طلاق عاطفی؛ زیربنای بسیاری از آسیبهای اجتماعی!
- مجموعه: فرهنگ زندگی
مرد باید در طول شبانه روز برای همسرش وقت بگذارد؛ با او به صحبت بنشیند و به حرف هایش خوب گوش دهد. خانمی برای مشاوره مراجعه کرده بود و گریه می کرد که همسرش پس از گذشت 14 سال از زندگی مشترک، هنوز شماره ی تلفن همراه او را حفظ نیست و به دفتر تلفن اش مراجعه می کند. این واقعاً تأسف آور است!
طلاق عاطفی
-من و اون مدت ها بود که با هم غریبه شده بودیم، من فقط نسبت به اون احساس ترحم داشتم...
- اَه ، خدا کنه امشب دیر بیاد خونه یا اصلا نیاد..
اینها جملاتی است مخصوص همسرانی که طلاق عاطفی گرفته اند، طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود و بیشتر در خانواده هایی مشاهده می شود که سال ها از زندگی مشترک آنان گذشته است.
در واقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر، منجر میشود به سردی تمامی روابطی كه یك زوج، میتوانند با هم داشته باشند، مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری.
وجود این مشكل در یك رابطه باعث بیمهری و كم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود، زوجها در بیگانگی دنیای یكدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حكم یك همخانه یا یك مصاحب كه به او عادت كردهاند را دارند. در این خانوادهها افراد نسبت به خانه خود حسی كه باید داشته باشند را ندارند، همه افراد خانواده به هر نحوی میخواهند زمان كمتری را در خانه سپری كنند. جو سرد، بیروح و سكوت خالی از شور و نشاط در خانه حاكم است و این جو همه را فراری میدهد. بچهها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی دریافت نمیكنند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند.
همانطور که می دانید، طلاق دو گونه است: «طلاق رسمی» و «طلاق عاطفی». در طلاق رسمی، زن و شوهر به صورت قانونی از یکدیگر جدا شده و طلاق آنان برای همیشه ثبت می شود، اما طلاق عاطفی به معنای یک نوع شکاف عاطفی و احساسی بین زن و شوهر است، به گونه ای که زن و مرد، زیر یک سقف زندگی می کنند اما رابطه ی دوستانه ای با هم ندارند و مدام با هم در کشمکش و تضاد هستند.
طلاق عاطفی از آسیب های پنهان محسوب می شود که در هیچ کجا به ثبت نمی رسد و نمود خارجی ندارد اما مهم ترین نوع طلاق است. در طلاق عاطفی، زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می دارند و احساس خود را از یکدیگر پنهان می کنند؛ جذابیتی برای یکدیگر ندارند و از کنار هم بودن، لذت نمی برند.
روانشناسان تعاریف زیر را برای طلاق عاطفی به کار برده اند:
** طلاق عاطفی به عنوان انتخابی نفرت انگیز بین تسلیم و نفرت از خود است که زن و شوهر هر کدام آن را تجربه می کنند که در آنها هر یک از زن و شوهر به دلیل غمگینی و ناامیدی دیگری را آزار می دهد.
** طلاق عاطفی متضمن فقدان اعتماد ، احترام و محبت به یکدیگر است . همسران بجای حمایت از همدیگر در جهت آزار و ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر عمل می کنند و هر کدام به دنبال یافتن دلیلی برای اثبات عیب و کوتاهی و طرد دیگری است.
** طلاق عاطفی ، فاصله عاطفی و مشخص و آشکار میان همسران است.
طلاق عاطفی چگونه شروع میشود؟
طلاق عاطفی معمولا از شكایت و گلهگذاری زوجها نسبت به هم شروع میشود. انتظاراتی كه گفته میشود ولی برآورده نمیشود درواقع نیازهای 2طرف از یكدیگر تامین نمیشود. به نیازها و خواستههای دیگری اهمیت داده نمیشود طوری كه انگار زن و شوهر یكدیگر را میبینند ولی صدای هم را نمیشنوند و این مرحله آغازین شروع طلاق عاطفی است.
در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ میدهد انتظاراتی كه قبلا به آرامی مطرح میشد حالا با صدای بلند و داد و بیداد بیان میشود و آرامش نسبی جای خود را به خشم میدهد؛ خشمی كه خود را به شكلهای گوناگون نشان میدهد. خشم درونی تبدیل میشود به صدای بلند، پرتاب كردن وسایل و برخورد فیزیكی با توهین و تحقیر. پس از این مرحله اختلافها بیشتر شده و دیوار سكوت مابین زن و شوهر قرار میگیرد و این به معنای نشنیده شدن و ندیده گرفتن است یعنی هر 2 در مقابل یكدیگر ناتوان شدهاند و هركس به دنیای درونی خود فرو میرود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمیدهد كه كار به جایی میرسد كه برای یكدیگر تنها و تنها حكم یك همخانه را بازی میكنند و حتی جای خواب خود را از یكدیگر جدا میكنند.