روزنه اي رو به تخيل
- مجموعه: خلاقیت در کودکان
عوامل گوناگوني وجود دارند که در تمام مراحل زندگي از بدو تولد تا بزرگسالي ميتوانند به اشکال مختلف خلاقيت فرد را با مانع روبهرو کنند. برخي از اين موانع منشأخانوادگي دارند، يعني در جريان تعامل کودک با والدين و محيط خانه پديد ميآيند. ما در اين مطلب سعي داريم به عوامل خطرسازي که مانع خلاقيت کودکان در خانواده ميشود، بپردازيم. با آشنايي اين موانع ميتوان بستري فراهم آورد که خلاقيت فرزندان عزيزمان شکوفاتر شود. عواملي که مانع خلاقيت کودکان در خانواده ميشود به شرح زير است.
تبعيض:
تبعيض جنسيتي يا تبعيض ميان فرزندان ازجمله عوامل آسيبزاي قوه خلاقيت است. بسياري از والدين آگاهانه يا ناآگاهانه با اعمال تبعيض ميان فرزندان موجب اختلاف بين آنان و دلسردي از زندگي ميشوند. تبعيض در برخورد با خطاها و اشتباهات فرزندان موجب سلب اعتماد به نفس در آنان ميشود. تاکيد بسيار بر جنسيت کودک و تمايز قائل شدن زياد ميان دختر و پسر، يکي از موانع مهم رشد خلاقيت کودکان در برخي خانوادههاست.
وعده پاداش:
محققان با تحقيقات وسيعي که انجام دادهاند دريافتهاند بچههايي که در ازاي پاداش اقدام به انجام کار ميکنند به قدري به خاطر انتظار پاداش، حواسپرت ميشوند که لذت آنها از فعاليت با مانع مواجه ميشود. همچنين از ميزان انگيزش آنها کاسته شد و اين کودکان وقت کمتري براي کار اختصاص ميدهند؛ بعلاوه کيفيت کارايي اين کودکان در مقايسه با آنها که منتظر دريافت پاداش نبودند، پايينتر بود.
ارزيابي پيدرپي رفتارهاي کودک و زير ذرهبين قرار دادن و انتقاد از کارهاي او در خانواده آزادي، امنيت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل و ترس از اشتباه را تقويت ميکند.
بيهوده شمردن تخيلات کودک:
تخيل کودک، اساس خلاقيت اوست و چنانچه تخيلات و روياهاي کودک با بي توجهي، تمسخر و بيهوده انگاشتن از جانب والدين روبهرو شود، در واقع سرچشمه خلاقيت او خشکانده شده است. محکوم کردن خيالپردازي کودک و وادار کردن او به واقعبيني در خانواده، نگرش و شيوهاي کاملا اشتباه است و براي بذر حساس خلاقيت کودک، آفتي مهلک محسوب ميشود. البته لازم است تا به او آموزش دهيم که خلاقيت مکان و زمان خاص خود را دارد و براي مواقعي بايد به واقعيت فکر کرد.
تحميل علاقه :
بعضي والدين به خاطر آن که آرزو دارند فرزندانشان در زندگي موفق شوند، آنها را در زمينههايي هدايت ميکنند که چندان مورد علاقه کودکان نيست. نتيجه اين ميشود که کودکان ممکن است تمام اقدامات استاندارد شده را بخوبي انجام دهند. ممکن است بهترين رتبه را کسب کنند، برنده جوايزي بشوند و در بهترين مدرسه پذيرفته شوند؛ اما به يقين در آن زمينه مبتکر، نوآور و خوشبخت نخواهند شد و نميتوانند محصولي خلاقانه به وجود آورند، چون آنچه به دست ميآورند از علاقه آنها سرچشمه نگرفته و از درون براي آنها لذت ايجاد نميکند.
نشناختن علايق دروني کودک:
بسياري از کودکان بخصوص در سنين پايين، از علايق و کششهاي خود نسبت به موضوعات و پديدههاي پيرامون اطلاع روشني ندارند يا اين که نميتوانند آن را به زبان بياورند. اين موضوع از موارد بسيار حساس به شمار ميرود که بايد از همان دوران کودکي مورد توجه والدين قرار گيرد. خانوادههايي که نسبت به اين مساله بيتفاوتند و سعي نميکنند انگيزهها و موضوعات مورد علاقه کودک خود را شناسايي و کشف کنند، ناخواسته فرصتهاي زيادي را براي رشد خلاقيت کودک از وي سلب ميکنند.
قوانين خشک و دست و پاگير در منزل:
بسياري از والدين براي کودکان خود قوانين و مقررات خشک و محدودکنندهاي نظير مقدار ساعتهاي درس خواندن در روز، راس ساعت معين خوابيدن، استفاده از لوازم خاص و... قرار ميدهند. پديد آوردن چنين شرايطي در منزل و اصرار و پافشاري بر رعايت آنها از جانب کودکان سبب ميشود کودک بتدريج به قالبي و تکراري رفتار کردن عادت کند. بايد توجه داشت که افکار و رفتارهاي کليشهاي و تکراري نقطه متضاد خلاقيت است.
تحميل نقش کاذب بزرگسالي به کودکان، روند رشد اجتماعي آنان را مختل ميکند و باعث مي شود بسياري از استعدادهاي خلاق دوران کودکي از ميان برود.
انتقاد مکرر از رفتارهاي کودک:
ارزيابي پيدرپي رفتارهاي کودک و زير ذرهبين قرار دادن و انتقاد از کارهاي او در خانواده آزادي، امنيت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل و ترس از اشتباه را تقويت ميکند. اين ترس چنانچه در کودک حالت مرضي پيدا کند، جرات ابراز هر گونه انديشه جديد يا انجام کارهايي را که در عين خلاق بودن، احتمال وجود اشتباه نيز در آنها وجود دارد، در کودک از ميان ميبرد و به اين ترتيب خلاقيت کودک که لازمهاش داشتن آزادي و امنيتخاطر در محيط خانواده و خطرپذيري و عدم ترس از اشتباه است، با مانع روبهرو ميشود.
تحميل نقش بزرگسال به کودک :
بسياري از والدين علاقهمندند کودک آنها بسرعت رشد کند و کودکي خود را پشتسر بگذارد. آنها گاهي براي تسريع اين مساله ميکوشند نقشهايي بزرگتر از محدوده سني کودک را به او تحميل کنند. تحميل نقش کاذب بزرگسالي به کودکان، روند رشد اجتماعي آنان را مختل ميکند و سبب پديد آمدن رفتارهاي نابهنجار و تصنعي در آنها ميشود و همين مساله باعث شده بسياري از استعدادهاي خلاق دوران کودکي از ميان برود.
و در آخر تاکيد مي کنيم که وجود جوي شاد و پر نشاط ، و بدون استرس در منزل به آزادي فکر و خلاقيت کودکان کمک مي کند و بارش ذهني آنها را دو چندان مي کند.