خرافه پرستی در جهان
- مجموعه: فرهنگ زندگی
با گذشت بیش از 1400سال از دعوت آخرین فرستاده خدا به پرستش و عبادت خدای یگانه، و با وجود مبعوث شدن 124 هزار پیامبر برای نشان دادن مسیر صحیح به بشریت در اعصار گونان و ریشه کنی جهالت انسان، در قرن 21 و در اوج پیشرفت کشورها در زمینه های اقتصادی، علمی، صنعت، تکنولوژی، بهداشت و درمان، آموزش و ارتباطات و ... در اقصی نقاط جهان، از شرقی ترین اجتماعات در حال توسعه و تازه توسعه یافته تا غربی ترین کشورهای صنعتی و پیشرفته که پیشتازان اقتصاد و پیشرفت در جهان بشمار می آیند، ریشه های جهالت هنوز هم خشک نشده است.
میل به خرافه و توسل به غیر خداوند متعال و یکتا، همچنان در میان جوامع غربی و شرقی رواج دارد. گرایش هایی که از پرستش تا تقدیس و تکریم غیر خدا و عادات و عقاید خرافی را در بر میگیرد. در این گزارش به برخی از بارزترین و شایع ترین موارد پرستش غیر خدا، تقدیس و تکریم اشیاء و عادات و عقاید خرافی و باطل غرب و شرق پرداخته خواهد شد.
شایعترین و در عین حال آشکار ترین گرایش خرافی که پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) سعی در ریشه کنی آن از جوامع انسانی زمان خود داشتند، گرایش به بت پرستی به جای پرستش خداوند یکتا بود.
بت پرستی به معنای پرستش یک شیء به عنوان خدا و یا انجام اعمالی شبیه به پرستش، همچون ادای احترام بیش از حد به هر چیزی جز خدای واحد است. بتپرستی در تمامی ادیان ابراهیمی به شدت منع شده است، البته مصادیق بتپرستی ممکن است میان این ادیان متفاوت باشد.
در ادیان غیر ابراهیمی پرستش اشیاء دستساز منعی ندارد، اما در داخل آن ادیان از لفظ "بتپرستی" استفاده نمیشود.
در هندوئیسم تمامی انواع پرستش از درجه یکسانی برخوردارند و بنابراین عبادت تمثالها یا "بتها" نه توصیه میشود و نه منع. با این که هندوئیسم معمولاً با شمایل مذهبی انسانانگاره همچون "مورتیها" معرفی میشود، منع شمایلنگاری نیز با نمادهایی ذهنی از خدا معرفی میشود. از آن گذشته، هندوها بر این باورند که تمرکز بر شمایل انسانانگاره سادهتر است. لرد کریشنا در بهاگاواد گیتا، فصل 12، آیه 5 گفته است:
"تمرکز بر خدای غیرآشکار به مراتب سختتر از تمرکز بر خدای دارای شکل است، چرا که انسان نیاز دارد هر چیزی را با حواسش درک کند."
بت پرستی سنتی یا همان پرستش و تقدیس تندیس هایی از جنس سنگ، چوب، فلزات، گچ و ... از اولیه ترین گونه های پرستش و توسل به غیر پروردگار دو عالم است. هرچند، برخی از این مذاهب، خود را بت پرست ندانسته و در توجیه و توضیح این رفتار، تندیس یا همان بت را وسیله و واسطه ای برای تقرب جستن به خدا می دانند.
به جز بت پرستی سنتی، گونه های دیگری از پرستش نیز در جهان وجود دارد که از اجزای طبیعت تا اعضای بدن انسان را شامل می شود. در ادامه گزارش مشرق، به برخی از عجیب ترین و تأمل برانگیزترین انواع پرستش و آداب و عادات خرافی مردم نقاط مختلف جهان پرداخته شده است.
پرستش طبیعت
در میان ادیان و رسوم خرافی و الحادی، پرستش و تقدیس طبیعت نیز از جمله مواردی است که هم در غرب و هم در شرق، به چشم می خورد. گرچه طبیعت از جلوه های آفرینش الهی و از آیات پروردگار است، اما برخی همانند مثل اشاره به ماه، در حیرت انگشت اشاره کننده مانده و از ماه غافلند.
پرستش طبیعت نوعی نظام دینی بر مبنای تقدیس و تکریم پدیدههای طبیعی است. از جمله مذاهبی که پرستش طبیعت در آنها یافت میشود پانتهایسم، پاننتهایسم، دئیسم، شامانیسم و چندخدایی هستند. پرستش طبیعت دارای اشکال گوناگونی است و عناصر مختلف طبیعت از جمله آتش، درخت، ماه و خورشید، حیوانات و ... را دربرمیگیرد.
پرستش آتش
پرستش آتش در ادیان گوناگون وجود داشته است، چرا که آتش بخش بسیار مهمی از فرهنگ بشر از زمان دیرینه سنگی بوده است.
نخستین نشانهها از آتش کنترلشده مربوط به 790 هزار سال پیش است. از منظر باستانشناسی، نخستین شواهد مربوط به پرستش آتش در فرهنگ هندوایرانی به 1500 سال پیش از میلاد بازمیگردد. با این که عبارت "آتشپرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره دارد، این اندیشه که زرتشتیان آتش را میپرستند ناشی از نوعی مجادله ضدزرتشتی است. به اعتقاد زرتشتیان در آتشکدهها آتش نمادی از حقیقت و پاکی است. به همین دلیل آتش پرست خواندن زرتشتیان صحیح نبوده و زرتشتیان نیز همانند دیگر ادیان ابراهیمی، خدای واحد را می پرستند.
اما در برخی شاختههای هندوئیسم آتش، یا آگنی، عنصر اصلی در مراسمی به نام یانجا است و نقش رابطی میان عبادتکنندگان و خدایان است. در ویشناو، شاخهای از هندوئیسم، آتش را زبان خدای بزرگ نارایانا میدانند.
این جایگاه والای آتش در همچنان در بسیاری از مذاهب و فرهنگها به چشم میخورد، چه در مراسم جسدسوزانی و چه در مراسم آتشبازی و یا روشن کردن شمع در بسیاری از مراسم مذهبی و یا حتی مشعل المپیک که در طول بازیها باید روشن باشد.
پرستش درخت
پرستش درختان به نوعی گرایش در میان جوامع گوناگون در طول تاریخ به پرستش و یا اسطورهسازی درختان اشاره دارد. درختان همواره نقش برجستهای در بسیاری از اسطورهها و مذاهب داشتهاند. درختان همواره نمادی از رشد، فساد و رستاخیر بودهاند. کهنترین نماد میانفرهنگی از شکلگیری جهان "درخت دنیا" است، که نماد جاودانگی و باروری نیز هست.
یکی از جوامعی که درختان را پرستش میکردند سامیها بودند. درختی که معمولاً در فلسطین مقدس شمرده میشد درخت بلوط یا درخت سقز بود.
انگلستان- مردم برای گرفتن حاجت خود داخل تنه این درخت افتاده سکه فرو میکنند
تقاضای حاجت کردن از درختان در بسیاری از فرهنگها نیز ریشه در همین پرستش درختان دارد.
پرستش حیوانات
پرستش و یا تقدیس حیوانات اغلب به دلیل رابطه ای است که پرستندگان آن، میان حیوان با خداوند قائل می شوند.
اصطلاح پرستش حیوانات را مذهبگرایان غربی و مجادلهگرایان یونان و رم علیه ادیانی که خدایانشان در قالب حیوان تجلی مییابد در معنایی منفی به کار میبردند. اما در اکثر موارد پرستش حیوانات، این خود حیوان نیست که پرستش میشود. بلکه باور بر این است که قدرت مقدس خدا در حیوانی خاص تجلی میبابد. این پدیده در مذاهب بسیاری، از جمله هندوئیسم، بودیسم، مسیحیت و مذاهب یونان و رم و مصر مشاهد شده است. برای نمونه، یونانیها خرد را به جغد ارتباط میدادند و بر این باور بودند که آتن، الهه خرد، دارای رابطه خاصی با پرندگان بوده است. بنا براین او را با تصویر جغد به نمایش در میآورند.
در سنتهای مسیحی، همین ارتباط میان عیسی مسیح و بره نیز به چشم میخورد. در مصر باستان نیز پرستش حیوانات بخش مهمی از مذهب به شمار میرفت. هاتور و باستِت، دو الهه مصری، به ترتیب به شکل یک گاو و یک گربه به نمایش در میآمدند.
در مصر باستان تقدیس حیوانات تا حدی بوده که اجسادشان را در کنار اجساد انسانها مومیایی میکردند.
در ایران باستان نیز گاو حیوان مقدسی به شمار میرفت.
سگ، نگهبان درهای بهشت!
سگ در میان هندوهای نپال و برخی از بخشهای هند دارای اهمیتی مذهبی است. در این فرقهها طی مراسمی پنجروزه به نام "تیهار" که تقریباً هر سال در ماه نوامبر برگزار میشود سگها را پرستش میکنند.
در هندوئیسم باور بر این است که سگ پیامآوری از سوی یاما، خدای مرگ است و سگها نگهبانان درهای بهشتاند. بنابراین مردم برای این که سگها آنها را در بهشت راه دهند، برای راضی نگاه داشتن سگها روزی را در ماه نوامبر به نام کوکور-تیهار، که در زبان نپالی به معنای روز سگ است، مراسم برگزار میکنند. در این روز سگها را به روشهای گوناگون مقدس میدارند، مانند گذاشتن خال تیلاکا بین دو چشم سگ، سوزاندن عود و آذین کردن حیوان با گل همیشه بهار.
سوگواری برای فیل ها!
در تایلند باور مردم بر این است که ممکن است روح مردگان در فیلهای سفید حلول کند. در این کشور فیل سفید قابل خرید و فروش نیست. عجیب تر اینکه این فیلها را غسل تعمید میدهند و هنگام مرگشان، درست مانند یک انسان، برایشان سوگواری میکنند. در اتیوپی جنوبی نیز فرقههایی که فیل سفید را مقدس میشمارند یافت میشود. در هند نیز خدای هندوی معروف، گانِشا، دارای سر فیل و بدن انسان است.
پلنگ، شکارچی ارواح خبیث!
در بسیاری از بخشهای ویتنام پلنگ موجود مقدسی به شمار میرود. در هر روستا ممکن است پرستشگاه یک پلنگ یافت شود. ریشه این عمل ممکن است در ترس انسان از پلنگها نهفته باشد. از آن گذشته، پلنگ یک خدای نگهبان نیز تلقی میشود. معمولاً در ورودی پرستشگاهها و قصرها مجسمههایی از پلنگ دیده میشود که به منظور محافظت از آن مکان دربرابر ارواح خبیث میباشد.
دیوار غربی یهودیان، دروازه بهشت
دیوار غربی یا کوتل مقدسترین مکان مذهبی یهودیان به شمار میرود. این دیوار در شهر کهن بیتالمقدس بر روی تپه موریا در سمت غربی حرمالشریف قرار دارد. این دیوار بقایای دیوار کهنی است که دورتا دور محوطه معبد سلیمان کشیده شده بود قرار دارد. مسلمانان نیز معتقدند که پیامبر در شب معراج اسب خود را به آن بست. یهودیان بر این باورند که هر کس در برابر این دیوار عبادت کند "گویی در برابر عرش الهی عبادت کرده چرا که دروازه بهشت در همین مکان قرار دارد".
طبق قوانین یهودیت یهودیان هنگام عبادت باید به این دیوار رو کنند. بنا بر میشنا یکی از کتب یهودیان، از چهار دیوار حرم، دیوار غربی به قدسالاقداس نزدیکتر و بنابراین دعا کردن پای این دیوار سودمندتر است. خاخام یعقوب اتلینگر مینویسد "از آن جا که دروازه بهشت نزدیک دیوار غربی است، قابل درک است که دعاهای اسرائیلی ها از آن جا به بالا میرود.
سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای دیوار غربی قرار می گیرد
یکی از کارهایی که یهودیان برای اجابت دعاهایشان انجام میدهند این است که دعای خود را روی تکهای کاغذ مینویسند و لای شیارهای این دیوار قرار میدهند. پیشینه این عمل به اوایل قرن 18 بازمیگردد. سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای این دیوار قرار میگیرد، چه توسط خود مردم اسرائیل، چه توریستها و چه مقامات عالیرتبه کشورهای دیگر.
طبق قوانین دین یهود، این یادداشتها نباید به دور انداخته شوند. درباره این که آیا باید آنها را سوزاند و یا دفن کرد اختلاف نظر وجود دارد. سالانه دو بار یکی از خاخامها و دستیارانش این یادداشتها را گردآوری میکنند و در گورستان یهودیان دفن میکنند.
این باورهای خرافی گاهی ظرایفی را نیز به همراه دارند. مثلا درباره این که آیا عبادتکنندگان مجازند هنگام قرار دادن کاغذ در شکاف دیوار انگشت خود را درون آن فرو ببرند یا خیر نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی بر این باورند که این دیوار بخشی از حرمالشریف و بنابراین مقدس است و کسی اجازه این کار را ندارد. اما دسته دیگر معتقدند که این دیوار خارج از محدوده حرم است و فرو کردن انگشت به داخل ترکها ایرادی ندارد!
عقاید خرافی در اروپا
شاید تصور غالب این باشد که آداب و رسوم و عقاید خرافی مانند آنچه که ذکر شد تنها مختص جوامع شرقی بوده و غرب با پیشرفت های علمی و فناوری و پشت سر گذاشتن قرون وسطی و جاهلیت، جوامع خود را نسبت به اینگونه باورها مصون نگاه داشته اند. اما مروری بر فرهنگ مردم غرب نشان می دهد که خرافات تا چه حد در زندگی روزمره آن ها بروز و ظهور داشته است. برخی از باورهای خرافی پیشرفته ترین کشورهای اروپایی به عنوان نمونه در ادامه ذکر شده است.
خرافات در انگلستان؛ زدن به تخته، گربه سیاه اقبال
انگلستان یکی از کشورهایی است که هنوز هم بسیاری از باورهای خرافی در بین مردم آن وجود دارد و انگلیسی ها خود را ملزم به رعایت آن می دانند. یکی از این باورها، اعتقاد به خوش یمن بودن انجام دادن یا پرهیز از برخی کارهاست.
به عقیده بریتانیایی ها، گربه سیاه - که در برخی فرهنگ ها شوم خوانده می شود - نشانه خوش اقبالی است. از این رو در این کشور، بر روی کارت های تبریک، تولد و عروسی تصویر گربه سیاه وجود دارد.
زدن به تخته از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست که متاسفانه وارد فرهنگ کشورمان نیز شده است. بر اساس این باور قدیمی، هنگامی که شرایط بر وفق مراد است با زدن به تخته، ادامه این روند را تضمین می کنند!
ذکر روزهای هفته؛ "خرگوش های سفید"، سه مرتبه!
مردم انگلستان معتقدند سه بار گفتن عبارت "خرگوش های سفید" در اولین روز ماه به عنوان ذکر خاص آن روز! باعث خوشبختی و اقبال نیک خواهد شد.
علاوه بر این، نعل اسب که برخی در ایران نیز نادانسته از آن به عنوان ضمانت خوش شانسی استفاده می کنند، ریشه در فرهنگ انگلستان دارد. به اعتقاد بریتانیایی ها، نعل اسب به سمت بالا موجب خوش اقبالی دارنده آن می شود، و در صورتی که نعل به سمت پایین قرار گیرد، اقبال را از صاحب خود دور خواهد نمود.
گرفتن برگ هایی است که در فصل پاییز از درختان می ریزد، کوتاه کردن مو در زمانی که ماه رو به بدر می رود و قرار دادن پول در جیب لباس های نو از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست.
در سوی دیگر، در فرهنگ مردم این کشور اعتقادات مشابهی در مورد اقبال بد نیز وجود دارد. راه رفتن زیر نردبان، ریختن نمک روی زمین، دیدن کلاغ، باز کردن چتر داخل ساختمان و عدد 13 از جمله مواردی است که بر اساس باور مردم انگلیس، همگی موجب بد اقبالی خواهند شد.
اعتقاد عجیب دیگری نیز وجود دارد که شکستن آینه، هفت سال بد اقبالی و بدبختی را برای صاحب آن به همراه می آورد.
ایتالیا؛ از اعتقاد به طلسم تا خوش یمنی عطسه گربه
مردم ایتالیا هم در فرهنگ و باورهای خود، موارد خرافی بسیاری را به عنوان عوامل خوش اقبالی یا بد اقبالی رعایت می کنند. در ایتالیا همچنان اعتقاد به طلسم، طلسم کردن و باطل کردن آن رایج و شایع است. بر این اساس، اگر بخواهید طلسم کسی را باطل کنید انگشت اشاره و انگشت کوچک را بالا و بقیه انگشتان را پایین نگاه دارید و به زمین اشاره کنید. در هنگام باطل کردن طلسم باید حواستان باشد این علامت را سمت چه کسی میگیرید چرا که اگر آن را سمت کسی بگیرید یکی از نزدیکانش به او خیانت میکند.
در ایتالیا، دیدن راهبه را عامل بداقبالی می دانند و معتقدند در صورتی که راهبه ای را مشاهده کردید، باید فوراً بر آهن یا چیزی از جنس فولاد ضربه بزنید تا این اقبال بد از شما دور شود. یا با گفتن عبارت "Suora tua” به معنای "راهبه تو!"، این اقبال بد را به کس دیگری منتقل کنید.
راهبه ها در ایتالیا نماد بد یمنی و انتقال اقبال بد هستند
ایتالیایی ها علاقه خاصی به شنیدن صدای عطسه گربه دارند! زیرا بر اساس یک باور قدیمی شنیدن عطسه گربه پیام آور شانس و اقبال خوش است.
همانند انگلیس، خرافه در سطوح مختلف زندگی مردم ایتالیا راه یافته است. در ایتالیا نیز ریختن نمک روی زمین بد یمن و عدد 17 محکوم به نحسی است. ایتالیایی ها علاقه ای به لباس های با رنگ بنفش ندارند و معتقدند پوشیدن آن موجب بداقبالی می شود.
اسپانیا
اسپانیا نیز جزو کشورهای پیشتاز در باورهای خرافی بوده است. مردم اسپانیا اعتقاداتی مشابه با کشورهای انگلیس و ایتالیا و سایر کشورهای این قاره دارند. اسپانیایی ها روزهای چهارشنبه ای که مصادف با سیزدهمین روز ماه است را نحس دانسته و در این روز ازدواج، سفر هوایی و دریایی انجام نمی دهند.
از دیگر آداب خرافی در مورد بد اقبالی در اسپانیا این است که در هنگام غذا خوردن نمکدان را نباید دست به دست کرد، بلکه باید آن را روی میز قرار داد تا هر کس خودش آن را بردارد. چرا که بداقبالی میآورد. همچنین موقع ریختن مایعات از یک بطری، ته بطری نباید رو به بدن باشد، در این صورت لیوان را باید به خیابان انداخت.
در اسپانیا اگر هنگام جارو کردن جارو با صورت یک فرد مجرد برخورد کند، آن فرد هیچ گاه ازدواج نخواهد کرد!
فرانسه
یکی از عجیب ترین اعتقادات مردم فرانسه، خوش یمن بودن مدفوع است. بر اساس این باور فرانسوی ها، قدم گذاردن بر روی مدفوع با پای چپ، موجب برکت و خوش بختی و روی آوردن شانس و اقبال خواهد بود.
گربه سیاه در فرانسه نیز نشانی شوم و پیام آور بد اقبالی است.
فرانسوی ها در اعتقادات مذهبی خود نیز باورهای خرافی عجیبی دارند. آن ها معتقدند در کلیسا نباید یک شمع را بوسیله شمعی دیگر روشن کرد چرا که این کار قدرت دعای شما را به شمع دیگر منتقل می کند و دعای شما را ضعیف می کند. باید حتما از کبریت یا فندک استفاده برای این منظور استفاده کرد.
در فرانسه زنان خانه دار هرگز شلوارهای شوهرشان را با کمربند اتو نمی کنند چرا که معتقدند این کار باعث درد کلیه در همسرانشان می شود.
دیدن عنکبوت نیز در این کشور ارمغان آور خوش بختی است.
اسلام، نسخه شفابخش
ادیان و فرقه های مذهبی قدیمی و نوظهور غیر الهی هر یک بدنبال پاسخی برای نیاز بشر به آرامش و توسل به نیرویی بالاتر و ترسیم مسیر کمال برای زندگی انسان بوده اند. اما به عقیده کارشناسان امور دینی و جامعه شناسان و به گواه مشاهدات تاریخی، هیچیک تا کنون موفق به ارائه راهی روشن و آرامشی همیشگی برای سرگشتگی درونی انسان نشده اند. در این میان ادیان ابراهیمی و فرقه های الهام گرفته از این ادیان که رویکردی الهی دارند آخرین مقصد افرادی بوده است که برای رسیدن به مقصود و آرامش حقیقی در پیچ و خم فرقه های بشری سرگردان بودند. البته گرایش به این فرقه ها نیز همواره بوده اما گرایش از ادیان به فرقه ها بسیار اندک و ناچیز بوده است.
بطور کلی بیشتر افرادی که ابتدا جذب فرقه ها می شوند ابتدا از مرحله آتئیستی یا انکار وجود خدا قدم در این راه می گذارند و دلیل آن هم جستجوی راهی برای آرامش درون و ایمان به حقیقتی والاتر است. شاید برای این دسته از افراد در مراحل اولیه این نسخه های بشری پاسخ موقتی باشند، اما اتفاق بزرگ که تمام رسانه ها، مراکز تحقیقاتی و حتی کتاب ثبت رکوردهای گینس نیز به آن اعتراف کرده اند، آمار تغییر دین به سمت ادیان ابراهیمی بویژه اسلام است. براساس آمار موجود، در مقایسه با دهه گذشته، میزان گرایش به اسلام و تغییر مذهب به مقصد اسلام، در اروپا و آمریکا بیش از دو برابر شده است.
آداب رسوم خرافی که تنها نمونه هایی از معروفترین آن ها در کشورهای مهم اروپایی ذکر شد، بدون نیاز به توضیح بیش تر، گویای رسوخ خرافات علیرغم پیشرفت های بسیار در زمینه های گوناگون است. پیشرفت هایی که ظاهرا هنوز در سطح فرهنگ و اعتقادات مردم نتوانسته ریشه های خرافه و جهالت را بخشکاند. صد البته نباید از این مسئله غافل شد برخی از این عادات و باورها، ناخواسته و ندانسته در فرهنگ ما نیز راه پیدا کرده که باید با شناخت مبدأ آن، در جلوگیری از گسترش و فراگیر شدن آن ها کوشید. عادات خرافی مانند توسل به درختان مقدس، دیوارها، رودخانه ها و چاه ها و امثالهم با این فرض که در گره گشایی و حاجت روا شدن موثر است، در سخنان بزرگان دین و مراجع عالیقدر همواره رد و مضموم شمرده شده و همواره ارتباط انسان با خدا بدون هرگونه واسطه از طریق نیایش و راز و نیاز و یا با واسطه ائمه معصومین (ع) و مقربین درگاه الهی توصیه شده است.
منبع:yjc.ir