مراسم پیر شهریار (شالیار)
- مجموعه: فرهنگ زندگی
روستاي اورامانات تحت يکي از فضاهاي ويژه روستايي کردستان است که علاوه بر زيبايي چشماندازهها، به دليل اجراي همه ساله مراسم بسيار باستاني و حيرتانگيز «پيرشهريار» قابليتهاي ارزشمند جهانگردي دارد. آرامگاه پير شهريار که به پير شاليار نيز معروف است از قديسين زرتشتي و زيارتگاهها و معابد بسيار مورد احترام مردم اين ناحيه ميباشد. به روايتي پير شاليار و مراسم آن از يادگارهاي دوره پيش از اسلام است.
مراسم فوق در اواخر تابستان و به مدت يک هفته انجام ميشود. مردم منطقه ابتدا در فصل تابستان، گردوهاي درختها را ميچينند و خشک ميکنند و به منظور استفاده در اين مراسم نگهداري ميکنند. سپس در زمان انجام مراسم، بچهها به نمايندگي از جانب چند تن از بزرگان منطقه به درب منازل رفته و جهت تهيه آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قرباني (گوسفند يا گاو) و مواد لازم ديگر را جمعآوري نموده و در ظروف خالي شده اجناس جمعآوري شده آنها، تعدادي گردو ميريزند.
سپس با آرد جمعآوري شده نان ميپزند و مقداري از گردوهاي سائيده شده را با خمير نان مخلوط ميکنند. معمولاً خانمها هر روز به ميزان قابل توجهي نان ميپرند و در اختيار مردان جهت صرف ناهار و شام قرار ميدهند. صبح خيلي زود، تعدادي از مردان آشپز، ديگها را روي اجاقها گذاشته و مقدار زيادي گوشت و ساير مواد داخل آنها ميريزند و آش مخصوص ميپزند و هنگام ناهار و شام بين اهالي احسان ميکنند.
هر روز پس از صرف نهار، مردها روي پشتبام وسيع يکي از منازل به رقصهاي گروهي عرفاني ميپردازند. شيوه اجراي اين رقص بدين شکل است که کليه مردها دستها را به کمر يکديگر حلقه ميکنند و آرام آرام ميچرخند و تعدادي مابين 3 تا 8 نفر نيز در وسط گروه رقص، دايرهوار ميچرخند و مرتباً سرهايشان را تکان ميدهند و موهاي بلند خودشان را آشفته ميکنند و آن قدر اين حرکات تکرار ميشود که معمولاً چند تايي از آنها از خود بي خود شده و چاقو، قيچي، سيخ کباب و ... را در بدن خود فرو ميکنند. براي اينکه اشخاص آسيبي به خود نرسانند ديگران جلو اين افراد را به سرعت ميگوند.
پس از پايان رقص، شب هنگام وارد خانهاي که گويا خانه پير بوده، ميشوند و به خواندن اشعاري در وصف پير ميپردازند و آنگاه لنگة کفشي را که در صندوق يکي از اتاقها است و معتقدند به پير شاليار تعلق دارد، از صندوق درميآورند و دست به دست ميدهند و با احترام خاص ميبوسند و سپس در صندوق نگهداري ميکنند.
روز آخر انجام مراسم، ماست و نان تهيه ميکنند و به صورت گروهي به سمت آرامگاه پير ميروند و به محض ورود به محوطة باز آرامگاه، کفشها را از پا درميآورند و پاي برهنه، زمين را ميبوسند و آنگاه به زيارت پير مشغول ميشوند و دستمالهايي نيز جهت گرفتن حاجت به ديوارها و درختهاي محوطه آرامگاه ميآويزند و سپس به خوردن نان و ماست ميپردازند و براي خوردن آن تلاش زياد مينمايد تا از خوردن آن بيبهره نمانند، زيرا معتقدند خوردن نان و ماست روز آخر در جواب آرامگاه پير، تبرک است و در درمان بيماريها نيز مؤثر است. غروب همان روز (روز هفتم) مراسم پايان ميپذيرد.
منبع:irandeserts.com