مقایسه صندوق توسعه ملی ایران و نروژ؛ اختلاف دارایی فقط 2 تریلیون دلار! | آنها امروز برای آینده پس انداز میکنند، ما آینده را به امروز قرض میدهیم
- مجموعه: اخبار اقتصادی و بازرگانی
- تاریخ انتشار : شنبه, ۰۶ دی ۱۴۰۴ ۱۰:۲۹

حسین عبده تبریزی در روزنامه ایران نوشت: کشور نروژ نفت را به فرصتی برای انباشت ثروت بیننسلی تبدیل کرد، در حالی که ایران عمدتاً نفت را برای پوشش هزینههای جاری، جبران کسری بودجه و عبور از بحرانهای کوتاهمدت به کار گرفت. این تفاوتِ نگاه، امروز خود را در فاصله عظیم دو صندوق ثروت ملی نشان میدهد.
میزان موجود صندوق ثروت ملی نروژ از مرز ۲ تریلیون دلار عبور کرده و بزرگترین صندوق ثروت ملی جهان است. در مقابل، صندوق توسعه ملی ایران با وجود دههها درآمد نفتی، از نظر اندازه و اثرگذاری قابلمقایسه با نروژ نیست. حتی در بهترین برآوردها، کل داراییهای در دسترس ایران کسری کوچک از صندوق نروژ را تشکیل میدهد و بخش مهمی از آن نیز یا مصرف شده یا درگیر تعهدات داخلی است.
تفاوت اصلی فقط در عدد نیست، در قاعده بازی است. نروژ از ابتدا قاعدهای ساده اما سختگیرانه گذاشت. به این صورت که اصل سرمایه صندوق نباید خرج شود و دولت فقط مجاز به استفاده از بخشی از سود آن است. در ایران صندوق توسعه ملی بارها به منبعی برای تأمین مالی دولتها تبدیل شد؛ چه با مجوز قانونی، چه با فشار شرایط اضطراری و چه با تفسیرهای موسع از مفهوم توسعه.
نروژ کشور کوچکی است؛ جمعیتی کمتر از تهران دارد و اقتصادی که بدون نفت، در مقیاس جهانی چندان بزرگ به نظر نمیرسد. اما همین کشور کوچک، از آغاز استخراج نفت در دریای شمال، فهمید که دانش، فناوری و مدیریت را باید از جهان بیاموزد و بهتدریج بومی کند. نروژ از کمک شرکتها و متخصصان خارجی استفاده کرد و عمدتاً از شرکتهای بزرگ غربی کمکها گرفت.
در ایران درآمد نفتی از همان ابتدا نقش ستون اصلی بودجه را بازی کرد. دولت بزرگ شد، انتظارات اجتماعی به نفت گره خورد و هر شوک قیمتی یا تحریمی، مستقیماً به مشکلات اقتصادی و اجتماعی تبدیل شد. در نروژ، بودجه دولت عمداً از نفت جدا نگاه داشته شد تا اقتصاد روزمره به قیمت نفت وابسته نشود.
تفاوت دیگر در نحوه سرمایهگذاری است. صندوق ثروت ملی نروژ تقریباً تمام دارایی خود را در خارج از کشور سرمایهگذاری میکند؛ در سهام، اوراق قرضه و املاک جهانی. این انتخاب آگاهانه برای کاهش ریسک تمرکز داخلی و جلوگیری از داغشدن اقتصاد و بروز بیماری هلندی است. در ایران صندوق توسعه ملی از ابتدا با مأموریتی ترکیبی شکل گرفت و بخشی از منابع آن بهصورت تسهیلات یا سرمایهگذاری در داخل کشور به کار گرفته شد؛ اما در عمل فشارهای بودجهای دولت، ضعف در گزینش پروژهها و فقدان انضباط بیننسلی موجب شد کارکرد بلندمدت و ثروتساز صندوق تضعیف شود.
از نظر حکمرانی، صندوق نروژ شفاف، حرفهای و تا حد زیادی مستقل از سیاست روز است. گزارشهای دقیق، نظارت عمومی و معیارهای اخلاقی سرمایهگذاری آن را به نهادی قابل اعتماد تبدیل کرده است. در ایران صندوق توسعه ملی هیچگاه از سیاست فاصله امن نگرفته و همین موضوع اعتماد، کارایی و انباشت بلندمدت را تضعیف کرده است.
مقایسه اندازه دو کشور هم نکتهآموز است. نروژ کشوری کوچک با منابع محدودتر انسانی و جغرافیایی است، اما توانسته برای هر شهروند، پشتوانه مالی معنادار بسازد. ایران کشوری بزرگ با جمعیت و منابع عظیمتر است، اما هنوز نتوانسته از نفت سپر مالی پایدار برای نسلهای آینده بسازد. این نشان میدهد اندازه کشور تعیینکننده نیست؛ کیفیت تصمیمها تعیینکننده است.
تجربه نروژ بیش از آنکه نسخهای قابلکپی باشد، آموزهای فکری است: نفت باید به دارایی مالی تبدیل شود نه به درآمد مصرفی. صندوق ثروت ملی زمانی معنا دارد که در برابر وسوسه خرجکردن مقاومت کند. هر بار که این مقاومت شکسته میشود، صندوق به حساب جاری دولت فروکاسته میشود.
مقایسه ایران و نروژ به معنای مقایسه دو نوع نگاه به آینده است. یکی آینده را به امروز قرض میدهد و دیگری امروز را برای آینده پسانداز میکند. تفاوت ۲ تریلیون دلاری، نتیجه دههها انضباط، صبر و عقلانیت است؛ نه شانس، نه اندازه کشور و حتی مقدار نفت.










