرات چند برابر در فضا بپیچد. وقتی هزاران چَز همزمان صدا تولید میکنند، حاصل کاری شبیه فریاد ممتد یا جیغ به گوش میرسد.
به همین دلیل است که در سالهایی که رودخانه پرآب میماند و رطوبت بالا میرود، این صداها بیشتر و بلندتر شنیده میشوند.
نمونههای مشابه در جهان
در گزارش کارشناسان اشاره شده که این پدیده فقط مختص سربرج نیست. نمونههای مشابهی در کشورهای دیگر هم دیده شده؛ برای مثال جنگل درینگوودز در انگلستان نیز به خاطر پخش صداهای عجیب در شب معروف است. مقایسه این موارد نشان میدهد آنچه در سربرج رخ داده، بیشتر نتیجهی شرایط طبیعی و زیستی خاص منطقه است، نه یک پدیده منحصربهفرد یا ماورایی.
در نهایت متوجه شدیم که جنگل جیغ با تمام جذاب بودنش همچنان یک دلیل علمی مشخص دارد ولی اگر علاقه مند به هیجان و داستان های ترسناک هستید حتما یک سری به این جنگل خوفناک بزنید.











