فرش ایرانی؛ نماد زندگی ایرانی
- مجموعه: فرش و گلیم
از گذشته تا امروز در تمام خانههای ایرانی حتی محقرترین آنها مفروش كردن خانه با فرش دستباف یكی از زینتهای خانه محسوب میشود. هرچند كه امروزه به دلیل گران بودن این فرشها خرید آن برای بسیاری از طبقات جامعه غیرممكن است، ولی استفاده از آن به عنوان هنر و صنعت ایرانی از جایگاه و منزلت ویژهای در میان خانوادهها برخوردار است.
در گذشته كه تا حدودی سبك چینش و دكوراسیون وسایل داخل خانه با امروز متفاوت بود و استفاده از مبل و صندلی جایگاه چندانی نداشت و تنها برای طبقات بالای جامعه مورد استفاده قرار میگرفت، معمولا سراسر اتاق را با فرش میپوشاندند و بافت قالیهای بزرگ بسیار رایج بود تا سطح تمام اتاق را بپوشاند، ولی با جایگزین شدن مبل و صندلی به جای مخده و پشتی، استفاده از فرشهای بزرگ در منازل از رواج افتاد، ولی از ارزش و جایگاه فرش كاسته نشد و به جای فرشهای بزرگ، فرشهایی با قطعات كوچكتر رواج پیدا كرد.
مساجد نیز از جمله مكانهایی است كه همچنان از گذشته تا به امروز از مشتریان فرشهای دستباف است. در گذشته شاهان متدین قالیهای گرانمایه را به نشانی دینداری وقف مساجد میكردند. قالی در فرهنگ ایرانی از چنان منزلتی برخوردار بوده است كه در مساجد و كاخهای سلطنتی به امین اموال و متصدی مخصوص سپرده میشد تا حفظ و مرمت آن را به عهده بگیرد. حتی قالیهای بسیار گرانبها را زیرپا نمیانداختند و همچون تابلوهای نقاشی بر دیوارها آویزان میكردند یا لوله میكردند و در گوشهای از منزل قرار میدادند و در مراسم خاص از آن استفاده میكردند.
به هر حال وقتی صحبت از فرهنگ و هویت ایرانی میشود بیشك فرش یكی از نمادهای بارزی است كه این فرهنگ و هویت را نمایان میكند. گذشته از صنعت فرش كه امروزه به عنوان یكی از اهرمهای قوی بازرگانی كشور تبدیل شده، این هنر ایرانی كاركرد فرهنگی نیز به خود گرفته است؛ به طوری كه طرحها و نقشهای هریك نه تنها نشاندهنده دوره ویژه تاریخی است، بلكه نمادهایی از فرهنگ بافندگان آن را كه از منطقهای خاص از ایران هستند، آشكار میكند.
اگرچه تاریخ شروع بافت فرش به درستی معلوم نیست و مشخص نیست كه بافت فرش از كدام منطقه شروع شده، ولی اغلب مورخان و باستانشناسان متفقالقولند كه ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند كه بافت فرش را شروع كردهاند. شواهد حاكی از آن است كه فرش برای مقاصد صرفا كاربردی نظیر حفاظت خانه روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و كمكم راه خود را به عنوان یك اثر زینتی و نشانهای از تحول در خانههای اشراف و اعیان باز كرد.
گفته میشود دوره شكوفایی هنر فرشبافی در ایران مقارن حكومت صفویان است.
دوره رونق فرش ایرانی
دوران صفوی دوره درخشان احیای هنر در تمام زمینههاست. نمونههای ارزنده موجود در موزههای مشهور جهان نظیر قالی مشهور اردبیل اكثرا حاصل كارگاههای قالیبافی شاهی در این دوران است. حمایت سلاطین صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت قالیبافی از حد یك پیشه و حرفه روستایی تا مقام یكی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاه عباس در این زمینه سهم بسزایی داشت، زیرا وی با تاسیس كارگاه قالیبافی در كنار قصرهای سلطنتی خود مستقیم بافندگان را زیر نظر داشت تا از كیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود.
شاه عباس با گردآوری بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از اقصا نقاط كشور و تجمع آنها در كارگاههای سلطنتی خود، شاهكارهای بینظیری را در هنر فرشبافی به وجود آورد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد. تاخت و تاز افاغنه همه چیز را از بین برد و خاطره دردناك حمله مغولان را در اذهان عموم زنده كرد.
نادرشاه هم نتوانست برای حفظ این هنر تلاش كند تا این كه فرشبافی ـ كه همچنان در خفا به حیاتش ادامه میداد ـ در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت. در دوره قاجاریه نیز بازار صادرات رونق گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس كارگاههای فراوان قالیبافی نهتنها در تبریز بلكه در كرمان، مشهد، كاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشتند و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافتند.
تاریخ میانه ایران با حمله مغول آغاز میشود كه ایلخانیان و تیموریان نیز در ادامه همین دوره ظهور مییابند. این دوره اگر چه با جنگ و خونریزی همراه بوده است، ولی از اعتلای هنرهای ایرانی بویژه نگارگری خالی نیست. از اینرو میتوان گفت این دوره زمینهساز شكلگیری عصر درخشان قالیبافی بوده است و در دوره صفویان قالیبافی رواج مییابد و به همین دلیل این دوره، دوره زرین قالیبافی نام میگیرد. اكثر قالیهای نفیس موزههای جهان كه توسط استادان ایرانی بافته شده، متعلق به همین دوران است، البته در دوره افشاریان و زندیان به سبب ضعف اقتصادی كشور قالیبافی چندان رونقی نمییابد. وی با اشاره به این كه در دوره صفوی شكوه و بالندگی هنر قالیبافی آغاز میشود، میافزاید: اكثر قالیهای نفیس موزههای جهان كه از استادی و هنرمندی ایرانیان در نقش، رنگ و بافت حكایت دارد ثمره تلاش بافندگان و طراحان این دوره است و به روایتی برخی شاهان صفوی از جمله شاه طهماسب صفوی خود از طراحان فرش بودهاند. حتی برخی جهانگردان خارجی نظیر برادران شرلی، تاورنیه شارون ـ كه در زمان صفویه به ایران سفر كرده بودند ـ در نوشتههای خود با تاكید از رونق قالیبافی در این زمان یاد میكنند. در این دوره هنر قالیبافی از ایلها و عشایری كه دائم در حال كوچ كردن بودند به شهرهای بزرگ آورده و به دنبال آن كارگاههای بافندگی بزرگ در شهرهای كشور راهاندازی میشود.
این محقق سپس دوره قاجار را از این جهت مهم میداند كه در آن صادرات فرش رونق مییابد.
قدیمیترین فرش جهان
اگر پازیریك را به عنوان قدیمیترین فرش ایرانی بپذیریم قدمت قالیبافی در ایران به 500 سال قبل از میلاد حضرت مسیح یعنی بیش از 2 هزار سال پیش بازمیگردد.
البته شواهدی از اولین فرش ایرانی در كتب چینی نوشته شده است كه به دوره ساسانیان مربوط میشود.
این هنر در برهههای مختلف تاریخی تحولات زیادی به خود دیده است. از جمله عوامل تاثیرگذار بر این هنر دیرین ایران میتوان به حمله مغول و ظهور اسلام اشاره كرد.
براساس اطلاعات سایت تخصصی بینالمللی فرش ایرانی، قدیمیترین فرش جهان ـ فرش پازیریك ـ یك اثر كاملا ایرانی هخامنشی است كه اكنون در موزه آرمیتاژ روسیه نگهداری میشود.
در این فرش به ابعاد تقریبا 2 مترمربع (210×183 سانتیمتر) در هر سانتیمتر مربع 36 گره وجود دارد و رنگهای به كار رفته در این فرش، سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوهای هستند. البته گذر زمان باعث دگرگونی در رنگ قالی شده و تنها دلیلی كه باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده یخبندان شدید منطقه دره آلتای است. شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است؛ اسبها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان كه همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است. همچنین سبك كار (گره زدن) به شیوه قالیبافی ایرانیان است. بهرهگیری از رنگهای متفاوت و تقارن آنها نشان میدهد این قالی در یك كارگاه مجهز و با تبعیت از یك الگوی دقیق بافته شده است.
حشمتی رضوی در مورد فرش پازیریك نیز میگوید: طبق بررسیهای باستانشناسی این فرش متعلق به دوران هخامنشیان است كه توسط پروفسور رودنكو، باستانشناس روسی هنگام كاوش در گورهای اقوام سكایی منطقه پازیریك (واقع در دامنههای جنوبی جبال آلتای سیبری) كشف شد. رودنكو پس از بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق اسلوب بافت و نقشمایهها و سنجیدن آنها با دیگر آثار بافته شده آن دوران، این فرش را از بافتههای ایران هخامنشی میداند؛ هرچند بسیاری درصدد بودهاند كه برخی از آثار تمدن ایران باستان را به سرزمینهای دیگر نسبت دهند.
پس از كشف این قالیچه بود كه بسیاری از صاحبنظران بر این عقیده شدند كه بافت قالیچهای با چنین ویژگیهایی، مستلزم دارا بودن پشتوانه فرهنگی و هنری قوی است و حتی تاكید داشتند كه در قرون متمادی قبل از بافت این قالیچه، این حرفه در فلات ایران رواج داشته است.
حتی گزنفون، مورخ یونانی در كتاب خود با عنوان «سیرت كورش» مینویسد: ایرانیان برای این كه بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگستردند.
مراكز تولید فرش در ایران
اگر چه قالیبافی در ایران یك هنر ملی است و به شهر و نقطه خاصی از كشور محدود نمیشود، اما برخی شهرهای كشور به مراكز فرش ایرانی شهرت دارند. تبریز از سال 1500 تا 1550 میلادی، كاشان از سال 1525 تا 1650 میلادی و كرمان از سال 1600 تا 1650 میلادی به مراكز فرش ایران تبدیل شدند. امروزه فرشهایی از این دورهها در موزههای بزرگ جهان از جمله موزه هنرهای زیبای بوستون، موزه ویكتوریا و آلبرت لندن، موزه لسآنجلس، موزه هنرهای كاربردی وین، موزه لوور فرانسه، موزه استكهلم و بسیاری از موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند.
آیینهای قالیبافی
یكی از آیینهای بسیار مشهور در میان قالیبافان، آوازخواندن هنگام بافت فرش است. آواز یا ترانه خواندن هنگام بافت قالی دارای وزن و آهنگی است كه با گره زدن بر تارها هماهنگی دارد. به گونهای كه هجاهای آواز با سرعت گرهها تنظیم میشوند. از این رو قالیباف از میان تمامی مراحل بافت بیشتر هنگام گره زدن میخواند و هنگام پود كشیدن خواندن آرامتر شده و وقتی كه زمان شانه كوبیدن میرسد ساكت میشود، زیرا خواندن او با صدای كوبیدن شانه تناسبی ندارد و موزون نیست.
منبع: jamejamonline.ir