شعر کودکانه درباره صرفه جویی
- مجموعه: شعر و قصه کودکانه
با شیر آب بازی نکن
نگاه تو مثل موش شدی
نازی شیطون و بلا
چه قدر تو بازی گوش شدی
خوبه از من یاد بگیری
ببین دارم گل می کشم
مداد زرد من کجاست
می خوام یه بلبل بکشم.
سارا خانم همیشه
به فکر دندوناشه
یه دختر صرفه جو
مثل مامان باباشه
اذون صبح پا میشه
مثل همیشه از خواب
روزی سه بار می زنه
مسواک با یه لیوان آب
فرشته ی مهربون
اونو صدا می کنه
از توی آسمون ها
برایش دعا می کنه
لبخند صبح
لبخند می زنی/ زیبا و روشنی
من عاشق توام/ ای صبح دیدنی!
تا می زنم کنار/ با دست، پرده را
از نور و روشنی/ پر می کنی مرا
هیچ احتیاج نیست/ دیگر به این چراغ
از برق چشم تو/ روشن شده اتاق»
گردآوری: بخش کودکان بیتوته