چرا مدیری و عطاران در تلویزیون جایی ندارند؟!
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
جای خالی مهران مدیری و رضا عطاران دو نابغه بی جایگزین سریالسازی طنز تلویزیون به شدت احساس میشود.
تعطیلات نوروز از جمله ایام مناسبتی است که همه ساله یکی دو ماه مانده به فرا رسیدن آن انگیزهای برای ماراتن ساخت سریالهای تلویزیونی میشود. هر چند که هر ساله با پایان این ایام و انتقاد از تولیدات شتابزده وعدههایی چون برنامهریزی هدفمند و پرهیز از شتابزدگی شنیده میشود اما اخبار تولیدات نوروزی امسال راوی همان حکایت تکراری تولیدات دقیقه ۹۰ است. حمید سلیمی فیلمنامهنویس و منتقد سینما که چندی پیش فیلمنامه «زمین انسانها» را روی آنتن داشت در گفتوگو با شبکه ایران با اشاره به عدم برنامهریزی و نبود تقسیم وظایف بین شبکهها برای ساخت سریالهای مناسبتی، غیبت چهرهها و استعدادهای موفقی مثل عطاران و مهران مدیری را از عومل ضعف مجموعههای نوروزی و طنز سیما عنوان میکند. بخشهایی از گفتههای سلیمی را در ادامه میخوانید:
همیشه از یک طرف بام میافتیم
مشکلی که در سطح مدیریتی تلویزیون وجود دارد این است که چیزی به عنوان اعتدال نداریم و همیشه از یک طرف بام میافتیم. ماه محرم گذشت و هیچ سریال مناسب مناسبتی به غیر از «فرات» از تلویزیون پخش نشد اما در عوض در ایام پیش رو هر کدام از شبکههای تلویزیونی در تدارک ساخت بیش از دو سریال نوروزی هستند. در ایام ماه مبارک رمضان نیز با وضعیتی مشابه در هر شبکه دو گروه سریالسازی مشغول ساخت سریال ویژه این ایام بود. همین نبود اعتدال گواه عدم برنامهریزی اصولی و مناسب در سطح مدیریتی رسانه تلویزیون است.
هر شبکه ماموریت ساخت یک یا دو مناسبت را عهدهدار شود
این موضوع که همه شبکههای تلویزیونی تصور میکنند موظفند برای ایام عید نوروز سریال تولید کنند تفکر غلطی است. تجربه هم نشان داده که طی سالهای گذشته از مجموع سریالهای نوروزی هر ساله فقط یک سریال مورد اقبال مخاطبان بوده و بقیه جنبه آنتن پرکنی داشتهاند. وقتی تلویزیون خصوصی نداریم و شبکههای مختلف تلویزیون تحت مدیریت واحد اداره میشود چه اشکالی دارد که تقسیم وظایف بین شبکهها انجام بگیرد و هر شبکه ماموریت ساخت یک یا دو مناسبت را عهدهدار شود؟
عزم جدی برای دادن خوراک فرهنگی مناسب به مخاطبان تلویزیون وجود ندارد
عید نوروز جایگاه ثابت و مشخصی در تقویم هر ساله دارد منتهی آنقدر در تلویزیون همه چیز دچار روزمرگی و برنامهریزیهای کوتاه مدت شده است که گویا همیشه چنین مناسبتهایی را فراموش میکنیم و تازه نزدیک این ایام که میشود با تصمیمگیریهای عجولانه و شتابزده دست به کار میشویم که در نهایت قربانی اصلی مخاطبان هستند. در مجموع به نظر میرسد هیچ عزم جدی برای دادن خوراک فرهنگی مناسب به مخاطبان تلویزیون وجود ندارد.
چرا در بقیه ماههای سال خوابیم؟
نباید توقع داشته باشیم که انتظار مخاطب از تولیدات تلویزیونی بر اساس لحاظ کردن شرایط تولید باشد چرا که چنین مسائلی ربطی به مخاطب ندارد. مدت زمان کمتر از 3 ماه (فرصت باقی مانده تا ایام نوروز) برای آغاز تصویربرداری یک سریال 13 قسمتی که فرضا همه عوامل آن هم مشخص شده باشد بسیار اندک است چه رسد به اینکه در مرحله طی کردن پروسه انتخاب عوامل و نهایی کردن فیلمنامه و ... باشد. طبیعی است که نتیجه تولید سریالی میشود پایینتر از سطح کیفی متوسط و پس از پخش، قصه تکراری توجیهات و گلهگزاری کارگردانان و بازیگران و عوامل تولید که فرصت اندک بود و وقت نداشتیم و..... و ما همیشه باید به این موضوع فکر کنیم که چرا در بقیه ماههای سال خوابیم و دو ماه مانده به عید یادمان میافتد که مناسبتی به نام نوروز هم وجود دارد! به اعتقاد من ریشه تمام این مشکلات عدم مدیریت اصولی متولیان تلویزیون و روزمرگی عجیب و غریبی است که سالهاست گریبانگیر رسانه ملی شده است.
مهران مدیری و رضا عطاران دو نابغه بی جایگزین سریالسازی طنز تلویزیون
جای خالی مهران مدیری و رضا عطاران دو نابغه بی جایگزین سریالسازی طنز تلویزیون بشدت احساس میشود. شاید بتوان در دراز مدت ظهور کارگردانی نزدیک به مهران مدیری و عطاران را تصور کرد اما این یک شوخی است که تصور کنیم فلان کارگردان جای خالی مدیری و عطاران را پر کند.
کارگردانی که نمره قبولی نگرفته توقعات کمتری دارد و بیشتر تن به ممیزی میدهد
تلویزیون ترجیح میدهد با افرادی ادامه همکاری بدهد که در امتحان نمره قبولی نگرفتهاند چرا که کارگردانی که سریال ناموفق دارد در آثار بعدی توقعات کمتری دارد و بیشتر تن به ممیزی و اینگونه مسائل میدهد. مشخصا میخواهم به آخرین همکاری رضا عطاران با تلویزیون اشاره کنم؛ سریال «بزنگاه».
«بزنگاه» باعث شد دردمان بیاید
در زمان پخش هجمه وحشتناک و عجیب و غریبی به این سریال شد، در صورتی که به اعتقاد من تنها مشکل «بزنگاه» این بود که ما را با واقعیتهای اجتماعیمان روبرو کرده بود و همین مسئله باعث شده بود که دردمان بیاید. حال اینکه نمایندگان مجلس گمان میکردند که با کتمان چنین واقعیتهایی چارهای برای از بین بردن معضلات اندیشیدهاند.
تلویزیون عادت ندارد پای نخبههایش بایستد
تلویزیون عادت ندارد پای نخبههایش بایستد، به استثناء سیروس مقدم که اعتماد مدیران و مخاطبان را توامان جلب کرده است معمولا مدیران تلویزیون به کارگردانانی اعتماد میکنند که پشت سر هم آثار ناموفق خلق کردهاند. در حوزه طنز به عنوان نمونه مهدی مظلومی باید چند سریال ناموفق دیگر بسازد تا مسئولان رسانه ملی به این نتیجه برسند که این کارگردان مناسب ساخت سریال طنز نیست . تنها کار موفق کارنامه این کارگردان سریال «بدون شرح» است و حال مظلومی باید چند تا کمربندها را ببندید و بانکیها و .... بسازد تا تلویزیون به این موضوع برسد که شاید بهتر باشد این کارگردان در حوزه دیگر برنامهسازی تلویزیونی فعالیت کند.
تلویزیون از نخبه شدن افراد میترسد
متاسفانه چنین معظلی معطوف به سریالسازی عرصه طنز نمیشود و در سخت سریالهای درام و حتی تاریخی هم دچار همین مشکلات هستیم. سریالهای محمدرضا ورزی را بررسی کنید، همه با بودجههای شگفتانگیز ساخته میشوند و کمترین بازخورد مخاطبان را دارند. در مجموعه تلویزیون از نخبه شدن افراد میترسد و ترجیح میدهد آنها را از خود دور کند. دلیل آن هم قابل درک نیست.
آیا نباید سرمایهگذاری یک روز سوددهی داشته باشد؟
چرا رضا عطاران در تلویزیون آزمون و خطایش را انجام میدهد و وقتی به اوج پختگی میرسد به سینما هدیه میشود و جایی در تلویزیون ندارد؟ نمیدانم چرا مسئولان تلویزیون به این موضوع فکر نمیکنند که سرمایهگذاریی که کردهاند باید یک روز سوددهی داشته باشد؟
لیستی از اسامی تکراری کارگردانان طنز نوروزی
مشکل دیگر عدم اعتماد متولیان رسانه در سپردن سکان کارگردانی آثار طنز تلویزیونی به چهرههای جدید است. با مروری به کارگردانان سریالهای طنز 10 سال گذشته با لیستی از اسامی تکراری مواجه میشویم. هیچ وقت به تفکرات جدید فرصت داده نشده است به استثناء ماه رمضان امسال که شاهد احمدلو سریال طنز شبکه تهران را ساخت که آن هم سریالی صرفا طنز نبود بلکه سریالی اجتماعی بود با رگههای طنز.
برای جمعآوری دیشهای ماهواره نیاز به هلیکوپتر و تانک هم پیدا میکند
سریالهای طنز روتین طرفداران زیادی دارد و شاهدش اقبال مخاطبان به نمونه اخیر آن یعنی «ساختمان پزشکان» است. تلویزیون اگر از تکرار این چهرههای تکراری دست برندارد نه در دازمدت بلکه در کوتاه مدت هم متاسفانه غیر از عملیات راپل و...برای جمعآوری دیشهای ماهواره نیاز به هلیکوپتر و تانک هم پیدا میکند.... / inn.ir