قهر کردن با نزدیکان و اثر آن بر نماز
- مجموعه: متفرقه دینی
آیا قهر کردن با خانواده و نزدیکان باعث می شود نماز ما به درگاه باری تعالی پذیرفته نشود؟
در پاسخ به مطالب زیر توجه كنید .
1. یكى از اخلاقیات مذموم كه در اسلام شدیدا از آن نهى شده، قهر كردن با نزدیكان، برادران و خواهران دینى بر سر امور دنیا است؛ چنان كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سفارشى به صحابى گران قدرش اباذر مىفرماید: «هر دوشنبه و پنجشنبه در ایام هفته پرونده اعمال مۆمنان بر خداوند تعالى عرضه مىشود و خداوند به همه آنها نظر توجه مىكند، به استثناى پرونده آن دو نفرى كه بین آنان كینه باشد و كدورتى باشد كه دستور مىدهد فعلاً پرونده اینها را كنار بگذارید تا وقتى با هم صلح كردند».
بنابراین نه تنها شما و خواهر و برادرتان نباید با مادربزرگ و سایر بستگان قهر كنید؛ بلكه باید دیگران را هم امر به معروف و نهى از منكر نمایید. گفتنى است كه درباره صله رحم روایات زیادى هست كه عمر را طولانى مىكند و باعث فراوانى رزق و روزى مىشود و... و احترام بزرگترها نیز تا حدى لازم است كه خلاف شرع نباشد.
2. قهركردن بدون دلیل و به خاطر مسائل جزئی اخلاقا مذموم است اما ایرادی بر نماز و روزه و عبادات مكلف وارد نمی كند و چنانچه این قهر كردن ارتباط بخاطر نهی كردن طرف مقابل از انجام منكرات باشد. در این صورت قطع رابطه و ترك معاشرت با وی از باب نهی از منكر واجب می شود.(اجوبه، ص233، با استفاده از سوال 1072)
3. بى تردید قطع پیوند دوستى و دورى جستن از یكدیگر از عمدهترین زمینه هاى زایل شدن اخوت ایمانى و برادرى است،و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) از آن پرهیز داده است، چنانچه مىفرماید: «هر دو مسلمانى كه از یكدیگر قهر كنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نكنند از اسلام بیرون روند و میان آنها پیوند و دوستى دینى نخواهد بود. پس هر كدام كه به [اصلاح رابطه و] سخن گفتن پیشى گیرد او در روز حساب زودتر به بهشت مىرود» (كافى، ج 2، ص 345 - وسائلالشیعه، ج 8، ص 585).
ترك مراوده اهل ایمان آن چنان مذموم و ناپسند است كه در وصیت «مفضّل» است كه گوید: از حضرت صادق(علیه السلام) شنیدم مىفرمود: هیچ دو مردى از روى قهر از یكدیگر جدا نمىشوند مگر این كه یكى از آن دو سزاوار بیزارى [خدا و رسولش از وى] و لعنت گردد و چه بسا كه هر دو سزاوار آن شوند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سفارشى به صحابى گران قدرش اباذر مى فرماید: «هر دوشنبه و پنجشنبه در ایام هفته پرونده اعمال مۆمنان بر خداوند تعالى عرضه مىشود و خداوند به همه آنها نظر توجه مىكند، به استثناى پرونده آن دو نفرى كه بین آنان كینه باشد و كدورتى باشد كه دستور مىدهد فعلاً پرونده اینها را كنار بگذارید تا وقتى با هم صلح كردند»
«مُعتّب» (از دوستان مخصوص آن حضرت) عرض كرد: خدا مرا فداى تو سازد، آن كه ظالم است این سزاى اوست، مظلوم چه گناهى دارد؟ فرمود: براى آن كه برادر خود را به آشتى و پیوند با خود نمىخواند و از گفتار او چشمپوشى نمىكند و آن را نشنیده نمىگیرد. از پدرم شنیدم كه فرمود: هرگاه دو تن با هم ستیزه كنند و یكى به دیگرى تعدى كند باید آن كه مظلوم است نزد آن دیگرى رود و به او گوید: اى برادر من ستمكارم و تقصیر با من است تا جدایى و قهر از میانشان برطرف شود، خداى تعالى حاكم عادل است و داد مظلوم از ظالم مىستاند» (كافى، ج 2، ص 343 - وسائلالشیعه، ج 8، ص 584).
جدایى برادران ایمانى موجب خشم خداوند و شادى شیاطین است. بنابراین لازم است پیروان سیره اهلبیت عصمت و طهارت(علیه السلام) در این امور بیندیشند و اجازه ندهند دوستى و الفت با برادران به كینه و قهر كردن و جدایى بیانجامد و چنان چه گاهى كدورت و رنجش و قهرى پیش آمد، خود را بر آن دارند كه در رفع آن بكوشند و بر یكدیگر پیشى گیرند.
با این وصف اگر دو نفر در قهر و حالت جدایى به سر برند، اگر نماز و روزه ایشان از جهت دیگرى اشكال نداشته باشد، صحیح است ولى در روایتی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در وصایای آن حضرت به اباذر آمده است خداوند در هر روز دوشنبه و پنجشنبه پرونده اعمال مۆمنین را مورد نظر و لطف قرار می دهد مگر پرونده آن دو نفری كه با هم كدورتی و قهری دارند و به مأمورانش (یعنی ملائكه) دستور می دهد پرونده آنها را كنار بگذارند تا وقتی با یكدیگر آشتی نمایند. اما این روایت به معنای صحیح نبودن اعمالی مانند نماز و روزه نیست ولی از آن معلوم می شود كه قهر بودن آنها موجب بایگانی این اعمال می شود تا وقتی صلح نمایند.
لازم به ذكراست كه معنای مسلمان نبودن دراینگونه موارد مسلمان كامل نبودن است نه اصلا مسلمان نبودن یعنی اسلامِ كسی كه بابرادر مسلمان خود قهر كند اسلام ناقصی است مثل حدیثی كه میگوید هر كس صبح كند در حالی كه به امور مسلمین توجهی ندارد مسلمان نیست ویامثل حدیثی از حضرت كاظم (علیه السلام) كه میفرماید: هر كس خود را هر روز محاسبه نكند از ما نیست. منظور این است گه چنین فردی شیعه كامل وتمام عیار نیست نه این كه اصلاً شیعه نمیباشد.
منبع:porseman.org