افتتاح بزرگترین موزه جهان در مصر | در قاهره جشن تمدن، در تهران انبار میراث
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : سه شنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۴ ۱۰:۲۵

روزنامه پیام ما نوشت: مصریها با افتتاح موزه بزرگ مصر در اولین روز نوامبر ۲۰۲۵ شکوه تمدن خود را به رخ دنیا کشیدند. مصر پس از عبور از بحرانهای متعدد در سالهای اخیر، در تلاش است دوباره پای گردشگران را به شهرهایش باز کند و شکوه تمدنی کهن را به جهان یادآوری کند. آنهم با کمک موزهای با ویژگیهای منحصربهفرد از جمله آثار باستانی ارزشمندی که برخی را از سراسر جهان با پیگیریهای متعدد حقوقی به مصر بازگردانده تا این موزه، بزرگترین موزه باستانشناسی جهان شود؛ با بنایی که الهام گرفته از اهرام مصر است و سال گذشته موفق به دریافت جایزه Prix Versailles 2024 بهعنوان یکی از زیباترین موزههای جهان از سوی یونسکو شده و با مساحتی ۵۰۰ هزار مترمربعی که دو برابر موزه لوور فرانسه و دو و نیم برابر موزه بریتانیاست و آثار یک تمدن کهن را به نمایش گذاشته. اما اینها تنها وجوه تمایز این موزه نیستند، مصریها با همکاری ژاپن در این موزه توجه ویژهای به فناوریهای روز و الزامات محیطزیستی داشتند. موزه بزرگ مصر تمام معیارهایی را که یک موزه ایدئال در جهان امروز میتواند مورد توجه قرار دهد، در طراحی، نمایش آثار، حفاظت و تجربه بازدیدکننده در نظر گرفته است.
مراسمی که بارها بهدلیل تنشهای سیاسی در خاورمیانه از جمله بحران غزه به تعویق افتاده بود، بالاخره شنبهشب توانست توجه رسانههای جهان را به خود جلب کند. افتتاح موزه مصر در آیینی باشکوه در کنار یادآوری نشانههای یک تمدن کهن، بر این موضوع تأکید داشت که این تمدن متعلق به بشریت است و فقط محدود به مرزهای جغرافیایی و قراردادی یک کشور نیست. این رویکرد در میان مدیران فرهنگی مصر بهخوبی در اجرای این پروژه بزرگ و آیین افتتاحیه قابللمس بود.
موزه بهمثابه قدرت فرهنگی
موزهای که با اعتبار نزدیک به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار ساخته شده و به تعبیر «زاهی حواس» باستانشناس برجسته مصری، تبدیل به یک مؤسسه فرهنگی غولپیکر شده که چندین موزه را در خود جا داده است. نگاه سیاستگذاران فرهنگی مصر به تمدن کهنشان موضوعی است که «رضا دبیرینژاد»، عضو ایکوم و رئیس موزه هنرهای معاصر تهران، بهخوبی به آن اشاره میکند.
او میگوید: «مصریها موزه را بهعنوان یک فرصت بینالمللی و قدرت فرهنگی دیدند و همه از رئیسجمهور تا وزرا و مدیران بخشهای مختلف، برای دستیابی به این قدرت فرهنگی مشارکت کردند. آنها تمدن خود را نهفقط متعلق به مصر، بلکه میراث جهانی دانستند و با مشارکت کشورهای دیگر مانند ژاپن و فرانسه، نتیجهای فراتر از توان ملی خود به دست آوردند.»
دبیرینژاد میافزاید: «نکته دیگر این است که مصریها گذشته خود را به یک فرصت تبدیل کردند، بدون اینکه آن را قضاوت کنند. تمدن فراعنه با تمام چالشها و نقدهای جهانی درباره بردهداری و مسائل حقوق بشری، طرد یا حذف نشد. آنها با تاریخشان گزینشی برخورد نکردند، تمام یا بخشی از آن را خط نزدند، بلکه آن را پذیرفتند و از آن بهعنوان سرمایهای تمدنی و فرصتی برای پیشرفت کشور بهره بردند. این شیوه نشان میدهد چگونه میتوان میراث تاریخی را بهعنوان وسیلهای برای نشاندادن قدرت فرهنگی و توسعه ملی و بینالمللی به کار گرفت.»
ایران؛ تمدنی کهن، حسرتی ماندگار
ویدئوها و تصاویری که از آیین افتتاح و بخشهای مختلف موزه بزرگ مصر منتشر شد، برای بسیاری از مردم جهان نمایشی عظیم از نمادهای تمدنی کهن و فناوریهای نو بود، اما برای ایرانیان تماشای این تصاویر نمیتوانست خالی از احساس حسرت باشد.
بهتعبیر رضا دبیرینژاد: «این اتفاق بیش از هر چیز یک تذکر است. ایران نه بهلحاظ تمدنی، نه بهلحاظ سابقه موزهداری و نه بهلحاظ سابقه باستانشناسی سابقهای کمتر از مصر ندارد. ایران موزههای خوبی داشته و دارد، اما مسئله این است که این موزهها جهانی نشدهاند. ما سالهاست که فقط میگوییم این سرمایهها را داریم. درحالیکه داشتن تنها کافی نیست؛ شکل ارائه این سرمایه و شکل برخورد و مواجهه با آن و از همه اینها مهمتر روزآمد شدن و سرمایهگذاری روی این سرمایههای فرهنگی بسیار مهم است.»
او به پیشینه موزهها در ایران و منطقه میپردازد و میگوید: «اگر نگاهی به اولین موزههای شرقشناسی و باستانشناسی بیندازیم، موزههای قاهره، بغداد و موزه ایران باستان جزو نسل اول موزههای باستانشناسی محسوب میشوند. این موزهها در پی کاوشهای باستانشناسی و حفاریهایی شکل گرفتند که منجر به کشف تمدنهای کهن شده بودند و هدفشان گردآوری و حفظ این آثار بود.
دبینژاد میگوید: «تقریباً ۸۰ سال پیش که این موزهها تأسیس شدند، هر یک با نگاه نگهداری و ثبت آثار در زمان خود و معماری مختص به همان دوران شکل گرفتند. حتی «آندره گدار» طراح موزه ملی ایران، پیشبینی کرده بود که ظرف ۱۰ سال ظرفیت این موزه تکمیل خواهد شد و دیگر جایی برای اشیای جدید ندارد و باید به فکر توسعه و گسترش آن بود. اما این اتفاق تا به امروز نیفتاده است.»
رئیس موزه هنرهای معاصر تهران به طرح جامع اراضی عباسآباد که در دهه ۵۰ تهیه شده، اشاره میکند و میگوید: «در دهه ۵۰ این نیاز دیده شد و در طرح اراضی عباسآباد یک بنای بزرگ برای موزه ملی در نظر گرفته شده بود، نقشهها و مطالعات انجامشده آن موجود است. از همان زمان روشن بود موزه ایران باستان، با آن ابعاد کوچک، نمیتواند شکوه تمدن باستانی ایران را نمایش دهد و نیاز به یک موزه بزرگ و مدرن باستانشناسی احساس میشد. اما این طرح هنور به مرحله اجرا نرسیده است.»
اما یک موضوع دیگر که همزمان با افتتاح موزه بزرگ مصر در محافل فرهنگی مطرح شد، موضوع مصوبه هیئت دولت درباره اختصاص بناهای موجود در میدان مشق به موزه ملی ایران بود: «یک سال بعد از سالی که مصریها پروژه موزه بزرگ خود را آغاز کردند، هیئت وزیران در ایران مصوب کرد که کل میدان مشق در اختیار موزه ملی ایران قرار گیرد. طی بیش از دو دهه، مصر توانست یک موزه جهانی بسازد، درحالیکه ما هنوز درگیر مسائل اداری هستیم و این مصوبه به نتیجه نرسیده است.»
موزه و دیپلماسی فرهنگی
دبیرینژاد به یک قرن تجربه موزهداری در ایران، اشاره کرده و معتقد است این موزهها با تمام غنایی که دارند، اگر روزآمد نشوند، نمیتوانند هویتی جهانی پیدا کنند: «موزه هنرهای معاصر تهران در زمان خود پیشرو بود و هنوز گنجینه آن جزو ۱۰ گنجینه برتر دنیا به شمار میرود. موزه ایران باستان و موزههای دیگر ایران هم ارزشمند و معتبر هستند. اما مسئله این است که این موزهها روزآمد نشدهاند. مانند قصری که ۷۰ سال بدون نگهداری رها شود و فکر کنیم هنوز بهترین و باشکوهترین است، درحالیکه جهان در حال تحول است.
او میگوید: «نگاهی به منطقه اطراف خودمان کافی است تا پیشرفتها را ببینیم؛ طرحی که «زها حدید» در آذربایجان برای موزه حیدر علیاف اجرا کرد، موزه لوور ابوظبی، موزه آینده دبی، موزه عمان و موزه جدید مصر، همگی نشان میدهند کشورهای منطقه به اهمیت تاریخ و تمدن و نقش موزه در جذب گردشگر و نمایش قدرت فرهنگی و تمدنی پی بردهاند». دبیرینژاد معتقد است موزههای ما یک ظرفیت بالقوه دارند که مغفول مانده؛ به این دلیل که ما همچنان با یک نگاه سنتی به آنها نگاه میکنیم.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران به بعد اقتصادی این اقدامات هم از منظر دیگری میپردازد که قابلتأمل است: «بسیاری از این پروژهها با مشارکت کشورهای دیگر انجام شده است؛ ژاپن وامهای بلندمدت به مصر داده، فرانسویها آثار خود را به امارات امانت دادهاند و همه اینها نشان میدهد موزهها به یک پدیده نمادین و اقتصادی تبدیل شدهاند. به همین میزان نشاندهنده این است که سرمایهگذاری در این کشورها چقدر امن و تضمین شده است. وقتی در سرمایهگذاری فرهنگی چنین اتفاق بزرگی میافتد، طبیعی است که در حوزههای اقتصادی و صنعتی هم سرمایهگذاریهای بینالمللی میتواند موفق باشد و همین نگاه زمینهساز اتفاقات بزرگ دیگر است.»
بهباور او، مفهوم موزه برای کشورها روزبهروز مهمتر و ارزشمندتر شده و موزه به ابزاری در دیپلماسی فرهنگی تبدیل شده است. اما مسئله اینجاست که نگاه سیاستگذاران ما به موزه روزبهروز تقلیل پیدا کرده است. در ایران بیش از اینکه مسئله ایجاد موزه جدید مطرح باشد؛ موضوع نوع مواجهه و نگهداری موزههای موجود مطرح است. امروز موزه بدون تکنولوژی، روایت جذاب، نمایشگاههای جانبی و بعد سرگرمی معنا ندارد. مهمترین چالش موجود در ایران نوع نگاه به موزه است.
فناوری در خدمت میراث مصر
ژاپنیها همکاری گستردهای را از ابتدای پروژه با مصریها داشتند. همکاریهایی که بهگفته آژانس همکاری بینالمللی ژاپن JICA قرار است پس از افتتاح موزه هم تداوم داشته باشد. جایکا معتقد است: «با تأسیس مرکز جهانی حفاظت و پژوهش این موزه، مصر تبدیل به قطب منطقهای دانش و نوآوری در میراثفرهنگی خواهد شد و این امر افقهای تازهای برای همکاریهای بینالمللی ترسیم و جایگاه مصر را در نقشه گردشگری فرهنگی و آموزشی جهان تقویت میکند.»
همکاری ژاپن با موزه مصر تنها محدود به اعطای وام کمبهره ۸۰۰ میلیون دلاری نبود. در حوزه حفاظت، آرشیو و مستندسازی، مدیریت، تجربه بازدیدکننده، بازاریابی فرهنگی و آموزش عمومی و همچنین آموزشهای تخصصی نیز تعاملات و همکاریهایی بین دو کشور صورت گرفت. بخشی از دستاوردهای این همکاری در موزهای که روز شنبه افتتاح شد، قابلمشاهده بود. جایکا در وبسایت خود اعلام کرده است چشماندازش در موزه بزرگ مصر فراتر از یک موزه فیزیکی است؛ چراکه این پروژه نمادی از توسعه پایدار است.
تجربهای نو از مصر باستان
«در موزه بزرگ مصر، گذشته نهتنها حفظ میشود، بلکه دوباره زنده میشود.» این تعبیری است که «احمد غُنیم»، مدیرعامل موزه بزرگ مصر، در توضیح بهرهگیری از فناوریهای نو در این موزه به کار میبرد. او در گفتوگویی که با «اهرام آنلاین» داشته، تأکید کرد این موزه راهی نو برای تجربه مصر باستان است.
بهگفته او، اشیای موزه دیگر خاموش و پشت ویترینها نیستند؛ آنها با نور، حرکت و روایت دیجیتال، دوباره جان گرفتهاند و بازدیدکنندگان را همراهی میکنند: «یکی از ویژگیهای نوآورانه موزه، تجربه واقعیت ترکیبی (Mixed Reality) است که با فناوری Microsoft HoloLens اجرا میشود؛ اینجا تاریخ دیگر ساکن نیست. بلکه حرکت میکند، سخن میگوید و همراه بازدیدکننده است. با استفاده از HoloLens، بازدیدکنندگان تنها به تماشای تاریخ نمیرونند، درون تاریخ قدم میگذارند.»
احمد غنیم توضیح میدهد که بازدیدکننده با هدستهای واقعیتافزوده، شاهد زنده شدن مصر باستان در فضای پیرامون خود میشود. اشیا به هولوگرام تبدیل میشوند، صحنههای اهرام با نور و صدا پیش چشمش گشوده میشوند و راویانی داستان تاریخ را برایش بازگو میکنند. کاربر در میان مقبرههای مجازی قدم میزند و شاهد تکامل آیینهای تدفین از گورها تا ساخت اهرام جیزه است. این سفر ترکیبی از باستانشناسی و فناوری است.
غنیم میگوید: «گالریهای توتعنخآمون از جذابترین بخشهای موزهاند؛ جایی که باستانشناسی و فناوری پیشرفته تلفیق میشوند تا یکی از بزرگترین اکتشافات تاریخ را دوباره روایت کنند. در این بخش، بازدیدکنندگان فقط آثار را نمیبینند، بلکه به سال ۱۹۲۲ بازمیگردند، زمانی که «هاوارد کارتر» باستانشناس بریتانیایی برای نخستینبار به درون مقبره مهر و مومشده نگریست و گفت: چیزهای شگفتانگیزی میبینم.»
او میافزاید: «یک شبیهسازی کامل از مقبره به بازدیدکننده اجازه میدهد در میان اتاقهای دستنخورده هزارانساله آن قدم بزند. با بهرهگیری از روایت دیجیتال، آن لحظه تاریخی با استفاده از فیلمهای آرشیوی، یادداشتهای اصلی کارتر، افکتهای نوری و طراحی صدا بازآفرینی میشود. گالریهای توتعنخآمون بهجای یک نمایش ایستا، تجربهای منحصربهفرد ارائه میکنند که بازدیدکننده را نهفقط به گنجینههای فرعون، بلکه به شور کشف، دانش حفاظت آثار و راز جاودانه مصر باستان پیوند میزند.» چیدمان ویترینها و سکوها در چند طبقه و زیرطبقه بههمپیوسته است و مسیرهای بازدید بهگونهای طراحی شدهاند که امکان اکتشاف آزاد در تاریخ مصر را فراهم کنند.
موزهای سبز در دل صحرا
موزه بزرگ مصر در کنار تمام ویژگیهای منحصربهفردی که دارد، توجه ویژهای هم به موضوع حفاظت از محیطزیست داشته است. طبق اعلام «منال عوض میخائیل»، وزیر توسعه محلی و سرپرست وزارت محیطزیست مصر، برنامهریزی دقیقی برای اندازهگیری ردپای کربنی مراسم افتتاح موزه و مراحل مختلف بهرهبرداری تدوین شده است.
او با اعلام اینکه این موزه نخستین گزارش بینالمللی تأییدشده برای اندازهگیری میزان انتشار کربن سال ۲۰۲۴ را دریافت کرده، گفت: «موزه بزرگ مصر نخستین موزه کشور است که موفق به اخذ گواهی دوستدار محیطزیست شده است. این امر نشاندهنده تعهد موزه بزرگ مصر به استانداردهای جهانی محیطزیست و گنجاندن مفهوم پایداری در برجستهترین بناهای فرهنگی و تاریخی کشور است.»
مدیرعامل موزه بزرگ مصر، در زمینه توجه به حفاظت محیط یست در موزهها به مواردی از اقدامات موزه برای اجرای سیاستهای توسعه پایدار اشاره کرده است که از جمله: «استفاده از وسایل حملونقل سبز و هوشمند مانند مترو و خودروهای برقی، اجرای طرحهای صرفهجویی در مصرف آب، نصب سلولهای خورشیدی برای کاهش مصرف برق.» است که بهگفته او، بخشی از تلاشهای موزه برای تبدیلشدن به نماد ملی پایداری زیستمحیطی در بخش فرهنگی و گردشگری مصر است.
***
بزرگترین موزه جهان موازنه شرق و غرب را بر هم زد | درود بر جهان عرب!
افتتاح پرهیاهو و جنجالی بزرگترین موزه جهان در مصر، آه و حسرت بسیاری از ایرانیان را برانگیخت. قدکشیدن یکی از تمدنهای کهن جهان در موزهای میهنی بهراستی غرورآفرین بود. این همان خواسته و مطالبه بحقی بود که مردمان ایران با پیشینه کهن تمدنی چندینهزارساله از مسئولان و مدیران ارشد این مملکت داشتند و دارند. جهان عرب اما با این افتتاحیه توانست موازنه جهان غرب و شرق را به هم بزند. درحالیکه جامعه بینالمللی از دزدی چنددقیقهای جواهرات ناپلئون در موزه لوور فرانسه، آنهم با یک نردبان و اسکوتر، متحیر بود، عربها در تدارک راهاندازی یکی از حیرتانگیزترین موزههای مدرن جهان بودند. بهنظر من، مهمترین پیام این افتتاحیه به دنیا این بود که جریان مسلط غرب به شرق بر هم خورده و برای ایجاد موازنه قدرت نیاز به صنایع نظامی نیست، بلکه با اهمیتدادن به داشتههای فرهنگی، طبیعی، تمدنی و سرمایهگذاری روی آنهاست که بازیهای قدیمی قدرت را میتوان بر هم زد.
نگاه به دور از نژادپرستی و خودبزرگپنداری به ما هشدار میدهد واقعگرایانه به رویدادها بپردازیم. بررسی برخی از سایتهای خبری به من نشان داد برخی چنان برآشفته از این افتتاحیه باشکوه هستند که با آوردن گزارههایی همچون اینکه ساخت این موزه ۲۰ سال طول کشیده و افتتاحش بارها به تأخیر افتاده، تلاش میکنند اهمیت و ارزشمندی این این دستاورد را تقلیل دهند و تحقیر کنند. درحالیکه سرمایهگذاریهایی که در چندین دهه گذشته جهان عرب روی پتانسیلهای میراثی و گردشگری و محیطزیست خود گذاشته، نشان از دریافت دگرگونه آنها از واقعیات منطقهای و بینالمللی و تحول در حکمرانی دارد. برگزاری جامجهانی ۲۰۲۲ در قطر، اکسپو ۲۰۲۰ دبی، نمایشگاه گردشگری بینالمللی دبی ۲۰۲۵ و… باعث شده بیشتر کشورهای عربی جزو ۲۰ رکورددار گردشگری جهان شوند. همه میدانند در چند دهه اخیر، دیگر خبری از کرسیهای ایرانشناسی در دانشگاههای معتبر بینالمللی نیست، درعوض کرسیهای عربشناسی جای آن را گرفتهاند. بیشک بحث درآمدهای کلان نفتی و اعمال تغییرات از بالا به پایین در برخی از کشورهای عرب، بهویژه عربستان سعودی، را نمیتوان نادیده گرفت، اما وقتی وزارت خارجه ایران به باستانشناسان، کارشناسان محیطزیست و متخصصان فناوری مطرح جهان برای شرکت در نشستها و همایشهای علمی ویزا نمیدهد، بهتر است دست از تکبر بردارد و با چشم باز ببیند چگونه همین باستانشناسان برای کاوش به سایتهای تمدنی عراق میروند و چه استقبال گرمی از آنها میشود.
بله! باید پذیرفت افتتاحیه موزه مصر نگاهها را از موزههای لوور، موزه بریتانیا، متروپولیتن بهسمت جهان عرب برگرداند و این نتیجه تلاشهای حکمرانی و مردم با هم بوده است. درحالیکه سالهاست باستانشناسان و کارشناسان میراثفرهنگی ایران فریاد میزنند موزه ملی ایران دیگر فضای کافی ندارد. واقعیت تلخ و تکاندهنده که امروز جهان باید بداند، این است که بسیاری از آثار موزهای ما در فضاهای افتضاح و حقیرانه نگهداری میشوند. بسیاری از گنجینههای ما در انبارهای نمور و کارتنهای شیرینی و جعبههای پوسیده قرار دارند و نوبت نابودیشان را انتظار میکشند. موزههای شهرستانهای ایران نه استاندارد است و نه شکل و شمایل دارد و نه حتی هویت! آثار چشمگیر چگاسفلای پنجهزارساله و سند زندگی ایرانیان در حاشیه خلیجفارس زیر فاضلاب چند خانوار روستایی و خوشنشین دارد میپوسد. چشم مصنوعی شهرسوخته که جهان را متحیر کرده بهدلیل بیتوجهیها دارد از بین میرود. آثار کنارصندل جیرفت همه به غارت رفته است. آثار عیلامی بهبهان و تابوتهای نادر آن به افتضاحترین حالت ممکن به تاراج میروند. هر روز باید نگران حریم محوطه جهانی تختجمشید، پایتخت هخامنشیان در فارس، باشیم که بهخاطر منابع شخصی این و آن مورد تجاوز قرار نگیرد. ما حتی به مکانهای مقدسمان هم رحم نکردیم. مهمترین مساجد ایران پر از میخ و تابلواند و گرفتار فرونشست. اگر بخواهیم یکییکی از فجایع نادیدهگرفتن تاریخ و فرهنگمان بگوییم، مثنوی هفتاد من میشود. واقعیت این است که ما در حفاظت از تمدن و تاریخ و فرهنگ ایران باختهایم! و باید با صدای رسا و بلند بگوییم درود بر جهان عرب!














