آخرین اخبار اقتصادی

حقوق کارکنان دولت ,اخباراقتصادی ,خبرهای اقتصادی

حقوق کارکنان دولت در سال آینده بالاخره چقدر تغییر می‌کند؟ / نحوه محاسبه حقوق کارمندان مشخص شد

حقوق ۱۴۰۵ کارکنان دولت در بخشنامه تهیه و تنظیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ کل کشور گنجانده شده است. طبق روال سال‌های گذشته حداقل…

نفس‌های آخر امنیت غذایی در ایران| جای خالی پروتئین، لبنیات و رویای دورازدسترس یک‌وعده روزانه برنج



امنیت غذایی  ,اخباراقتصادی ,خبرهای اقتصادی
رییس دبیرخانه شورای‌عالی سلامت و امنیت غذایی از سوءتغذیه شدید ۸۰۰ هزار نفر در ایران، به ویژه در میان کودکان و استان‌های کم‌برخوردار، و کاهش دسترسی به پروتئین و لبنیات خبر داد. 

 به گزارش جهان صنعت:«حدود ۸۰۰‌هزار نفر در کشور دچار سوءتغذیه شدید هستند و این آمار به‌ویژه در میان کودکان و در استان‌های کم‌برخوردار که نیاز به برنامه‌ریزی فوری و هدفمند دارد، نگران‌کننده است.» آنچه خواندید گفته رییس دبیرخانه شورای‌عالی سلامت و امنیت غذایی همزمان با روز جهانی غذا بود؛ عددی که طبق اعتقاد بسیاری از کارشناسان آماری خوش‌بینانه است! بشقاب برنج در سفره غذا با لیوانی شیر برای کودک دیگر یک انتخاب ساده نبوده بلکه برای قسمت بزرگی از جامعه در حال تبدیل به یک انتخاب لاکچری است! حال سفره ایرانیان مدت‌هاست که خوب نیست؛ این گزاره حقیقتی بوده که دیگر به‌هیچ‌عنوان نمیتوان آن را انکار کرد.

 

جای خالی پروتئین، لبنیات و سبزیجات!

همه چیز از حذف آرام‌آرام گروه‌های پروتئینی از سفره‌های مردم آغاز شد. بررسی روند تغییرات قیمت و قدرت خرید اقلام پروتئینی از سال۱۳۹۰تا۱۴۰۴ نشان می‌دهد که گوشت قرمز با رشد قیمتی ۷۰تا۷۳برابری مواجه بوده که به هیچ‌وجه با رشد دستمزد همخوانی نداشته است. این رشد افسارگسیخته موجب شده که قدرت خرید طبقات فرودست برای گوشت قرمز به کمتر از نصف کاهش یابد.  درحالی که بسیاری از خانواده‌ها برای تامین پروتئین موردنیاز خود به حبوبات به عنوان جایگزینی برای گوشت پناه برده بودند موج جدید گرانی این سنگر آخر را نیز هدف قرار داده است. قیمت هرکیلوگرم لوبیاچیتی در بازار به ارقامی رسیده که آن را به یک‌کالای لوکس و دورازدسترس برای بخش بزرگی از جامعه تبدیل کرده است. داستان زمانی ترسناک‌تر می‌شود که بدانیم حذف اقلام از سفره مردم به‌هیچ‌عنوان محدود به گروه پروتئین نبوده است. براساس گزارش‌ها دست‌کم ۳۰تا۴۵‌درصد خانوار‌ها دیگر توانایی خرید سبزیجات و محصولات لبنی به اندازه نیاز روزانه خود را نداشته و این دو گروه غذایی حیاتی رسما از سفره آنها کنار گذاشته شدند.

 

رویای دورازدسترس یک‌وعده روزانه برنج

درحالی که قیمت برنج در بازارهای جهانی در یک‌سال اخیر حدود ۳۰‌درصد کاهش پیدا کرده در ایران قیمت برنج نجومی شده است. کارگران ایرانی در سال۱۳۹۴ با حداقل حقوق می‌توانستند حدود ۹۵کیلوگرم برنج ایرانی تهیه کنند اما در سال۱۴۰۴ فقط قادر به خرید حدود ۲۷تا۳۱کیلوگرم شدند! زمانی که قیمت برنج ایرانی سر به فلک می‌کشد اغلب مردم و به‌خصوص قشر ضعیف جامعه چاره‌ای جز خرید برنج خارجی و تهیه نان بیشتر برای خالی نماندن سفره‌شان ندارند. باوجود وعده‌های مکرر دولت مبنی بر واردات برنج هندی و پاکستانی برای تنظیم بازار و کنترل قیمت‌ها بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که این وعده‌ها هنوز به مرحله اجرا نرسیده و برنج‌های وارداتی به‌دست مصرف‌کننده نهایی نرسیدند. درحالی که انتظار می‌رفت با ورود برنج‌های خارجی شاهد کاهش یا حداقل ثبات قیمت‌ها باشیم اما عملا این اتفاق رخ نداده و بازار با افزایش قیمت‌های بی‌سابقه مواجه شده است.

 

بازی با ارزش پول ملی

درنهایت تمامی این بحث‌ها برای مردم یک سوال وجود دارد: ریشه این وضعیت آشفته در بازار چیست؟ عبدالمجید شیخی، کارشناس مسائل اقتصادی در این‌باره گفت: ریشه اصلی مشکلات اقتصادی کشور همان افزایش قیمت ارز و معادل آن افت ارزش پول ملی است. قدرت خرید مردم به‌شدت کاهش پیدا کرده و دارایی‌های آنها عملا توسط دولت و لابی‌های پالایشگاهی، فولادی و پتروشیمی غارت شده و متاسفانه دولت نیز با این گروه‌ها تبانی دارد.

 

وی ادامه داد: نکته جالب این است که رییس‌جمهور بی‌اطلاع از مسائل اقتصادی تصور می‌کند این کارها به نفع معیشت مردم است درحالی که کاملا برعکس عمل کرده و عملا قدرت خرید مردم را غارت می‌کند.

 

شیخی ادامه داد: در یک‌سال گذشته همه قیمت‌ها دوتا سه برابر شده است. یادم هست زمانی که گفتند ارز ۴۲۰۰تومانی را حذف می‌کنیم قیمت مرغ ۳۵‌هزارتومان بود و الان هم همان ۳۵‌هزارتومان است اما سه برابر شده! کجای این تثبیت قیمت کالاهای اساسی مردم بوده؟ این حرف‌ها کاملا بی‌اساس و گمراه‌کننده است.

 

امنیت غذایی به‌مثابه امنیت ملی

شیخی افزود: امنیت غذایی یکی از ارکان امنیت ملی است. متاسفانه کشور اکنون در معرض بزرگ‌ترین آسیب در حوزه امنیت غذایی قرار دارد. بزرگ‌ترین جنایتی که دشمن می‌تواند علیه یک جامعه انجام دهد تحمیل غذای آلوده به مردم است. چون همه غذا مصرف می‌کنند این نوع حمله یک بایوتروریسم خاموش و ضربه‌زننده‌اش نامشخص است و آسیب‌دیدگان عملا تمام مردمند. برخلاف حمله‌های مستقیم(مثل انداختن بمب بر ناکازاکی) که فقط یک‌منطقه را نابود می‌کند غذای آلوده کل جمعیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از بالاترین سطح جامعه تا پایین‌ترین رده شغلی همه ممکن است بر اثر سوءتغذیه و آلودگی غذایی دچار آسیب شوند.

 

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: این اتفاق در کشور ما نیز رخ داده است. نمونه‌اش واردات محصولات تراریخته و مواد غذایی آلوده به سموم کشاورزی و آفت‌کش‌هاست. این‌ها میزان آلودگی مواد غذایی را بالا برده و باعث بروز بیماری‌های شدید از جمله تومورها، سرطان‌ها، حساسیت‌های پوستی و… می‌شود.

 

سم‌های سفید در سفره‌های ایرانی

شیخی افزود: سه‌ماده معروف به «سم‌های سفید» برای بدن بسیار خطرناکند: هروئین، نمک و شکر.

 

وی ادامه داد: در مورد نمک کلرات سدیم ماده‌ای که به نام یُد به نمک افزوده می‌شود عملا با ساختار مولکولی بدن سازگار نیست و اثرات منفی زیادی دارد.

 

در مورد شکر به دلیل افزودن ماده‌ای به نام بلانکیت عملا به یک سم بسیار خطرناک تبدیل شده و مصرف مداوم آن به‌خصوص روی دستگاه تنفسی اثرات مخربی دارد. اگر در فضای مجازی جست‌وجو کنید می‌بینید پزشکان به این نکته اشاره کرده‌اند که آثار اولیه این ماده تخریب تدریجی ریه است. بلانکیت حتی در برخی نانوایی‌های فانتزی به آرد اضافه می‌شود. شکر جزو مواد غذایی پرمصرف خانوار است و بنابراین اثرات مخرب آن در مقیاس وسیع‌تری جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

در ادامه بحث شکر باید بگویم که شکر در شیرینی‌ها، چای و قند، بستنی، شیرینی‌های زمستانی و تابستانی و عملا در بسیاری از خوراکی‌های مصرف روزانه ما حضور دارد. همین شکرِ آغشته به بلانکیت بلای جان مردم شده است. افزوده‌ شدن بلانکیت در شکر یک‌منفعت مستقیم برای برخی کاسبان ایجاد می‌کند و نوعی ایجاد ناامنی غذایی است. امروز مردم ما آسیب شدیدی از ناحیه مصرف شکر می‌بینند هرچند بسیاری متوجه آن نیستند.

 

این کارشناس اقتصادی افزود: گرده چهارم اما آرد ناقص است. سبوس و جنین گندم را از آرد جدا می‌کنند. مثلا آرد ۱۸‌درصدی که برای نان بربری، لواش یا تافتون استفاده می‌شود عملا ۹۵‌درصد املاح خود را از دست داده است. نانی که امروز مردم به شکل لواش، بربری یا تافتون مصرف می‌کنند هیچ خاصیتی ندارد فقط نشاسته‌ای است که معده را پر می‌کند.

 

فرآیند بی‌کیفیت پخت نان

شیخی ادامه داد: مشکل دیگر فرآیند پخت نان در کشور ماست. دوره تخمیر نان باید دوتا سه‌ساعت باشد اما در نانوایی‌ها این مرحله عملا انجام نمی‌شود. دوره پخت نان نیز به‌جای آنکه طولانی و کامل باشد در دستگاه‌های لواش و گردان فقط حدود ۱۵ثانیه بوده و این کار ارزش غذایی نان را از بین می‌برد. نانی که تخمیر نشده و به‌درستی پخته نشده خاصیت خود را پیدا نمی‌کند.

 

این کارشناس اقتصادی افزود: حالا نتیجه چه شده؟ نان ناقصی که در این چند دهه خوردیم آثار سنگینی داشته است. نرخ ناباروری در سال۱۳۵۷ یک‌بیستم بود و امروز به یک‌پنجم و حتی یک‌چهارم رسیده است. یک‌سوم جمعیت کشور دچار دیابت هستند و علت اصلی آن نان ناقص و نمک بی‌خاصیت است.

 

آثار ضعف غذایی بر مردم

شیخی هشدار داد: رواج ناباروری، دیابت، ضعف بدنی، طلاق و فروپاشی خانواده‌ها همه به ضعف غذایی برمی‌گردد؛ ضعفی که عملا به ما تحمیل شده است. ما همچنان استعمارزده هستیم و مسوولان ما خوابند. محصولات تراریخته وارد می‌کنند. بسیاری از روغن‌های وارداتی تراریخته هستند و ژنتیک‌شان دستکاری شده است. جالب است که اگر در فضای مجازی جست‌وجو کنید می‌بینید کاشف اصلی روش تراریخته خودش پشیمان شده و گفته این یک اشتباه بوده است. این محصولات در درازمدت واکنش‌های جدی ایجاد می‌کنند: ناباروری، تومورهای مغزی و بدنی، بیماری‌های مزمن دستگاه گوارش و… . هدف از تولید محصولات تراریخته کاهش آفت بود اما خود این محصولات سمی به نام «آپلودوکسین» تولید می‌کنند که زاینده سم «آفلاتوکسین» است؛ یکی از خطرناک‌ترین سم‌ها.

 

انفجار قیمت‌ها

شیخی گفت: «در این یک‌سال‌ونیم گذشته قیمت‌ها به‌صورت انفجاری بالا رفتند. حبوبات که ۶۰تا۷۰‌هزارتومان بود امروز در فروشگاه ۴۷۰‌هزارتومان شده است! قیمت مرغ همینطور افزایش یافته است. لبنیات در همین مدت حدود چهارتاپنج‌برابر شده است.»

 

 

در نهایت باید اذعان داشت که در سال‌های اخیر طبقه‌ متوسط ایران با سرعتی نگران‌کننده در حال سقوط اقتصادی و معیشتی است؛ سقوطی که ریشه آن تنها در گرانی‌ها نبوده بلکه در ترکیب پیچیده‌ای از تورم مزمن، کاهش ارزش پول ملی، رکود درآمدی و گسترش هزینه‌های ضروری زندگی نهفته است. خانواده‌هایی که تا چندسال پیش قادر به تامین یک‌الگوی تغذیه‌ای متعادل، آموزش مناسب برای فرزندان و حداقلی از تفریح و سلامت بودند امروزه برای مدیریت ابتدایی‌ترین نیازها دچار بحرانند. کوچک‌شدن سفره، حذف اقلام پروتئینی و لبنی و جایگزینی غذاهای کم‌ارزش نشانه‌های آشکار این سقوط هستند. فشار اجاره‌مسکن، هزینه درمان و ناتوانی در پس‌انداز طبقه‌ متوسط را عملا از یک «طبقه مولد» به «طبقه بقا» تبدیل کرده است. این روند تنها یک‌بحران اقتصادی نبوده بلکه پیامدهای اجتماعی، روانی و جمعیتی گسترده‌ای دارد و نشان می‌دهد که ستون میانی جامعه ایران در حال فرسایش بوده و این هشدار بزرگی برای آینده کشور است.

 

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------